توضیحات

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام قرآن جلد 06
نتیجه 3- فلسفه شفاعت


1- مفهوم شفاعت
هرگاه در معناى لغوى شفاعت درست بیندیشیم مفهوم اسلامى آن را نیز مى توان به دست آورد، زیرا شفاعت از مادّه شفع به معناى ضمیمه کردن چیزى به همانند اوست (ضَمُّ الشَیْء الى مِثْلِه) و از اینجا روشن مى شود که باید نوعى شباهت و همانندى در میان آن دو بوده باشد، هر چند تفاوت هایى نیز در میان آنها دیده شود.
و به همین دلیل شفاعت به مفهوم قرآنیش این است که شخص گنهکار به خاطر پاره اى از جنبه هاى مثبت (مانند ایمان یا انجام بعضى از اعمال صالح) شباهتى با اولیاء الله پیدا کند و آنها با عنایات و کمک هاى خود او را به سوى کمال سوق دهند و از پیشگاه خدا تقاضاى عفو کنند.
و به تعبیر دیگر حقیقت شفاعت، قرار گرفتن موجودى قوى تر و برتر، در کنار موجود ضعیف تر، کمک کردن به او براى پیمودن مراتب کمال است.
شفاعت در مورد افراد خطاکار همیشه در جوامع انسانى وجود داشته است، و شاید هزاران سال قبل از نزول قرآن افراد صاحب نفوذ براى خطاکاران نزد ارباب قدرت شفاعت مى کردند، منتها شفاعت رائج در میان مردم، با شفاعت در منطق قرآن و ادیان آسمانى یک فرق بسیار مهم و واضح دارد و آن اینکه:
شفاعت در جوامع انسانى غالباً از این نظر بوده است که شفاعت کننده داراى نوعى نفوذ اجتماعى بوده، و شخصى که نزد او شفاعت مى شد از جهتى به او نیاز داشته، لذا شفاعت او را در مورد خطا کار مى پذیرفته تا به موقع از نفوذ شفاعت کننده براى پیشرفت مقاصد خود کمک بگیرد!.
مثلا شاهان شفاعت اطرافیان خود و رجال دولت را در مواردى مى پذیرفتند، تا به آنها عظمت دهند و براى آنها ارزش قائل شوند و به موقع از وجودشان در کارهاى خود کمک گیرند.
شفاعت کنندگان نیز روابط شخصى را با شفاعت شونده در نظر مى گرفتند و نه شایستگى هاى افراد را.
ولى از آنجا که خداوند غنى بالذات، و بى نیاز على الأطلاق است، شفاعت در پیشگاهش شکل دیگرى پیدا مى کند، و آن اینکه شفیعان در کاهش نگاه مى کنند ببینند که در میان خطا کاران چه کسانى پیدا مى شوند که بر اثر پاره اى از نقاط مثبت مانند ایمان و بعضى از اعمال صالح مورد رضاى پروردگارند و به خاطر همین زمینه هاى مثبت نزد خدا براى آنها شفاعت مى کنند، و این تفاوت مهم شفاعت معمول میان مردم را از شفاعت اولیاء الله در درگاه خدا جدا مى سازد که اوّلى بر اساس «رابطه ها» است و دوّمى بر اساس «ضابطه ها»!.
و از اینجا پاسخ بعضى از خرده گیرهاى ناآگاهان که شفاعت را به نوعى پارتى بازى یا چراغ سبز دادن به گنهکاران تفسیر کرده، و آن را با شفاعت اطرافیان سلاطین جبّار مقایسه نموده اند روشن مى شود، زیرا عوامل زیر بنایى شفاعت در مفهوم شرعیش عواملى است سازنده، و بر اساس لیاقتهاست در حالى که شفاعت رائج در میان مردم در بسیارى از موارد از نیازهاى طرفینى و رابطه هاى شخصى و خصوصى و غیر منطقى سرچشمه مى گیرد.
شفاعت الهى تربیت کننده است، و شفاعت هاى معمولى گاه سبب جرأت بر گناه است.
آیاتى که در بالا آورده ایم نیز گواه زنده اى بر این معناست زیرا براى شفاعت شوندگان اوصافى ذکر مى کنند که همگى ناظر به جنبه هاى مثبت و لیاقت و شایستگى است، هرچند این شایستگى بر اثر بعضى از اعمال صالح باشد.
* * *

 

2- انواع شفاعت (شفاعت تکوینى و تشریعى).
با یک نظر وسیع مى بینیم شفاعت از نظر مصداق هاى خارجى آنقدر گسترده است که تمام عالم هستى و جهان اسباب را در بر مى گیرد، زیرا کمک موجودات قوى تر به پرورش و نجات موجودات ضعیف تر در جاى جاى جهان تکوین به چشم مى خورد.
هنگامى که بذر گیاه شکافته مى شود، و جوانه ضعیف و ناتوان از آن سر بر مى آورد، زمین مواد غذایى خود را در اختیار آن گذارده، آفتاب با حرارت و گرمى و نیروى مرموز خود بر آن مى تابد، و ابرهاى پر بار دانه هاى حیات بخش خود را پى در پى بر آن فرو مى ریزند تا این موجود ضعیف و ناتوان قدرت گیرد و از لابلاى موانع بگذرد و سرانجام به درختى تنومند که شاخه هاى پر از میوه است مبدل گردد، این یک صحنه روشن از شفاعت تکوینى است.
قرار گرفتن پدر و مادر نیرومند در کنار نوزاد ضعیف، باغبان در کنار نهال ها، معلم دانشمند در کنار طفل ابجد خوان، صحنه هاى دیگرى از شفاعت تکوینى مى باشد، و به این ترتیب تمام عالم اسباب و علت و معلول را مى توان صحنه هاى گوناگونى از این شفاعت شمرد.
مسلماً آفتاب و باد و باران و زمین هرگز به یارى چوب خشک نمى شتابند، آن هیزم است و سرنوشتى جز سوختن ندارد، بلکه به کمک جوانه هاى نوخاسته، نهال هاى ضعیف، و خلاصه موجوداتى که نوعى شایستگى را براى کمال در خود حفظ کرده اند، مى شتابند.
هرگاه این الگوى روشن را از جهان تکوین به عالم تشریع یعنى شفاعت هاى انبیاء و اولیاء براى گنهکاران ببریم، هم مفهوم واقعى شفاعت قرآنى روشن خواهد شد و هم به تمام ایرادهاى ناآگاهان پاسخ داده مى شود، و در این حال شفاعت مفهوم تربیتى خود را کاملا نشان مى دهد.
جالب اینکه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در نهج البلاغة در کلمات قصارش جمله اى دارد که این معنا را با تعبیر بسیار زیبایى منعکس ساخته است، مى فرماید: الشَّفِیعُ جَناحُ الطَّالِبِ: «شفاعت کننده بال و پر طلب کننده است»!(1)
همان گونه که پرندگان کوچک و نوزاد که قادر بر پرواز نیستند به کمک پدر و مادر خویش به پرواز در مى آیند، و آنها به حکم بال و پر او هستند، و به او کمک مى کنند تا به صورت یک پرنده کامل در آید، شفاعت کنندگان الهى نیز شفاعت شونده هاى ضعیف را کمک مى کنند تا در آسمان سعادت و کمال به پرواز در آیند! (دقت کنید).
* * *


 (1). نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 63.

 

نتیجه 3- فلسفه شفاعت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma