5 ـ آصف بن برخیا چگونه تخت ملکه را حاضر ساخت؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 15
4 ـ هذا من فضل ربى سوره نمل / آیه 41 - 44


این اولین خارق عادتى نیست که در داستان سلیمان(علیه السلام)، و یا در زندگى پیامبران به طور کلى مى بینیم، و آنها که فکر مى کنند، باید این گونه تعبیرات را با توجیه ها و تفسیرهائى از ظاهرش دگرگون ساخت، و جنبه هاى کنائى و معنوى به آن داد، باید حساب خود را یک جا با معجزات انبیاء روشن سازند.
آیا آنها به راستى انجام کارهاى خارق عادت از پیامبران یا جانشینان آنها را محال مى دانند و آن را به کلى منکرند؟!
چنین چیزى نه با اصل توحید و قدرت پروردگار، که حاکم بر قوانین هستى است سازگار است، و نه با صریح قرآن در آیات بسیار.
اما اگر بپذیرند که: چنین چیزى ممکن است تفاوتى نمى کند که بحث از زنده کردن مردگان و شفاى کور مادرزاد به وسیله حضرت مسیح(علیه السلام) باشد، و یا حاضر کردن تخت «ملکه سبأ»، به وسیله «آصف بن برخیا».
بدون شک، در اینجا روابط مرموز و علل ناشناخته در کار است که ما با علم محدودمان از آن آگاه نیستیم، ولى همین قدر مى دانیم: این کار محال نیست.
آیا «آصف» با قدرت معنوى خود تخت «ملکه سبأ» را تبدیل به امواج نور کرد و در یک لحظه در آنجا حاضر کرد و بار دیگر آن را مبدل به ماده اصلى ساخت؟ بر ما درست روشن نیست.
همین قدر مى دانیم: امروز انسان از طرق علمى متداول روز، کارهائى انجام مى دهد که: دویست سال قبل، ممکن بود جزء محالات محسوب شود، فى المثل اگر به کسى در چند قرن قبل مى گفتند، زمانى فرا مى رسد که انسانى در شرق دنیا سخن مى گوید و در غرب جهان، درست در همان لحظه، سخنانش را مى شنوند و چهره اش را همگان مى نگرند، آن را هذیان یا خواب آشفته مى پنداشتند.
این به خاطر آن است که: انسان مى خواهد همه چیز را با علم و قدرت محدود خود ارزیابى کند، در حالى که در ماوراء علم و قدرت او، اسرار فراوانى نهفته است.

* * *

4 ـ هذا من فضل ربى سوره نمل / آیه 41 - 44
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma