2 ـ «مستضعفان» و «مستکبران» کیانند؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 16
1 ـ حکومت جهانى مستضعفان 3 ـ روش عمومى مستکبران تاریخ


مى دانیم واژه «مستضعف» از ماده «ضَعْف» است، اما چون به «باب استفعال» برده شده، به معنى کسى است که او را به ضعف کشانده اند، و در بند و زنجیر کرده اند.
به تعبیر دیگر «مستضعف» کسى نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد، مستضعف کسى است که نیروهاى بالفعل و بالقوة دارد، اما از ناحیه ظالمان و جباران، سخت در فشار قرار گرفته، ولى با این حال در برابر بند و زنجیر که بر دست و پاى او نهاده اند، ساکت و تسلیم نیست، پیوسته تلاش مى کند، تا زنجیرها را بشکند و آزاد شود، دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد، و آئین حق و عدالت را برپا کند.
خداوند، به چنین گروهى، وعده یارى و حکومت در زمین داده است، نه افراد بى دست و پا و جبان و ترسو که حاضر نیستند حتى فریادى بکشند، تا چه رسد به این که پا در میدان مبارزه بگذارند و قربانى دهند.
بنى اسرائیل نیز آن روز توانستند، وارث حکومت فرعونیان شوند، که گرد رهبر خود موسى(علیه السلام) را گرفتند، نیروهاى خود را بسیج کردند، و همه صف  واحدى را تشکیل دادند، بقایاى ایمانى که از جدشان ابراهیم(علیه السلام) به ارث برده بودند با دعوت موسى(علیه السلام) تکمیل و خرافات را از فکر خود زدودند و آماده قیام شدند.
البته «مستضعف» انواع و اقسامى دارد، مستضعف «فکرى»، «فرهنگى»، مستضعف «اقتصادى»، مستضعف «اخلاقى» و مستضعف «سیاسى» و آنچه بیشتر قرآن روى آن تکیه کرده است، مستضعفین سیاسى و اخلاقى است.
بدون شک، جباران مستکبر، براى تحکیم پایه هاى سیاست جابرانه خود، قبل از هر چیز، سعى مى کنند، قربانیان خود را به استضعاف فکرى و فرهنگى بکشانند، سپس، به استضعاف اقتصادى، تا قدرت و توانى براى آنها باقى نماند، تا فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و در مغز خود نپرورانند.
در قرآن مجید، در پنج مورد سخن از «مستضعفین» به میان آمده که عموماً سخن از مؤمنانى مى گوید که، تحت فشار جباران قرار داشتند.
در یک جا، مؤمنان را دعوت به مبارزه و جهاد در راه خدا، و مستضعفین با ایمان کرده مى گوید: «چرا در راه خدا، و در راه مردان و زنان و کودکانى که تضعیف شده اند پیکار نمى کنید؟ همان افراد ستمدیده اى که مى گویند: خدایا! ما را از این شهر (مکّه) که اهلش ستمگرند بیرون بر، و براى ما از طرف خودت سرپرستى قرار ده، و براى ما از سوى خودت یاورى تعیین فرما»(1).
تنها، در یک مورد سخن از کسانى به میان مى آورد که ظالمند، و همکارى با کافران دارند و ادعاى مستضعف بودن مى کنند، و قرآن ادعاى آنها را نفى کرده، مى گوید: «شما مى توانستید با هجرت کردن، از منطقه کفر و فساد، از چنگال آنها رهائى یابید، اما چون چنین نکردید، جایگاه شما دوزخ است»(2).
ولى، به هر حال، قرآن، همه جا به حمایت از مستضعفان برخاسته و از آنها به نیکى یاد کرده است و آنها را مؤمنان تحت فشار مى شمارد، مؤمنانى مجاهد و تلاش گر، که مشمول لطف خدا هستند.

* * *


1 ـ نساء، آیه 75.
2 ـ مضمون آیه 97، سوره نساء.
1 ـ حکومت جهانى مستضعفان 3 ـ روش عمومى مستکبران تاریخ
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma