بئر معطله و قصر مشید!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 14
سوره حج / آیه 42 - 45 نکته:

از آنجا که در آیات گذشته، سخن از مشکلات طاقت فرسائى بود که دشمنان اسلام براى مؤمنان فراهم ساخته بودند، آنها را اذیت و آزار مى کردند و  از خانه و کاشانه شان ـ به جرم یکتاپرستى ـ آواره مى ساختند، لذا دستور جهاد در برابر آنها صادر شد.
در آیات مورد بحث، از یکسو به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان دلدارى مى دهد و از سوى دیگر، عاقبت شوم کافران را روشن مى سازد.
نخست، مى گوید: «اگر تو را تکذیب کنند، غمگین مباش! چرا که پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود، پیامبرانشان را تکذیب کردند» (وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوح وَ عادٌ وَ ثَمُودُ).

* * *

«و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط، این دو پیامبر بزرگ را تکذیب نمودند» (وَ قَوْمُ إِبْراهِیمَ وَ قَوْمُ لُوط).

* * *

و نیز «مردم سرزمین مدین، به تکذیب شعیب برخاستند، و موسى از سوى فرعون و فرعونیان تکذیب شد» (وَ أَصْحابُ مَدْیَنَ وَ کُذِّبَ مُوسى).
همان گونه که این مخالفت ها و تکذیب ها موجب سستى این پیامبران بزرگ در دعوتشان به سوى توحید و حق و عدالت نگشت، مسلماً در روح پاک و پر استقامت تو نیز اثر نخواهد گذارد.
ولى این کافران کور دل تصور نکنند براى همیشه مى توانند به این برنامه هاى ننگین ادامه دهند: «من در گذشته به کافران مهلت دادم، تا امتحان خود را کاملاً بدهند، و بر آنها اتمام حجت شود، و غرق ناز و نعمت گردند، سپس آنها را زیر ضربات مجازات گرفتم» (فَأَمْلَیْتُ لِلْکافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ).
«دیدى چگونه من شدیدا عملشان را انکار کردم و زشتى آن را نشان دادم»
(فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ) .(1)
نعمت هاى آنها را گرفتم و نقمت و بدبختى به آنها دادم، حیاتشان را گرفتم و مرگ در عوض آن دادم.

* * *

در آخرین آیه مورد بحث، چگونگى مجازات خدا را که در جمله قبل سر بسته بود، به طور گسترده بیان شده است، مى فرماید: «چه بسیار شهرها و آبادى ها که ما آنها را هلاک کردیم در حالى که ظالم و ستمگر بودند» (فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَة أَهْلَکْناها وَ هِیَ ظالِمَةٌ).
«آنها بر سقف هاى خود فرو ریختند» (فَهِیَ خاوِیَةٌ عَلى عُرُوشِها).
یعنى شدت حادثه به قدرى بود که نخست سقف ها فرو ریختند و بعد دیوارها به روى سقف ها!.
«و چه بسیار چاه هاى پر آبى که صاحبانش نابود و آب هایش در زمین فرو رفته بود، معطل و بى مصرف ماندند، نه کسى از آنها آبى مى کشد و نه تشنه اى از آن سیراب مى گردد» (وَ بِئْر مُعَطَّلَة).
«و چه بسیار قصرهاى پرشکوه و کاخ هاى سر به آسمان کشیده و به صورت زیبا گچکارى شده، ویران گشتند» و صاحبانش به دیار عدم شتافتند (وَ قَصْر مَشِید) .(2)
و به این ترتیب، هم مساکن پر زرق و برق و مستحکم آنها بى صاحب ماند و هم آب هائى که مایه آبادى زمین هایشان بود.

 * * *


1 ـ «نَکِیرِ» به معنى «انکار» و در اینجا اشاره به مجازات است.
2 ـ «مَشِید» از ماده «شید» (بر وزن صید) به دو معنى آمده است: نخست، به معنى ارتفاع، و دیگرى به معنى گچ، در صورت اول، «مشید» به معنى قصرهاى مرتفع و سر به آسمان کشیده است، و در صورت دوم، به معنى قصرهائى است که بسیار محکم بنا مى شود تا از حوادث روزگار مصون بماند; زیرا در آن زمان بیشتر خانه ها از گِل ساخته مى شده است، و خانه هائى که با گچ مى ساختند نسبت به خانه هاى گلین بسیار محکم تر بود.
سوره حج / آیه 42 - 45 نکته:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma