5- شکافتن کرات آسمانى!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام قرآن جلد 06
4- تاریک شدن خورشید و ماه و ستارگان!«بخش سوّم»


دیگر از نشانه هاى پایان جهان دگرگون شدن نظام کواکب و شکافتن کرات آسمانى است که در آیات فراوانى از قرآن مجید به آن اشاره شده و تعبیرات مختلفى درباره آن دیده مى شود.
گاه تعبیر به «انشقاق» مى کند: (اِذَ السَّماءُ انْشَقَّتْ): «در آن هنگام که آسمان (کرات آسمانى) شکافته شود». (انشقاق - 1).
نظیر همین معنا در آیه 16 حاقّه نیز آمده است: (وَانْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِىَ یَوْمَئِذ واهِیَةُ): «و آسمان ها از هم شکافته مى شوند و سست مى گردند; فرو مى ریزند».
در آیه 25 سوره فرقان، همین معنا با مختصر تفاوتى منعکس است: (وَ یَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ): «به خاطر بیاور روزى را که آسمان با ابرها از هم شکافته مى شود»!
منظور از «سماء» در این آیات کرات آسمانى است که در پایان جهان بر اثر انفجارهاى پى درپى از هم شکافته مى شود، ولى در این که منظور از شکافته شدن با «ابرها» چیست؟ این احتمال وجود دارد که منظور همراه بودن متلاشى شدن آسمان ها با پیدایش ابرهاى سنگینى است که از گرد و غبار آنها حاصل مى شود (به اصطلاح باء در «الغمام» در این جا به معناى ملابست است، همان گونه که در تفسیر المیزان به عنوان یک احتمال آمده شده است).(1)
ولى مرحوم علاّمه طباطبایى بعید نمى داند که تعبیر فوق را بر معناى کنائى حمل شود و بگوییم: منظور کنار رفتن حجاب هاى جهل و نادانى و نمایان گشتن عالم غیب است (و طبعاً در این صورت «باء» به معناى «عن» خواهد بود) یعنى ابرها کنار مى رود و غیب جهان ظاهر مى شود.
ولى تا دلیلى بر این تفسیر کنایى نباشد، قبول آن مشکل است.
جالب این که در حدیثى از على(علیه السلام) مى خوانیم: «اِنَّها تَنْشَقُّ مِنَ الْمَجَرَّةِ!; آسمان ها از قسمت کهکشان ها شکافته مى شود».(2)
این تعبیر جالب هماهنگ با آخرین اکتشافاتى است که دانشمندان در زمینه کهکشان دارند و مى گویند منظومه شمسى و ستارگانى که مشاهده مى کنیم جزئى از کهکشان بزرگ «راه شیرى» است که با چشم غیر مسلّح مشاهده مى شود، و انشقاق خورشید و ماه و ستارگان همراه با شکافته شدن این کهکشان بزرگ است (دقت کنید).
و گاه تعبیر به «انفطار» شده است، مى فرماید: (اِذَ السَّماءُ انْفَطَرَتْ) «در آن هنگام که آسمان شکافته شود» (انفطار - 1).
نظیر همین معنا در آیه 18 سوره مزمل نیز آمده است، مى فرماید: (اَلسَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ): «در آن روز آسمان از هم شکافته مى شود».
همان گونه که قبلا نیز گفته ایم «انفطار» از ماده «فطر» به معناى شکافتن است.
و گاه مى فرماید: (وَ اِذَا السَّماءُ کُشِطَتْ) «در آن هنگام که پرده از روى آسمان برگرفته شود» (تکویر - 11).
این تعبیر ممکن است اشاره به کنار رفتن حجاب هایى باشد که در این دنیا مانع از دیدن ملکوت آسمان ها، فرشته ها و بهشت و دوزخ است. در آن روز پرده ها کنار مى رود و انسان حقایق عالم هستى را مى بیند. در این صورت ارتباطى با مسأله متلاشى شدن آسمان ها ندارد.
بعضى از مفسّران مانند مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان» آن را به معناى کنده شدن آسمان ها (کرات آسمانى) از جایگاهشان تفسیر کرده اند که لازمه آن به هم ریختن نظام، و در نوردیدن طومار آنها است.(3)
و گاه مى فرماید (وَ اِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ): «در آن هنگام که آسمان شکافت پیدا کند» (مرسلات - 9).
ماده «فطر» و «فرج» به یک معنا است، یا تفاوت مختصرى دارد، و لذا به گشوده شدن مشکلات نیز «فرج» گفته مى شود که نقطه مقابل «شدت» و بسته شدن کارهاست.
و گاه تعبیر به «فتح» فرموده، چنانکه در آیه 19 نبأ مى خوانیم (وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَکانَتْ اَبْواباً): «و آسمان گشوده مى شود و به صورت درهاى متعدد در مى آید».
این تعبیر ممکن است اشاره به شکافته شدن آسمان ها باشد، چنانکه جمعى از مفسّران گفته اند، و در این صورت هماهنگ با آیات فوق است، یعنى در کرات آسمانى شکاف هاى زیادى ظاهر مى شود که گویى سرتاسر آسمان تبدیل به درها و روزنه هایى گردیده است!
ولى بعضى دیگر آن را بر معناى کنایى حمل کرده و گفته اند: منظور گشوده شدن درهاى عالم غیب، و کنار رفتن حجاب ها، و ارتباط عالم فرشتگان با عالم انسان هاست.(4)
و گاه مى فرماید: (یَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً): «در آن روز که آسمان شدید حرکت کند» (طور - 9).
«مَوْر» (بر وزن قول) گاه به معناى حرکت شدید، گاه به معناى حرکت دورانى، و گاه به معناى رفت و آمد و اضطراب آمده، و لذا به گرد و غبار که باد به هر سو مى برد «مُور» (بر وزن زور) گفته مى شود.
به هر حال این تعبیر به معناى متزلزل شدن کرات آسمانى و به هم ریختن نظام آنها و طبعاً متلاشى شدن است.
و گاه مى فرماید: (یَوْمَ تَکُونُ السَّماءُ کَالْمُهْلِ): در آن روز که آسمان همچون فلز گداخته شود»! (معارج - 8).
مفسّران «مُهْل» را به معناى دُرد خاصى که در روغن یا صمغ هاى درختى ته نشین مى کند، و گاه به معناى طلا و نقره مذاب تفسیر کرده اند، و معنى اخیر براى تفسیر آیه فوق مناسب تر است، و به هر حال پیدایش چنین حالتى در کرات آسمانى نتیجه متلاشى شدن آنهاست.
و سرانجام در یک تعبیر تکان دهنده مى فرماید: (یَوْمَ نَطْوى السَّماءَ کَطَىِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَما بَدَأْنا اَوَّلَ خَلْق نُعیدُهُ): «در آن روز که آسمان را همچون طومار درهم مى پیچیم و همان گونه که آفرینش را آغاز کردیم باز مى گردانیم»! (انبیاء - 104).
این تعبیر ابعاد دگرگونى آسمان ها و کواکب آسمانى را در پایان جهان به خوبى روشن مى سازد، و نشان مى دهد که تمام منظومه ها و ستارگان ثابت و سیار همگى مانند یک طومار بهم پیچیده مى شوند، و همان گونه که در آغاز آفرینش به صورت توده واحدى بودند در مى آیند، بار دیگر خداوند طرحى نوین در عالم هستى مى ریزد و قیامت در این عالم نو برپا مى شود.
* * *
از مجموع آنچه در آیات گذشته آمد چنین نتیجه مى گیریم که قیامت ادامه دنیا نیست، بلکه این جهان به کلى درهم کوبیده مى شود، زیرا انفجارهاى عظیم و زلزه هاى هولناک همه چیز را در هم مى ریزد و در هم مى پیچد، سپس طرح تازه اى ریخته مى شود و جهان نوینى بر ویرانه هاى این جهان برپا مى شود و رستاخیز انسان ها در آن عالم جدید است.
* * *


(1). المیزان، جلد 15، صفحه 202.
(2). تفسیر فخر رازى، جلد 31، صفحه 103.
(3). «مجمع البیان»، جلد 10، صفحه 444.
(4). تفسیر اوّل را طبرسى و فخررازى و بعضى دیگر انتخاب کرده اند و تفسیر دوّم را علامه طباطبایى در المیزان (ذیل آیه مورد بحث).

 

 

4- تاریک شدن خورشید و ماه و ستارگان!«بخش سوّم»
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma