4 ـ جهان برزخ چیست؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 14
3 ـ «کَلاّ» در اینجا چه چیزى را نفى مى کند؟ 5 ـ برزخ و ارتباط با عالم ارواح


عالم برزخ چه عالمى است؟ و کجا است؟
دلیل بر اثبات چنین عالمى که در میان دنیا و عالم آخرت قرار دارد چیست؟
آیا برزخ براى همه است؟ یا براى گروه معینى؟
و بالاخره وضع حال مؤمنان و صالحان و نیز کافران و بدکاران در آنجا چگونه است؟
اینها سؤالاتى است که در این زمینه وجود دارد، و در آیات و روایات اشاراتى به آن شده است و لازم است تا آنجا که وضع این نوشته اجازه مى دهد به پاسخ آنها بپردازیم.
واژه «برزخ» در اصل، به معنى چیزى است که در میان دو شىء، حائل مى شود و سپس به هر چیزى که میان دو امر قرار گیرد «برزخ» گفته شده است، روى همین جهت، به عالمى که میان دنیا و عالم آخرت قرار گرفته، «برزخ» گفته مى شود.
دلیل بر وجود چنین جهانى که گاهى از آن تعبیر به «عالم قبر» و یا «عالم ارواح» مى شود، از طریق ادله نقلیه است، آیات متعددى از قرآن مجید داریم که بعضى ظهور و بعضى صراحت در این معنى دارد.
آیه مورد بحث (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ) ظاهر در وجود چنین عالمى است، ـ هر چند بعضى خواسته اند کلمه برزخ را در این آیه به معنى مانعى براى بازگشت به این دنیا معرفى کنند و گفته اند: مفهوم آیه این است که پشت سر انسان مانعى است که او را از بازگشت به این جهان منع مى کند ـ .
ولى این معنى بسیار بعید به نظر مى رسد; زیرا تعبیر به إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ: «تا روز رستاخیز» دلیل بر این است که: این برزخ در میان دنیا و آخرت قرار گرفته،  نه میان انسان و دنیا.
از آیاتى که صریحاً وجود چنین جهانى را اثبات مى کند، آیات مربوط به حیات شهیدان است مانند: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ: «هرگز گمان نکن کسانى که در راه خدا کشته شدند مردگانند، آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند».(1)
در اینجا خطاب به پیامبر است، و در آیه 154 سوره «بقره» خطاب به همه مؤمنان کرده مى گوید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ».
نه تنها در مورد مؤمنان عالى مقامى همچون شهیدان، جهان برزخ وجود دارد بلکه درباره کفار طغیانگرى همچون فرعون و یارانش نیز وجود برزخ صریحاً در آیه 46 سوره «مؤمن» آمده است، مى فرماید:
النّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوّاً وَ عَشِیّاً وَ یَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ: «آنها (فرعون و یارانش) هر صبح و شام در برابر آتش قرار مى گیرند و به هنگامى که روز قیامت بر پا مى گردد فرمان داده مى شود: آل فرعون را در شدیدترین کیفرها وارد کنید».
البته آیات دیگرى را نیز براى این موضوع ذکر کرده اند که: در صراحت و ظهور، به پایه آیات فوق نمى رسد، تنها مطلبى که در آیات برزخ، باید مورد توجه قرار گیرد، این است که: به جز آیه مورد بحث ـ که مسأله برزخ را به طور کلى بیان کرده ـ بقیه مسأله را به صورت خصوصى ـ مثلاً در مورد «شهداء» یا «آل فرعون» ـ طرح کرده اند.
اما روشن است: نه آل فرعون خصوصیتى دارند، ـ که همانند آنها در جهان بسیار بوده ـ و نه شهیدان; چرا که قرآن مجید گروهى از صالحان و خاصان را همطراز آنها شمرده، در آیه 69 سوره «نساء» پیامبران، صدیقان، شهداء و صالحان را در کنار هم قرار مى دهد و مى فرماید: «فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِیْنَ».
درباره عمومى بودن یا نبودن برزخ، سخنى داریم که در پایان این بحث به خواست خدا خواهد آمد.
و اما از نظر روایات ـ در کتب معروف شیعه و اهل تسنن، روایات فراوانى است که با تعبیرات مختلف و کاملاً متفاوت، از جهان برزخ، عالم قبر و ارواح و خلاصه جهانى که میان این عالم و عالم آخرت قرار دارد، سخن مى گوید:
1 ـ در حدیث معروفى که در کلمات قصار «نهج البلاغه» آمده است، مى خوانیم: على(علیه السلام) هنگام مراجعت از جنگ «صفین» وقتى نزدیک کوفه، کنار قبرستانى که بیرون دروازه قرار داشت رسید، رو به سوى قبرها کرده، چنین گفت:
یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ! یَا أَهْلَ التُّرْبَةِ! یَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ! یَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ! یَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ! أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لاحِقٌ، أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ، وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ، وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ، هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ؟
ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِی الْکَلامِ لاَ َخْبَرُوکُمْ أَنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى:
«اى ساکنان خانه هاى وحشتناک و مکان هاى خالى، و قبرهاى تاریک! اى خاک نشینان! اى غریبان! اى تنهایان! اى وحشت زدگان! شما در این راه بر ما پیشى گرفتید، و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد، اگر از اخبار دنیا بپرسید: به شما  مى گویم: خانه هایتان را دیگران ساکن شدند، همسرانتان به نکاح دیگران در آمدند، و اموالتان تقسیم شد، اینها خبرهائى است که نزد ما است، نزد شما چه خبر؟!
سپس رو به یارانش کرده، فرمود: اگر به آنها اجازه سخن گفتن داده شود حتماً به شما خبر مى دهند: بهترین زاد و توشه براى این سفر پرهیزکارى است».(2)
روشن است: تمام این تعبیرات را بر مجاز و کنایه نمى توان حمل کرد، بلکه همه آنها خبر از این واقعیت مى دهد که انسان بعد از مرگ داراى یک نوع حیات برزخى است، مى فهمد و درک مى کند و اگر اجازه سخن گفتن داشته باشد سخن هم مى گوید.
2 ـ در حدیث دیگرى از «اصبغ بن نباته» از على(علیه السلام) مى خوانیم: روزى حضرت از «کوفه» خارج شد و به نزدیک سرزمین «غرى» (نجف) آمد و از آن گذشت «اصبغ» مى گوید: ما به او رسیدیم، در حالى که دیدیم روى زمین دراز کشیده است «قنبر» گفت: اى امیرمؤمنان! اجازه نمى دهى عبایم را زیر پاى شما پهن کنم؟ فرمود: نه، اینجا سرزمینى است که خاک هاى مؤمنان در آن قرار دارد و یا این کار تو مزاحمتى براى آنها است.
«اصبغ» مى گوید: عرض کردم، خاک مؤمن را فهمیدم چیست؟ اما مزاحمت آنها چه معنى دارد؟
فرمود: یَا بْنَ نَباتَه! لَوْ کُشِفَ لَکُمْ لَرَأَیْتُمْ أَرْواحَ الْمُؤْمِنِیْنَ فِى هذَا الظَّهْرِ حِلَقاً حِلَقاً، یَتَزاوَرُونَ وَ یَتَحَدَّثُونَ، اِنَّ فِى هذَا الظَّهْرِ رُوحُ کُلِّ مُؤْمِن وَ بِوادِى بَرَهُوتِ نَسَمَةُ کُلُّ کافِر:
«اى فرزند «نباته» اگر پرده از مقابل چشم شما برداشته شود، ارواح مؤمنان را  مى بینید که در اینجا حلقه، حلقه نشسته اند، یکدیگر را ملاقات مى کنند و سخن مى گویند اینجا جایگاه مؤمنان است و در وادى برهوت ارواح کافران».(3)
3 ـ در حدیث دیگرى از امام على بن الحسین(علیه السلام) مى خوانیم: اِنَّ الْقَبْرَ اِمّا رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ، أَوْ حُفْرَة مِنْ حُفَرِ النّارِ!:
«قبر باغى است از باغ هاى بهشت یا گودالى از گودال هاى جهنم»!.(4)
4 ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: البَرْزَخُ الْقَبْرُ، وَ هُوَ الثَّوابُ وَ الْعِقابُ بَیْنَ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ... وَ اللّهِ ما نَخافُ عَلَیْکُمْ اِلاَّ الْبَرْزَخَ:
«برزخ همان عالم قبر است که پاداش و کیفر میان دنیا و آخرت است، به خدا ما بر شما نمى ترسیم مگر از برزخ»!.(5)
5 ـ در حدیث دیگرى که در کتاب «کافى» نقل شده است، بعد از ذکر این جمله، مى خوانیم: راوى از امام سؤال کرد: وَ مَا الْبَرْزَخُ: «برزخ چیست»؟ امام فرمود: اَلْقَبْرُ مُنْذُ حِیْنَ مَوْتِهِ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ: «قبر از زمان مرگ تا روز قیامت ادامه دارد».(6)
6 ـ در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم شخصى خدمتش عرض کرد: جمعى نقل مى کنند: ارواح مؤمنان بعد از مرگ در سینه پرندگان سبز رنگى قرار مى گیرند که اطراف عرش الهى مى گردند؟! امام فرمود: لا، الْمُؤْمِنُ أَکْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَنْ یَجْعَلَ رُوحَهُ فِی حَوْصَلَةِ طَیْر وَ لکِنْ فِی أَبْدَان کَأَبْدَانِهِمْ:
«چنین نیست، مؤمن نزد خدا گرامى تر از این است که روح او را در سینه پرنده اى محبوس کند، بلکه ارواح مؤمنین در بدن هائى همانند بدن هایشان قرار دارد».(7) این حدیث، اشاره به قالب مثالى است که از جهاتى شباهت به این بدن مادى دارد، ولى داراى یک نوع تجرد برزخى است.
7 ـ باز در حدیث دیگرى که در کتاب «کافى» نقل شده از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم: در مورد ارواح مؤمنین از حضرتش سؤال کردند، فرمود: فِی حُجُرَات فِی الْجَنَّةِ یَأْکُلُونَ مِنْ طَعَامِهَا وَ یَشْرَبُونَ مِنْ شَرَابِهَا وَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَقِمِ لَنَا السَّاعَةَ وَ أَنْجِزْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا:
«آنها در حجره هائى از بهشت قرار دارند، از غذاهاى بهشتى مى خورند، و از نوشیدنى هایش مى نوشند، و مى گویند: پروردگارا! هر چه زودتر قیامت را بر پا کن و به وعده هائى که به ما داده اى وفا فرما».(8)
8 ـ در حدیث دیگرى در همان کتاب از همان امام بزرگوار آمده است: هنگامى که یکى از مؤمنان از دنیا مى رود، ارواح مؤمنین او را احاطه مى کنند و از کسانى که در دنیا بوده اند، زنده اند یا مرده اند جستجو مى کنند، اگر بگوید فلان کس از دنیا رفته اما او را نزد خود حاضر نمى بینند، مى گویند: حتماً سقوط کرده (یعنى در دوزخ قرار گرفته!).(9)
پیدا است منظور از بهشت و جهنم در روایات فوق، بهشت و دوزخ برزخى است، نه عالم قیامت که این دو با هم فرق بسیار دارند.
خلاصه روایات در این زمینه بسیار زیاد است و در ابواب مختلف جمع آورى شده است که به قسمتى از ابواب آن اشاره مى کنیم:
روایات فراوانى که سخن از سؤال و فشار و عذاب قبر مى گوید.
روایاتى که از تماس ارواح با خانواده خود و مشاهده وضع حال آنها بحث مى کند. روایاتى که از حوادث «شب معراج» و تماس پیامبر(صلى الله علیه وآله) با ارواح انبیاء و پیامبران سخن مى گوید.
روایاتى که مى گوید: نتیجه کارهاى نیک یا بدى که انسان در این جهان انجام داده، بعد از مرگ به او مى رسد... و مانند آن.(10)

* * *


1 ـ آل عمران، آیه 169.
2 ـ «نهج البلاغه»، کلمات قصار، شماره 130.
3 ـ «بحار الانوار»، جلد 6، صفحه 242. 2
4و 5 ـ تفسیر «نور الثقلین»، جلد 3، صفحه 553.
6ـ تفسیر «نور الثقلین»، جلد 3، صفحه 554.
7 ـ «کافى»، طبق نقل «بحار الانوار»، جلد 6، صفحه 268.
8 و 9 ـ «بحار الانوار»، جلد 6، صفحه 269.
10 ـ این روایات را مرحوم «سیّد عبداللّه شبّر» در کتاب «تسلیة الفؤاد فى بیان الموت و المعاد» گردآورى کرده است.
3 ـ «کَلاّ» در اینجا چه چیزى را نفى مى کند؟ 5 ـ برزخ و ارتباط با عالم ارواح
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma