1 ـ آداب نامه نگارى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 15
پادشاهان ویرانگرند! 2 ـ آیا سلیمان دعوت به تقلید کرد؟



آنچه در آیات فوق در مورد نامه سلیمان(علیه السلام) به مردم سبأ آمده، الگوئى است براى طرز نامه نگارى که گاه، از مسائل مهم و سرنوشت ساز است.
با نام خداوند رحمان و رحیم شروع مى شود و با دو جمله حساب شده جان سخن را بیان مى کند.
از تواریخ اسلامى و روایات به خوبى بر مى آید: پیشوایان بزرگ ما همیشه اصرار داشتند، نامه ها را فشرده و مختصر، خالى از حشو و زوائد و کاملاً حساب شده، بنگارند.
امیرمؤمنان على(علیه السلام) به کارمندان و نمایندگانش در یک بخشنامه چنین نوشت: أَدِقُّوا أَقْلامَکُمْ، وَ قَارِبُوا بَیْنَ سُطُورِکُمْ، وَ احْذِفُوا عَنِّی فُضُولَکُمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِی، وَ إِیَّاکُمْ وَ الْإِکْثَارَ، فَإِنَّ أَمْوَالَ الْمُسْلِمِینَ لا تَحْتَمِلُ الْإِضْرَارَ: «نوک قلم ها را تیز کنید، و سطرها را به هم نزدیک سازید، و مطالب زائد و اضافى را از نامه هایتان براى من حذف کنید، بیشتر به معنى توجه کنید، و از توضیح و تفصیل بپرهیزید که اموال مسلمانان توانائى این هزینه و ضرر را ندارد».(1)
تیز کردن نوک قلم ها سبب مى شود، کلمات را کوچک تر بنویسند، نزدیک ساختن سطور به یکدیگر، و حذف تشریفات و اضافات، نه تنها صرفه جوئى در اموال بیت المال، یا اموال خصوصى است که صرفه جوئى در وقت نویسنده و خواننده نیز هست و حتى گاه سبب مى شود: هدف اساسى نامه در لابلاى جمله بندى هاى تشریفاتى از بین برود و نویسنده و خواننده به هدف خود نرسند.
در این اواخر معمول شده بود: بر خلاف رویه صدر اسلام، نامه ها را با القاب فراوان و الفاظ زیاد، و مقدمات و حواشى و اضافات پر مى کردند، و چه وقت هاى گرانب هائى که بیهوده از این راه تلف مى شد و چه سرمایه هائى که از بین مى رفت.
مخصوصاً این نکته قابل توجه است: در شرائط آن زمان که فرستادن یک نامه به وسیله یک پیک مخصوص، گاه، هفته ها طول مى کشید و هزینه ها داشت تا به مقصد برسد، در عین حال نهایت اختصار رعایت مى شد که نمونه هاى آن را در نامه هاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به «خسروپرویز» و «قیصر روم» و مانند آن مى توان ملاحظه کرد.
اصولاً، نامه انسان دلیل بر چگونگى شخصیت او است، همان گونه که پیام آور و رسول انسان چنین است، چنان که در «نهج البلاغه» از على(علیه السلام) مى خوانیم:
رَسُولُکَ تَرْجُمَانُ عَقْلِکَ وَ کِتَابُکَ أَبْلَغُ مَا یَنْطِقُ عَنْکَ: «فرستاده تو بازگو کننده عقل تو است و نامه ات گویاترین چیزى است که از تو سخن مى گوید».(2)
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: یُسْتَدَلُّ بِکِتابِ الرَّجُلِ عَلى عَقْلِهِ، وَ مَوْضِعِ بَصِیْرَتِهِ، وَ بِرَسُولِهِ عَلى فَهْمِهِ وَ فِطْنَتِهِ:
«نامه انسان، دلیلى است بر میزان عقل و مقدار بصیرت او، و فرستاده او نشانه اى است از مقدار فهم و ذکاوت او».(3)
لازم به ذکر است: از روایات اسلامى استفاده مى شود: پاسخ نامه لازم است همان گونه که پاسخ سلام!.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: رَدُّ جَوَابِ الْکِتَابِ وَاجِبٌ کَوُجُوبِ رَدِّ السَّلامِ: «پاسخ نامه واجب است همان گونه که پاسخ سلام واجب مى باشد».(4)
و از آنجا که هر نامه اى معمولاً با تحیتى همراه است، بعید نیست مشمول آیه شریفه: إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّة فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها: «هنگامى که به شما تحیتى گفته شود، پاسخ آن را به صورت بهتر یا همانند آن بدهید»(5) بوده باشد.


 * * *


1 ـ «خصال صدوق»، جلد 1، صفحه 310، طبق نقل «بحار الانوار»، جلد 76، صفحه 49.
2 ـ «نهج البلاغه»، کلمات قصار، جمله 301.
3 ـ «بحار الانوار»، جلد 76، صفحه 50.
4 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 8، صفحه 437، کتاب الحج، ابواب العشره، باب 33 (جلد 12، صفحه 57، چاپ آل البیت).
5 ـ نساء، آیه 86.
پادشاهان ویرانگرند! 2 ـ آیا سلیمان دعوت به تقلید کرد؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma