همه در آن دادگاه بزرگ احضار مى شوند!
در نخستین آیه سخن از حضور همه اقوام در پیشگاه خداوند در آن دادگاه عدل است، بعد از آن که اشاره به اقوام قرون پیشین مى کند که چگونه به خاطر گناهانشان هلاک و نابود شدند مى فرماید: «همه آنها به طور مسلم نزد ما احضار مى شوند (تا به حساب آنها رسیدگى شود)» (وَ اِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمیعُ لَدَیْنا مُحْضرُونَ).(1)
درست است که در این دنیا و در همه حال تمام انسان ها و همه اشیاء در محضر خدا هستند، زیرا او همه جا حاضر است و از ما به ما نزدیک تر مى باشد، ولى این مسأله در قیامت شکل تازه اى به خود مى گیرد، زیرا از یکسو پرده هاى غفلت و حجاب جهل و نادانى کنار مى رود، دیده ها تیز بین مى شود، دل ها بینا مى گردد، و از سوى دیگر آثار خدا از هر زمان آشکارتر مى شود، و دادگاه عدلش بر پا مى گردد، اینجاست که حضور همگان در محضر او چهر تازه اى پیدا مى کند و همگان به خوبى آن را احساس مى نمایند.
در دوّمین آیه سخن از داورى خداوند است، و حکومت و قضاوت او در میان انسان ها، و پایان دادن به تمام اختلافاتى که در این دنیا داشتند: اختلاف در مسائل عقیدتى، در برنامه هاى عملى و در تمام امور دیگر، مى فرماید: «خداوند میان شما روز قیامت در آنچه اختلاف داشتید داورى مى کند».
(الله یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فیما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ).
مسلّم است انواع حجاب ها که در این دنیا فکر و قلب انسان ها را احاطه کرده (حجاب حب ذات و خود خواهى، حجاب منافع شخصى و گروهى، حجاب تعصب و لجالج، حجاب گناهان و اصولا حجاب عالم ماده که در دنیا بسیار پر رنگ است) اجازه نمى دهد که اختلافات اقوام و گروه ها و ملت ها برطرف گردد، ولى در آنجا که همه این حجاب ها دیده مى شود و حاکمیت و داورى مخصوص خداوند است تمام این اختلافات پایان مى گیرد و چنانکه خواهیم دید مدعیان پرگو و خود خواه چنان نرم مى شوند و بر سر عقل مى آیند که خود داور و حسابگر خویش مى شوند!
در سومین آیه همین معنا در لباس دیگرى ظاهر شده است پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) روى سخن را به انسان ناسپاس که خداوند او را در «احسن تقویم» آفریده، سپس بر اثر سوء اعمالش به «اسفل السافلین» کشیده شده و معاد و رستاخیز را به باد استهزا و سخریه گرفته است کرده مى گوید: «چه چیز سبب مى شود که بعد این همه دلائل و نشانه ها، روز جزا را انکار کنى»؟ (فَما یُکَذَّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ).(2)
«آیا خداوند بهترین داوران نیست»
(اَلَیْسَ الله بِاَحْکَمِ الْحاکِمینَ).
آرى او بهترین داوران است، چرا که از یکسو عالم او به همه چیز احاطه دارد، و هیچ چیز از او پنهان نیست، و نخستین شرط داورى صحیح آگاهى است، و از سوى دیگر او نیازى به هیچ کس و هیچ چیز ندارد تا به خاطر آن بر خلاف حق داورى کند، این انسان ها محتاج هستند که تحت تأثیر منافع شخصى و گروهى و گاه عواطف و احساسات بى دلیل، حکمى بر خلاف حق مى دهند، بنابراین او احکم الحاکمین و بهترین داوران است.
قابل توجه اینکه در بسیارى از تفاسیر، این روایت از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل شده است که وقتى این آیات را به پایان مى رساند مى فرماید:
(بَلى وَ اَنَا عَلَى ذلِکَ مِنَ الشّاهِدینَ).
«آرى من گواهى مى دهم که روز جزا حق است، و خداوند احکم الحاکمین است» این حدیث دلیل بر تفسیرى است که در بالا ذکر شد (دقت کنید).
* * *