8- چند سئوال درباره بهشت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام قرآن جلد 06
تفسیر و جمع بندى 2- مگر لذت در مقایسه با فقدان نیست؟

1- آیا تکرار و یکنواختى ملالت بار نیست؟
بعضى ایراد مى کنند و مى گویند آنچه از آیات و روایات استفاده مى شود این است که نعمت هاى الهى در این کانون بزرگ رحمت یکنواخت است، و مى دانیم این مسأله مخصوصاً در دراز مدت آتش شور و شوق و نشاط را خاموش مى کند، زیرا بهترین صحنه ها، زیباترین مناظر، و جالب ترین غذاها، با تکرار شکل عادى به خود مى گیرد، تا آنجا که گاهى انسان براى برهم زدن این یکنواختى به زندگى ساده تر و مشقت بارتر تن در مى دهد تا تنوعش آن را جبران کند!.
در پاسخ به سه نکته باید توجه داشت: نخست اینکه ما نباید با معیارهاى جسمى و روانى این جهان درباره آن جهان قضاوت کنیم، اى بسا این حالت روانى که در این جهان در ما وجود دارد که با تکرار خسته و ملول که و بى تفاوت مى شویم در آنجا بر عکس باشد، هرچه بیشتر انسان مى بیند شوقش بیشتر مى گردد، و هر قدر تکرار مى کند لذتش افزون تر مى شود، و به این ترتیب تکرارها مایه تشدید لذّات معنوى و مادى مى گردد!.
چه دلیلى داریم که وضع روحى انسان در آنجا و در اینجا از این جهت یکى است.
ثانیاً در همین جهان نیز نعمت هایى وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمى شود، ما هر قدر هواى تازه و پر اکسیژن را استنشاق کنیم از آن خسته و ملول نخواهیم شد، بلکه دائماً از آن لذت مى بریم و براى ما مایه نشاط است.
آب یک نوشیدنى کاملا ساده و یکنواخت است ما اگر صدها سال عمر کنیم نوشیدن آب گوارا به هنگام تشنگى از همه چیز براى ما لذت بخش تر است، و همان است که مى گوییم آب طعم حیات دارد، نه خسته مى شویم و نه بى اعتنا بلکه آب گوارا همیشه براى تشنگان فوق العاده و جالب و جذاب است.
چه مانعى دارد که در آنجا نیز خداوند حالتى شبیه تشنگى (تشنگى لذت بخش نه مزاحم و آزار دهنده، همچون تشنگى لقاى محبوب) بر انسان مسلط سازد، و به خاطر آن دائماً از نعمت هاى روحانى و جسمانى بهشت فوق العاده درک لذت کند؟!.
ثالثاً از آنجا که ذات و صفات خدا بى نهایت است، بدون شک جلوه هاى روحانى و معنوى او نیز پایان نمى گیرد، هر روز لطف و عنایت تازه اى و هر دم رحمت و هدایت جدیدى بر بهشتیان و مقربان درگاهش مى فرستد، به گونه اى که اصلا تکرارى در آن نیست مگر بى نهایت ممکن است مکرر شود؟!.
نعمت هاى مادى نیز جلوه هاى رحمانیت و رحیمیت اویند، آنها نیز حد و نهایتى به خود نمى پذیرند.
چه مانعى دارد همان درختان بهشتى، همان نهرها، همان گل ها، همان رنگ و بوها، همان شراب هاى طهور، هر روز و هر ساعت رنگ و بوى تازه اى، و شکل و عطر جدیدى داشته باشند؟ دائماً رنگ عوض کنند، دائماً دگرگون شوند، دائماً چهره نو پیدا کنند، به گونه اى که یک غذا و یک منظره فقط یکبار در تمام عمر بهشتیان دیده شود و مورد استفاده قرار گیرد! (عجب صحنه اى!).
پاره اى از آیات قرآن و روایات اسلامى نیز این مطلب را تأیید مى کند.
در آیه 29 سوره رحمن مى خوانیم: (کُلُّ یَوْم هُوَ فی شَأْن) «او هر زمان در شأن و کارى است»!.
مفسران در تفسیر این آیه بیانات بسیار متنوع و گوناگونى دارند که هر کدام به یکى از افعال خداوند مسأله آفرینش و مرگ انسان ها، یا رزق و حیات آنها یا عزّت و ذلت اقوام، یا آمرزش گناهاى و برطرف ساختن اندوه ها، یا فراهم ساختن منافع و دفع زیان ها، اشاره مى کند، ولى بدون شک آیه مفهوم گسترده اى دارد که هرگونه دگرگونى را در اوضاع جهان در بر مى گیرد، و از آنجا که دلیلى بر تخصیص آیه به دنیا در دست نیست بلکه ذکر این آیه بعد از آیه «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فان وَ یَبْقى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الجَلالِ وَ الاکْرامِ»: «تمام کسانى که روى زمین هستند فانى مى شوند و تنها ذات ذو الجلال و گرامى پروردگارت باقى مى ماند» مى تواند قرینه اى باشد بر اینکه دگرگونى ها و تنوع ها در سراى دیگر نیز ادامه دارد، و بهشتیان به اراده خداوند هر روز در شأن و در کارى هستند.
بعضى از مفسران نیز «کل یوم» را تعمیم داده و ایام دنیا و آخرت را هر دو مشمول آن دانسته اند.(1)
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: (اِنَّ الله خَلَقَ جَنَّةً لَمْ یَرَها عَیْن، وَلَم یَطَّلْعِ عَلَیْها مَخْلُوقٌ، یَفْتَحُها الرَّبُّ تَبارَکَ وَ تَعالى کُلَّ صَباح فَیَقُولُ اِزْدادِی طِیْباً! اِزْدادی ریحَ)!: «خداوند بهشتى آفریده که هیچ چشمى ندیده، و هیچ مخلوقى از آن آگاه نیست، پروردگار متعال هر صبحگاه آن را مى گشاید و مى گوید: بوى خوشت را افزون کن! و نسیمت را بیفزاى»!.(2)
در حدیث دیگرى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: (اِنَّ اَهْلَ الجَنَّةِ تُوْضَعُ لَهُمْ مَوائِدُ عَلَیْها مِنْ سائِرِ ما یَشْتَهُونَهُ مِنَ الاطْعِمَةِ التی لا ألَذَّ مِنْها و لا اَطْیَبَ، ثُم یُرفَعُونَ عَنْ ذلِکَ اِلى غَیْرِهِ): «براى اهل بهشت سفره هایى مى گسترانند که بر آن آنچه مورد علاقه آنها از طعام هاست قرار داده مى شود طعام هایى که از آن لذیذتر و خشبوتر نیست سپس آنها را از سر آن سفره بلند کرده و سفره دیگرى براى آنها مى گسترانند»!.(3)
این تعبیرات به خوبى نشان مى دهد که در آنجا تکرارى وجود ندارد بلکه هر لحظه الطاف و عنایات تازه اى است!.
این سخن را با اشاره کوتاهى از سوى یکى از مفسّران پایان مى دهیم که گفته است: «آیه فوق اشاره به تجلّى حق در هر زمان، و در هریک از نفوس انسانى بر حسب استعدادش دارد، و مى دانیم تجلیات خداوند را نهایت و پایانى نیست!.(4)
بدون شک این تمام مفهوم آیه نیست بلکه مى تواند جزیى از مفهوم آیه باشد (دقت کنید).
* * *


(1). تفسیر روح المعانی، جلد 27، صفحه 96.
(2). بحارالأنوار، جلد 8، صفحه 199، حدیث 198.
(3). همان مدرک، حدیث 199.
(4). روح البیان، جلد 9، صفحه 300.

 

 

 

 

تفسیر و جمع بندى 2- مگر لذت در مقایسه با فقدان نیست؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma