هـ) مثال، لجوجان را خاموش مى کند:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 10
د) مثال، درجه اطمینان به مسائل را بالا مى برد: سوره رعد / آیه 18


بسیار مى شود که ذکر کلیّات مسائل به صورت مستدل و منطقى براى خاموش کردن یک فرد لجوج کافى نیست و او همچنان دست و پا مى زند، امّا هنگامى که مسأله در قالب مثال ریخته شود راه را چنان بر او مى بندد که دیگر مجال بهانه گیرى براى او باقى نمى مانَد.بد نیست براى همین موضوع مثال هایى مطرح کنیم تا معلوم شود نقش مثال تا چه اندازه مؤثّر است.
در قرآن مجید مى خوانیم: خداوند در برابر کسانى که در مورد آفرینش حضرت عیسى از مادر فقط، ایراد مى کردند که مگر ممکن است انسانى بدون پدر متولّد شود، مى فرماید: إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَاب: «مثَل عیسى در نزد خدا، همانند آدم است که او را از خاک آفرید».(1)
درست دقّت کنید، ما هر قدر بخواهیم در برابر افراد لجوج بگوییم این کار در برابر قدرت بى پایان خدا کار ساده اى است باز ممکن است بهانه گیرى کنند، امّا هنگامى که به آنها بگوییم آیا قبول دارید آدم و انسان نخستین از خاک آفریده شده است؟ خداوندى که چنین قدرتى دارد، چگونه نمى تواند انسان را از بشرى بدون پدر متولّد سازد؟
و در مورد منافقانى که چند صباحى در سایه نفاق خود زندگى ظاهراً آرامى دارند، قرآن مجید مثال زیبایى دارد. آنها را به مسافرى تشبیه مى کند که در یک بیابان تاریک، گرفتار رعد و برق و طوفان و باران شده است. آن چنان سرگردان است که راه به جایى ندارد. تنها هنگامى که برق آسمان ظاهر مى شود، فضاى بیابان چند لحظه روشن مى گردد و او تصمیم مى گیرد به سوئى حرکت کند بلکه راه را بیابد، امّا به سرعت برق خاموش مى شود و او همچنان سرگردان باقى مى ماند.(2)
آیا براى ترسیم حال یک منافق سرگردان که با استفاده از روح نفاق و عمل منافقانه خود مى خواهد به زندگیش ادامه دهد، تعبیرى از این جالب تر مى شود.
یا هنگامى که به افراد مى گوییم در راه خدا انفاق کنید، خداوند انفاق شما را چندین برابر پاداش مى دهد، ممکن است افراد عادى نتوانند کاملاً مفهوم این سخن را درک کنند امّا هنگامى که گفته شود انفاق همانند بذرى است که در زمین افشانده مى شود که از آن هفت خوشه مى روید و در هر خوشه اى ممکن است یکصد دانه بوده باشد، مسأله کاملاً قابل درک مى گردد. مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِى سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّة أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى کُلِّ سُنْبُلَة مِائَةُ حَبَّة.(3)
غالباً مى گوییم اعمال ریایى بیهوده است و نتیجه اى از آن عاید انسان نمى شود، ممکن است این سخن براى عدّه اى سنگین بیاید که چگونه یک عمل سودمند مانند بناى یک بیمارستان و مدرسه، اگرچه به قصد تظاهر و ریاکارى باشد، در پیشگاه خدا بى ارزش است؟ ولى قرآن با ذکر یک مثال، کاملاً آن را دلچسب و مفهوم مى سازد و مى گوید: فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَان عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا: «عمل چنین اشخاصى همانند سنگى است که مقدارى خاک روى آن ریخته باشند و در آن بذرى بیفشانند، هنگامى که باران مى بارد به جاى آنکه بذر بارور شود آن را همراه خاک هاى سطحى روى سنگ مى شوید و به کنارى مى ریزد، این چنین است حال اعمال ریایى و بى ریشه».(4)
راه دور نرویم در همین مثال مورد بحث، درباره مبارزه حقّ و باطل، چقدر این مسأله خوب مجسّم شده و به طور دقیق ترسیم یافته است. مقدّمات، نتایج، صفات، ویژگى ها و آثار هر یک از حقّ و باطل در همین مثال منعکس است، آن چنان که براى همگان قابل فهم و اطمینان بخش و براى لجوجان ساکت کننده و از همه گذشته، زحمت بحث هاى طولانى و مفصّل را از دوش برمى دارد.
در یکى از روایات مى خوانیم که یکى از مادّى ها (زنادقه) خدمت امام صادق(علیه السلام)رسید و عرض کرد: خداوند مى فرماید: «هر زمان که پوست تن دوزخیان از شدّت آتش بسوزد، ما پوست دیگرى بر آنها مى پوشانیم تا طعم عذاب را به خوبى بچشند». گناه آن پوست دیگر چیست که آن هم مجازات شود؟
امام فرمود: آن پوست، هم عین پوست اوّل است و هم غیر آن. سؤال کننده قانع نشد و از این جواب نتوانست چیزى بفهمد، ولى امام با ذکر یک مثال گویا آن چنان مسأله را روشن ساخت که جایى براى گفتوگو باقى نمى مانَد. فرمود: «ملاحظه کن یک خشت پوسیده و فرسوده را خرد مى کنى وسپس همان خاک را گِل کرده و در قالب مى ریزى و یک خشت نو از آن مى سازى، این همان خشت اوّل است و از یک نظر غیر آن».(5)
در اینجا ذکر این نکته کاملاً ضرورى است که مثال با همه نقش هاى ارزنده و مؤثّرى که دارد، در صورتى مى تواند نقش اساسى خود را ایفا کند که کاملاً موافق و هماهنگ با مطلبى باشد که مثال براى آن انتخاب شده است، وگرنه گمراه کننده و مخرّب خواهد بود. یعنى به همان نسبت که یک مثال درست و هماهنگ، مفید و مؤثّر است، یک مثال انحرافى، مخرّب و ویرانگر و گمراه کننده است، و به همین دلیل منافقان و بداندیشان همیشه براى گمراه ساختن مردم و اغفال ساده دلان، از مثال هاى انحرافى استفاده مى کنند و براى دروغ خود از فروغ مثال کمک مى گیرند. باید به دقّت مراقب چنین مثَل هاى انحرافى و سوءِاستفاده از مثال باشیم.
 

* * *

 


1 . سوره آل عمران، آیه 59.
2 . سوره بقره، آیه 20.
3 . سوره بقره، آیه 264.
4. شرح این حدیث را در ذیل آیات 56 و 57 سوره نساء که به نقل از مجالس شیخ و احتجاج طبرسى آورده ایم مطالعه فرمایید.
5. سوره بقره، آیه 261.
د) مثال، درجه اطمینان به مسائل را بالا مى برد: سوره رعد / آیه 18
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma