7 ـ ایمان آورندگان به او چه کسانى بودند؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
قرآن و آخرین پیامبر
6 ـ وسایل پیش برد هدف او8 ـ ایمان و فداکارى او در راه هدفش

معمولا افراد ناصالح اشخاصى مانند خود را به گرد خویش جذب مى کنند، این قاعده گر چه دائمى و کلّى نیست، ولى غالباً چنین است.

مثل معروفى است که مى گویند: «امام زاده را باید از زوّارش شناخت»!.

افراد فاسد و سودجو و فرصت طلب همیشه در همین فکرند که قطب هاى قدرت ناصالحى را بیابند، و به آنها امتیاز بدهند و از آنها امتیاز بگیرند و به مفاصد نامشروع خود برسند.

البته نمى توان انکار کرد که ممکن است افراد ناصالح دور یک مرکز قدرت صالح را بگیرند و بخواهند از وجود او به سوى خود استفاده کنند، و یا در پناه صلاح و پاکى آن قدرت، سرپوشى بر اعمال خلاف خود بگذراند، و به همین دلیل وجود چنین افراد منافق و دو رو را هرگز نمى توان نقصى براى آن تشکیلات دانست.

ولى مهم این است که ببینیم نزدیکان و خواص و محرم اسرار آن شخص چگونه افرادى هستند، اگر دیدیم خاصّان و رازداران و معتمدان و بالاخره شاگردان ممتاز مکتب او، افرادى پاک و با ایمان و شایسته اند این نشانه پاکى و درستى خود آن مبدأ است.

و اگر افراد کلّاش و فاسد و قلّابى و نادرست بودند حتماً در خود مبدأ اشکالاتى وجود دارد.

اکنون به خاصّان و رازداران و شاگردان اصلى مکتب پیامبر اسلام (ص) مى نگریم، افرادى همچون على بن ابى طالب (ع) را مى بینیم، و در طبقات بعد کسانى همچون سلمان و ابوذر و مقداد را مشاهده مى کنیم.

در میان یاران خاص او کسانى بودند که از نظر موقعیت اجتماعى و جنبه هاى مادى و صورى در سطوح کاملاً پائین تر قرار داشتند، ولى پیامبر به خاطر امتیازات معنوى، آنها را بر دیگران مقدم مى داشت.

اتفاقاً همین موضوع موجب اعتراض سخت مخالفان گردید، عده اى از شخصیتهاى مخالفان مانند «عینیة بن حصین» و «اقرع بن حابس» و امثال آنها نزد او آمدند در حالى که افرادى همچون «سلمان» و «صهیب» و «ابوذر» و «عمار» و «خباب» و امثال آنها از تهیدستان یاران پیامبر نزد او بودند.

هنگامى که چشمشان به این صحنه افتاد با غرور و نخوت خاصى گفتند: لو نحیت عنار روائح صنانهم... جلسنا نحن الیک و اخذناعنک، فلا یمنعنا من الدخول الیک الاهؤلاء!: «اگر بوى زننده و نامطلوب اینها را از ما دور مى ساختى ما نزد تو مى نشستیم، و از تعلیمات تو مى گرفتیم (و بکار مى بستیم) تنها مانع آمد و شد ما نزد تو اینها هستند»!...

همین جا بود که آیه شریفه: «وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ (سوره کهف ـ 28) نازل گردید.

این آیه مسیر پیامبر را کاملا روشن ساخت، و تأکید کرد که تحت تأثیر سخنان غرورآمیز و نخوت بار این از خود راضیها که به مردان خدا با نظر تحقیر و توهین مى نگرند، واقع نشود، و یاران خود را از میان «پاکیزه خویان کهن جامعه و پرهیزکار» انتخاب کند، نه «سپید جامه هاى دل سیه»!.

روح حق طلبى و انسانى خاصى که بر این آیه سایه افکنده است کاملاً آشکار و روشن است، اگر پیامبر مرد حق و حقیقت نبود، نباید آن افراد صاحب نفوذ و ثروتمند را به این آسانى ـ به خاطر حمایت از جمعى تهیدست پاکدل ـ از خود برنجاند و طرد کند.

در آیه اى که بعد از این آیه نازل شده قرآن در برابر اینگونه افراد و اینگونه تقاضاها دست به تهدید کوبنده اى مى زند و مى گوید: وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ إِنّا أَعْتَدْنا لِلظّالِمینَ نارًا أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها (کهف ـ 29): «بگو این آئین حقى است از طرف خدا هر کس میخواهد ایمان بیاورد و هر کس نمى خواهد نیاورد، ما براى ستمگران آتشى فراهم ساخته ایم که همچون خیمه از هر سو آنها را احاطه میکند»!.

این بیان صریح و قاطع به خوبى اثبات مى نماید که تا چه اندازه اسلام براى آن دسته از پاکدلان تى دست احترام قائل بوده و به عکس تا چه حد در برابر آن ثروتمندان آلوده مقاومت بخرج میداده است.

این بود نمونه کسانى که به او ایمان آورده بودند و از طرف وى حمایت مى شدند.

***

 

 

6 ـ وسایل پیش برد هدف او8 ـ ایمان و فداکارى او در راه هدفش
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma