چگونه خدا را با بت ها قرین مى سازید؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 10
سوره رعد / آیه 33- 34سوره رعد / آیه 35


در این آیات بار دیگر به بحث درباره توحید و شرک بازمى گردد و مردم را با این دلیل روشن مخاطب مى سازد که: «آیا کسى که بالاى سر همه ایستاده (و حافظ همه چیز در پهنه جهان هستى است و همه را زیر پوشش تدبیر خود قرار داده) و اعمال همه را مى بیند» همچون کسى است که هیچ یک از این صفات را ندارد (أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِّ نَفْس بِمَا کَسَبَتْ).(1)
در حقیقت، جمله فوق به وضوح مى گوید: احاطه او چنان است که گویى خداوند بالاى سر همه ایستاده و آنچه را که انجام مى دهند مى بیند، مى داند، حساب مى کشد، پاداش و کیفر مى دهد و تدبیر و تصرّف مى کند. بنابراین، کلمه «قائم» معنى وسیعى دارد که همه این امور را شامل مى شود; گرچه گروهى از مفسّران هر یک آن را در یک بُعد خلاصه کرده اند.
آن گاه به عنوان تکمیل بحث گذشته و مقدّمه اى براى بحث آینده مى فرماید: «و آنان براى خدا همتایانى قرار دادند» (وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ).
سپس از چند راه به آنها پاسخ مى دهد:
نخست اینکه: «بگو: آنان را نام ببرید» (قُلْ سَمُّوهُمْ).
منظور از نام بردن، یا این است که آنها حتّى بى ارزش تر از آن هستند که نام و نشانى داشته باشند، یعنى چگونه یک عدّه موجودات بى نام و نشان و بى ارزش را در ردیف پروردگار قادر متعال قرار مى دهید؟
یا اینکه منظور این است که صفات آنها را بیان کنید ببینیم آیا شایسته عبودیّت هستند؟
درباره «الله» مى گوییم: او خالق، رازق، حیات بخش، عالم و قادر و بزرگ است. آیا این صفات را مى توانید در مورد بت ها به کار برید، یا به عکس اگر بخواهیم از آنها نام ببریم باید بگوییم بت هایى از سنگ و چوب و بى حرکت، فاقد عقل و شعور، نیازمند به عبادت کنندگان خود و خلاصه فاقد همه چیز. این دو را چگونه مى توان همسان قرار داد؟ آیا شرم آور نیست؟
و یا اینکه منظور آن است که کارهاى آنها را برشمرید، آیا تاکنون زیانى به کسى رسانیده اند یا منفعتى؟ مشکلى را گشوده اند؟ یا گرهى در کار کسى زده اند؟
با این حال کدام عقل اجازه مى دهد که آنها را در ردیف خدایى قرار دهند که همه برکات و نعمت ها و سود و زیان ها و پاداش و کیفرها از اوست؟
البتّه هیچ مانعى ندارد که همه این معانى در جمله «سَمّوهُم» (آنها را نام ببرید) جمع باشد.
دوم اینکه چگونه چنین شریکى وجود دارد در حالى که خداوند که به پندار شما شریک آنهاست از وجودشان هیچ اطّلاعى ندارد، با اینکه علمش همه جهان را در برگرفته؟ «آیا چیزى را به او خبر مى دهید که از وجود آن در روى زمین بى خبر است» (أَمْ تُنَبِّـُونَهُ بِمَا لاَ یَعْلَمُ فِى الْأَرْضِ).
این تعبیر در حقیقت بهترین راه براى کوبیدن سخن واهى طرف است و به این مى مانَد که شخصى به شما مى گوید دیشب فلان کس در خانه تو میهمان بوده است و شما در پاسخ مى گویید تو از میهمانى خبر مى دهى که من از آن بى اطّلاعم. یعنى آیا ممکن است کسى میهمان من باشد و من بى خبر و تو از آن آگاه باشى؟
سوم اینکه «یا سخنان ظاهرى (و توخالى که درآن هیچ مفهوم صحیحى نهفته نیست) مى گویید؟» (أَمْ بِظَاهِر مِنَ الْقَوْلِ).
شما در دل، ایمان به چنین چیزى ندارید; به همین دلیل هنگامى که در تنگناهاى سخت زندگى قرار مى گیرید به سراغ «الله» مى روید، زیرا در دل مى دانید که کارى از بت ها ساخته نیست.
همان گونه که خداوند حال آنها را به هنگامى که سوار کشتى مى شوند و طوفان سخت آنها را احاطه مى کند و تنها به خدا رو مى آورند، در آیه 65 سوره عنکبوت بیان فرموده است.
چهارم اینکه مشرکان درک درستى ندارند و چون از هوىوهوس و تقلیدهاى کورکورانه پیروى مى کنند قادر به قضاوت عاقلانه و صحیح نیستند; به همین دلیل به گمراهى کشیده شده اند.
«بلکه در نظر کافران، دروغ هایشان زینت داده شده است (و بر اثر ناپاکىِ درون، چنین مى پندارند که واقعیّتى دارد); و آنها از راه خدا بازداشته شده اند» آنها موجودات بى ارزش و بى نام و نشان را شریک خدا دانسته اند (بَلْ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مَکْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبِیلِ).
«و هر کس را خدا گمراه کند راهنمایى براى او وجود نخواهد داشت» (وَ مَنْ یُضْلِلِ اللهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَاد).
بارها گفته ایم که این ضلالت به معنى اجبار نیست و مسأله دل بخواهى و بى حساب نمى باشد، بلکه اضلال الهى به معنى عکس العمل کارهاى نادرست و غلط خود انسان است که او را به گمراهى ها مى کشاند و چون این خاصیّت را خدا در چنین اعمالى قرار داده، به خدا نسبت داده مى شود.
*
و در آخرین آیه مورد بحث به مجازات هاى دردناک آنها در دنیا و آخرت که طبعاً شامل شکست و ناکامى و سیه روزى و آبروریزى و غیر آن مى شود اشاره کرده مى فرماید: «در دنیا براى آنها عذابى (دردناک) است و عذاب آخرت
سخت تر است» (لَهُمْ عَذَابٌ فِى الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ).
چراکه همیشگى و جسمانى و روحانى و توأم با انواع ناراحتى هاست.
و اگر گمان کنند راه فرار و وسیله دفاعى در برابر آن دارند، سخت در اشتباهند، «و در برابر (عذاب) خداوند هیچ کس نمى تواند آنان را نگه دارد» (وَ مَا لَهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ وَاق).
 

* * *


1. در حقیقت جمله فوق مشتمل بر مبتداست و خبر آن محذوف است و در تقدیر چنین بوده: «أفَمَن هُوَ قائِمٌ عَلى کُلِّ نَفس بِما کَسَبَت کَمَن لَیسَ کَذلِکَ»، یعنى آیا کسى که داراى این صفت است همچون کسى است که فاقد آن است؟
سوره رعد / آیه 33- 34سوره رعد / آیه 35
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma