1 ـ فلسفه تشریع جهاد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 14
نخستین فرمان جهاد 2 ـ خداوند به چه کسانى وعده یارى داده است؟


گر چه در گذشته، پیرامون این مسأله مهم، بحث بسیار کرده ایم(1) ولى با توجه به این که احتمالاً آیات مورد بحث، نخستین آیاتى است که اجازه جهاد را براى مسلمانان صادر کرده است، و محتواى آن اشاره اى به فلسفه این حکم دارد، تذکر مجددى در این زمینه لازم به نظر مى رسد.
در این آیات به دو قسمت مهم، از فلسفه هاى جهاد اشاره شده است:
نخست، جهاد «مظلوم» در برابر «ظالم و ستمگر» که حق مسلّم طبیعى، فطرى و عقلى او است که تن به ظلم ندهد، برخیزد، فریاد کند، و دست به اسلحه برد، ظالم را بر سر جاى خود بنشاند و دست آلوده او را از حقوق خود کوتاه سازد.
 دیگر، جهاد در برابر طاغوت هائى است که قصد محو نام خدا را از دل ها و ویران ساختن معابدى که مرکز بیدارى افکار است دارند.
در برابر این گروه، نیز باید به پا خاست تا نتوانند یاد الهى را از خاطره ها محو کنند، مردم را تخدیر نموده، بنده و برده خویش سازند.
این نکته، نیز قابل توجه است که: ویران کردن معابد و مساجد، تنها به این نیست که با وسائل تخریب، به جان آنها بیفتند و آنها را در هم بکوبند، بلکه ممکن است از طرق غیر مستقیم وارد شوند، و آن قدر سرگرمى هاى ناسالم فراهم سازند و یا تبلیغات سوء کنند که توده مردم را از معابد و مساجد، منحرف نمایند و به این ترتیب، آنها را عملاً به ویرانه اى تبدیل نمایند.
بنابراین، آنها که مى گویند: چرا اسلام اجازه داده است مسلمانان با توسل به زور و نبرد مسلحانه، مقاصد خود را پیش ببرند؟ چرا با توسل به منطق هدف هاى اسلامى پیاده نمى شود؟ پاسخشان از آنچه در بالا گفتیم به خوبى روشن مى شود.
آیا در برابر ظالم بیدادگرى که مردم را به جرم گفتن «لا اله الا اللّه» از خانه و کاشانه شان آواره مى سازد، و هستى آنها را تملک مى کند، و پایبند به هیچ قانون و منطقى نیست، مى توان با حرف حساب ایستاد؟!.
آیا در برابر چنین دیوانگان بى منطق، جز با زبان اسلحه مى توان سخن گفت؟.
این درست به این مى ماند که، بگویند: چرا شما با اسرائیل غاصب بر سر یک میز نمى نشینید و مذاکره نمى کنید؟ همان اسرائیلى که تمام قوانین بین المللى و اخطارها و تصویب نامه هاى سازمان هاى جهانى را که مورد اتفاق تمام ملت ها است، و تمام قوانین بشرى و دینى را زیر پا گذاشته است، آیا چنین کسى منطق و مذاکره مى فهمد؟!
 اسرائیلى که هزاران هزار کودک بى گناه، پیر زنان و پیر مردان و حتى بیماران بیمارستان ها در زیر بمب هاى آتش زایش، قطعه، قطعه شده و سوخته اند، کسى است که باید از در منطق با او وارد شد؟(2)
همچنین کسانى که وجود یک معبد و مسجد را که سبب آگاهى و حرکت توده هاى مردم است، مزاحم منافع نامشروع خود مى بینند و به هر قیمتى بتوانند در هدم و محو آن مى کوشند، آیا اینها اشخاصى هستند که باید از طرق مسالمت آمیز با آنها وارد بحث شد؟
به هر حال، اگر مسائل ذهنى را کنار بگذاریم، و به واقعیات موجود در جوامع انسانى بنگریم، یقین خواهیم کرد: در بعضى از موارد چاره اى جز توسل به اسلحه و زور نیست، و این هم از ناتوانى منطق نیست، بلکه عدم آمادگى جباران براى پذیرش منطق صحیح است، بدون شک هر جا منطق مؤثر افتد، حق تقدم با آن است.

 * * *

1ـ درباره فلسفه جهاد در جلد دوم، صفحه 14 به بعد، ذیل آیه 193 سوره «بقره» بحث کرده ایم.
2 ـ اکنون که تصحیح این جلد انجام مى شود، فلسطین در آتش و خون مى سوزد، چند سال است ملت فلسطین با تکیه بر خود، قیام کرده اند، تنها با سنگ بر دشمن حمله مى کنند و دشمن از هوا و زمین مى کُشد و ویران مى کند، مسلمانان فلسطین گاه با حرکتى انتحارى، تعدادى از صهیونیست ها را به دَرَک مى فرستند، اما آنها با هلیکوپتر، موشک و تانک از زمین و هوا آنها را به رگبار مى بندند، خانه هایشان را با بولدوزر ویران مى کنند و مزارعشان را نابود، و این کار و شغل روزانه مسلمانان فلسطین و جوانان آنها است و خداوندبر یارى آنها قادر است.
و متأسفانه همین امروز ترور «شیخ احمد یاسین» رهبر حماس به دست صهیونیست ها انجام یافت و موجى از خشم در جهان اسلام همراه تظاهرات به راه افتاد.(3 / 1 / 1382)
نخستین فرمان جهاد 2 ـ خداوند به چه کسانى وعده یارى داده است؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma