سبقت گیرندگان در خیرات

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 14
سوره مؤمنون / آیه 55 - 61 سوره مؤمنون / آیه 62 - 67

از آنجا که در آیات گذشته سخن از احزاب و گروه هاى لجوج، متعصب و خود خواهى به میان آمد که تنها به عقائد خود چسبیده و خوشحالند و راه هر گونه تحقیق را به روى عقل خود بسته اند، در آیات مورد بحث، به بعضى دیگر از  پندارهاى خودبینانه آنان اشاره کرده، مى گوید: «آیا آنها گمان مى کنند اموال و فرزندانى را که به آنان داده ایم...» (أَ یَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مال وَ بَنِینَ).

* * *

«براى این است که درهاى خیرات را به سرعت به روى آنها بگشائیم»؟! (نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ).
آیا آنها داشتن اموال سرشار و فرزندان بسیار را دلیل بر حقانیت روشن خود مى پندارند؟ و نشانه قرب و عظمت در درگاه خدا مى دانند؟.
نه، هرگز چنین نیست «بلکه آنها نمى فهمند» (بَلْ لا یَشْعُرُونَ).
آنها نمى دانند، این اموال و فرزندان فراوان در حقیقت یک نوع عذاب و مجازات یا مقدمه عذاب و کیفر براى آنها است.
آنها نمى دانند، خدا مى خواهد آنها را در ناز و نعمت فرو برد، تا به هنگام گرفتار شدن در چنگال کیفر الهى، تحمل عذاب بر آنها دردناک تر باشد; زیرا اگر درهاى نعمت ها به روى انسان بسته شود و آمادگى پذیرش ناراحتى ها پیدا کند، مجازات ها زیاد دردناک نخواهد بود.
اما اگر کسى را از میان ناز و نعمت بیرون کشند و به سیاه چال زندان وحشتناکى بیفکنند فوق العاده دردناک خواهد بود.
به علاوه این فراوانى نعمت، پرده هاى غفلت و غرور را بر روى چشمان او ضخیم تر مى کند، تا آنجا که راه باز گشت بر او غیر ممکن مى شود.
این همان چیزى است که در سایر آیات قرآن از آن به «استدراج در نعمت» تعبیر شده است.(1) ضمناً، جمله «نُمِدُّ» از ماده «امداد» و «مد» به معنى کامل کردن نقصان چیزى، و جلوگیرى از قطع و پایان آن است.

* * *

بعد از نفى پندارهاى این غافلان خود خواه، چگونگى حال مؤمنان و سرعت کنندگان در خیرات را، ضمن چند آیه بازگو مى کند و صفات اساسى آنها را تشریح مى نماید: نخست مى گوید: «کسانى که از خوف پروردگارشان بیمناک و نگرانند» (إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ).
قابل توجه این که: «خشیت» به معنى هر گونه ترس نیست، بلکه ترسى است که توام با تعظیم و احترام باشد، همچنین «مشفق» از ماده «اشفاق» و از ریشه «شفق» به معنى روشنائى آمیخته با تاریکى، به معنى خوف و ترسى است که آمیخته با محبت و احترام است.
و از آنجا که «خشیت» بیشتر جنبه قلبى دارد، و «اشفاق» جنبه عملى را شامل مى شود، ذکر این دو، به صورت علت و معلول در آیه، روشن مى گردد، در حقیقت مى فرماید: آنها کسانى هستند که ترس آمیخته با عظمت خدا در دل هایشان جاى کرده است و آثار آن در عملشان و مراقبتهایشان نسبت به دستورات الهى نمایان است.
و به تعبیر دیگر «اشفاق» مرحله تکامل «خشیت» است که در عمل اثر مى گذارد، و به پرهیز از گناه و انجام مسئولیت ها وا مى دارد.

* * *

آن گاه اضافه مى کند: «کسانى که به آیات پروردگارشان ایمان مى آورند» (وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ).

* * *

بعد از مرحله ایمان به آیات پروردگار، مرحله تنزیه و پاک شمردن او از هر گونه شبیه و شریک فرا مى رسد، مى گوید: «کسانى که نسبت به پروردگارشان شرک نمىورزند» (وَ الَّذِینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا یُشْرِکُونَ).
در واقع نفى شرک، نتیجه ایمان به آیات پروردگار و معلول آن است، و یا به تعبیر دیگر، ایمان به آیات پروردگار به «صفات ثبوتى» او اشاره مى کند و نفى شرک، اشاره به «صفات سلبى» است، به هر حال، نفى هر گونه شرک ـ اعم از آشکار و نهان ـ (جلى و خفى) در این جمله درج است.

* * *

بعد از این، مرحله ایمان به معاد و رستاخیز و توجه خاصى که مؤمنان راستین به این مسأله دارند، فرا مى رسد، توجهى که آنها را در عمل، کاملاً کنترل مى کند، مى گوید:
«و کسانى که نهایت تلاش و کوشش را در انجام اطاعات و اداى حقوق مردم و حق پروردگار دارند، اما با این حال خود را مقصر مى دانند و دل هایشان ترسان از این است که سرانجام به سوى پروردگارشان باز مى گردند» (وَ الَّذِینَ یُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُونَ).
اینان همچون افراد کوته فکر و دون همت نیستند که با انجام یک عمل کوچک خود را از مقربان درگاه خدا پندارند و چنان حالت عجبى پیدا کنند که همه را در برابر خود کوچک و بى مقدار ببینند.
بلکه اگر برترین اعمال صالح را انجام دهند، عملى که معادل تمام عبادت انس و جن باشد، على وار مى گویند: آه، مِنْ قِلَّةِ الزّادِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ!: «آه، از کمى زاد و توشه و طولانى بودن سفر آخرت»!.

* * *

بعد از شرح این صفات چهارگانه، مى فرماید: «چنین کسانى هستند که در خیرات سرعت مى کنند و از دیگران پیشى مى گیرند» (أُولئِکَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ).
در واقع خیرات، نیکى ها و سعادت واقعى، آن نیست که غرق شدگان در ناز و نعمت و غافلان مغرور به دنیا مى پندارند، خیر و سعادت و برکت براى گروه مؤمنانى است که داراى ویژگى هاى اعتقادى و اخلاقى فوق هستند و به دنبال آن در انجام اعمال صالح پیشقدمند.
آیات فوق ترسیم جالب و تنظیم کاملاً منطقى براى بیان صفات این گروه از مؤمنان پیشگام است، از ترس آمیخته با احترام و تعظیم که انگیزه ایمان به پروردگار و نفى هر گونه شرک است شروع کرده و به ایمان به معاد و دادگاه عدل خدا که موجب احساس مسئولیت و انگیزه هر کار نیک است منتهى مى گردد و مجموعاً چهار ویژگى و یک نتیجه را بیان مى کند (دقت کنید).
ضمناً تعبیر به «یُسارِعُونَ» که از باب «مفاعله» و به معنى سرعت براى پیشى گرفتن از یکدیگر است، تعبیر جالبى است که وضع حال مؤمنان را در یک مسابقه که به سوى مقصدى بزرگ و پر ارزش انجام مى شود، مشخص مى کند، و نشان مى دهد آنها چگونه در برنامه اعمال صالح با یکدیگر رقابت سازنده و مسابقه بى وقفه دارند.

 * * *


1 ـ براى توضیح بیشتر درباره «استدراج»، به جلد هفتم، صفحه 32، ذیل آیه 182 سوره «اعراف» مراجعه فرمائید.
سوره مؤمنون / آیه 55 - 61 سوره مؤمنون / آیه 62 - 67
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma