نکته ها:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 14
آیه نور! سوره نور / آیه 39 - 40



نکات این آیات را از آنجا که با تفسیر آیات آمیخته بود، در لابلاى آن بیان کردیم، اما چند بخش از روایات باقى مانده است که ذکر آنها براى تکمیل این بحث تفسیرى لازم است:
1 ـ در کتاب «روضه کافى» از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه نور مى خوانیم: اِنَّ الْمِشْکاةَ قَلْبُ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله)، وَ الْمِصْباحَ النُّورُ الَّذِى فِیْهِ الْعِلْمُ، وَ الزُّجاجَةَ قَلْبُ عَلِىٍّ أَوْ نَفْسُهُ:
«مشکات قلب محمّد است، و مصباح همان نور علم و هدایت، و زجاجه  اشاره به على(علیه السلام) یا قلب او است که بعد از رحلت پیامبر این مصباح در آن قرار گرفت».(1)

* * *

2 ـ در حدیث دیگرى که در «توحید صدوق» آمده است چنین مى خوانیم: امام باقر(علیه السلام) فرمود: اِنَّ الْمِشْکاةَ نُوْرُ الْعِلْمِ فِى صَدْرِ النَّبِىِّ(صلى الله علیه وآله) وَ الزُّجاجَةَ صَدْرُ عَلِىٍّ... وَ نُورٌ عَلى نُور اِمامٌ مُؤَیَّدٌ بِنُورِ الْعِلْمِ وَ الْحِکْمَةِ فِى أَثَرِ الْاِمامِ مِنْ آلِ مُحَمَّد، وَ ذلِکَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ اِلى أَنْ تَقُومَ السّاعَةُ، فَهؤُلاءِ الْأَوْصِیاءُ الَّذِیْنَ جَعَلَهُمُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ خُلَفاءَ فِى أَرْضِهِ وَ حُجَجَهُ عَلى خَلْقِهِ، لا تَخْلُوا الْأَرْضُ فِى کُلِّ عَصْر مِنْ واحِد مِنْهُمْ:
«مشکات، نور علم در سینه پیامبر(صلى الله علیه وآله) است و «زجاجه» سینه على(علیه السلام) است، و «نور على نور» امامانى از آل محمّد(صلى الله علیه وآله) هستند که یکى بعد از دیگرى مى آیند، و با نور علم و حکمت مؤیدند، و این رشته از آغاز خلقت آدم تا پایان جهان ادامه داشته و دارد، اینها همان اوصیائى هستند که خداوند آنان را خلفاى روى زمین قرار داده، و حجت خویش بر بندگانش، و در هیچ عصر و زمانى صفحه زمین از آنها خالى نبوده است و نخواهد بود».(2)

* * *

3 ـ در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) «مشکات» به فاطمه(علیها السلام) و «مصباح» به حسن(علیه السلام) و «زجاجه» به حسین(علیه السلام) تفسیر شده است.(3)
البته همان گونه که قبلاً هم اشاره کرده ایم آیات، مفهوم وسیعى دارد که هر یک از روایات فوق، بیان مصداق روشنى از آن است، بى آن که از عمومیت آیه صرفنظر شود و به این ترتیب هیچگونه تضادى در روایات نیست.

* * *

4 ـ در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم که با «قتاده» فقیه معروف اهل «بصره» گفتگوئى داشت، و در ضمن، از حضور در مجلس امام(علیه السلام) و ابهت خاص آن حضرت که سراسر قلب او را فرا گرفته بود، اظهار شگفتى کرد، امام به او فرمود: آیا مى دانى کجا نشسته اى؟ در برابر همانها که خدا درباره آنها گفته: «فِی بُیُوت أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ».
سپس فرمود: فَأَنْتَ ثَمَّ وَ نَحْنُ أُوْلئِکَ: «تو آن هستى که گفتى (فقیه اهل بصره) و ما این هستیم که قرآن مى گوید»!.
«قتاده» در جواب گفت: صَدَقْتَ وَ اللّهِ، جَعَلَنِىَ اللّهُ فَداکَ، وَ اللّهِ ما هِىَ بُیُوتُ حِجارَة وَ لا طِیْن:
«راست گفتى فدایت گردم، به خدا سوگند منظور خانه هاى سنگى و گلى نیست» (منظور خانه هاى وحى و ایمان و هدایت است).(4)

* * *

5 ـ در حدیث دیگرى نقل شده که درباره این گروه از مردان الهى که پاسدار وحى و هدایتند فرمود: هُمُ التُّجّارُ الَّذِیْنَ لا تُلْهِیْهِمْ تِجْارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ، اِذا دَخَلَ مَواقِیْتُ الصَّلوةِ أَدَّوا اِلَى اللّهِ حَقَّهُ فِیْها:
«آنها تاجرانى هستند که تجارت و بیع، آنان را از یاد خدا غافل نمى سازد، هنگامى که وقت نماز داخل مى شود حق آن را اداء مى کنند».(5)
اشاره به این که: آنها در عین فعالیت هاى سازنده و مثبت اقتصادى، تمام  فعالیت هایشان تحت الشعاع نام خدا است، و چیزى را بر آن مقدم نمى شمرند.

* * *

6 ـ درخت «زیتون» چنان که در آیات فوق خواندیم به عنوان «شجره مبارکه» (درخت پر برکت) توصیف شده است. و اگر در آن روز که قرآن نازل شد اهمیت این تعبیر بر همگان روشن نبود، امروز براى ما واضح و آشکار است; زیرا دانشمندان بزرگى که سالیان دراز از عمر خود را در راه مطالعه خواص گوناگون گیاهان صرف کرده اند، به ما مى گویند: از این درخت با برکت محصولى به دست مى آید که از مفیدترین و پرارزش ترین روغن ها است و نقش مؤثرى در سلامت بدن دارد.
«ابن عباس» مى گوید: این درخت، تمام اجزایش مفید و سودمند است حتى خاکستر آن نیز داراى فائده و منفعتى است، و اولین درختى است که بعد از طوفان «نوح»(علیه السلام) روئید و پیامبران در حق آن دعا کرده اند که درخت پر برکتى باشد.

* * *

7 ـ مفسران بزرگ، در تفسیر جمله «نُوْرٌ عَلى نُوْر» تعبیرات گوناگونى دارند: مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان» مى گوید: اشاره به پیامبرانى است که یکى بعد از دیگرى از یک نسل و یک ریشه به وجود مى آیند، و راه هدایت را تداوم مى بخشند.
«فخر رازى» در تفسیر خود مى گوید: اشاره به اجتماع اشعه نور و تراکم آنها است آنچنان که درباره «مؤمن» وارد شده:
«مؤمن، در میان چهار حالت قرار دارد: اگر موهبتى به او برسد خدا را شکر مى گوید، اگر مصیبتى رسد صابر و با استقامت است، اگر سخن بگوید راست  مى گوید، و اگر داورى کند عدالت را مى جوید.
او در میان توده هاى مردم ناآگاه، همچون انسان زنده اى در میان مردگان است، او در میان پنج نور در حرکت است سخنش نور، عملش نور، محل ورودش نور، محل خروجش نور، و هدفش نور خدا در روز قیامت است».
این احتمال، نیز وجود دارد که: نور اول که در آیه آمده است اشاره به نور هدایت الهى از طریق وحى است، و نور دوم نور هدایتش از طریق عقل، و یا نور اول نور هدایت تشریع است و نور دوم نور هدایت تکوینى است، بنابراین نورى است بر فراز نور.
و به این ترتیب، این جمله، گاه تفسیر به منابع مختلف نور شده (انبیاء)، گاه به انواع مختلف نور، و گاه به مراحل گوناگون آن و در عین حال همه آنها ممکن است در مفهوم آیه جمع باشد که مفهومش گسترده است (دقت کنید).

* * *

 


1 ـ «نور الثقلین»، جلد 3، صفحات 602 و 603، ذیل آیات مورد بحث (با کمى تلخیص).
2 و 3 ـ «نور الثقلین»، جلد 3، صفحات 602 و 603، ذیل آیات مورد بحث (با کمى تلخیص).
4 ـ «نور الثقلین»، جلد 3، صفحه 609، ذیل آیات مورد بحث (با کمى تلخیص).
5 ـ «نور الثقلین»، جلد 3، صفحات 602 و 603، ذیل آیات مورد بحث (با کمى تلخیص).
آیه نور! سوره نور / آیه 39 - 40
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma