سوره یوسف/ آیه 94 - 98

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 10
3. شکرانه پیروزى لطف خدا سرانجام کار خود را کرد


94 وَلَمَّا فَصَلَتْ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لِأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلاَ أَنْ تُفَنِّدُونِی
95 قَالُوا تَاللهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلاَلِکَ الْقَدِیمِ
96 فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنْ اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
97 قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ
98 قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

ترجمه:
94. هنگامى که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد، پدرشان [= یعقوب] گفت: «من بوى یوسف را احساس مى کنم، اگر مرا به نادانى و کم عقلى نسبت ندهید.»
95. گفتند: «به خدا تو در همان گمراهى سابقت هستى!»
96. امّا هنگامى که بشارت دهنده آمد، آن (پیراهن) را بر صورت او افکند; ناگهان بینا شد; گفت: «آیا به شما نگفتم من از خدا چیزهایى مى دانم که شما نمى دانید؟!»
97. گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم.»
98. گفت: «به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى طلبم، که او آمرزنده و مهربان است.»

3. شکرانه پیروزى لطف خدا سرانجام کار خود را کرد
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma