خلاصه داستان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
قرآن و آخرین پیامبر
4 ـ داستان عجیب تقلّب در نبوتنظرى به تواریخ عهد جدید (اناجیل)

به اسحاق دو پسر داشت بزرگتر به نام «عیسو» و کوچکتر به نام «یعقوب» در اواخر عمر به هنگامى که نابینا شده بود تصمیم گرفت پسر بزرگتر را وصى و جانشین خود کند، و به او برکت دهد (از قرائن استفاده میشود که منظور از این برکت همان مقام نبوت و معنویت رسالت و راهبرى خلق بوده است.) ولى یعقوب حیله اى بکار زد و لباس برادر بزرگتر را به فرمان مادرش که به او علاقه داشت و مایل بود او جانشین اسحاق گردد، دربر کرد و قطعه پوست گوسفندى به دستها و به گردن خود بست، زیرا بدن برادرش پشمالود بود و ممکن بود راز او نزد پدرش فاش گردد (انسانى تا این اندازه پشمالود که بدنش مثل گوسفند باشد در نوع خود راستى عجیب است).

و بالاخره با دروغ و تردستى و حیله و نیرنگ خود را به جاى برادر بزرگتر جازد، و پدر پیر هم با اینکه صداى او را شناخت تنها با لمس دست پشمالود او قناعت نمود و در حق او دعا کرد و به او برکت داد و او را وصى و جانشین خود و سرپرست خاندان خود ساخت.

برادر بزرگتر هنگامیکه از ماجرا آگاه شد گریه تلخى سرداد، اما کار از کار گذشته، و هنگامیکه از پدر تقاضا کرد به او هم برکت دهد، پاسخ شنید که برکت دیگرى باقى نمانده و آنچه بود برادرش یعقوب برده است و قابل تجدید نظر نیست!!»

عجب اینست که خداى اسحاق نیز عمل او را تأیید نمود و مقام نبوت را به مردى حیله گر و دروغگو و مزور داد، و به گفته تورات او را بارور و بسیار گردانید و صاحب جماعت و امتها و وارث ملک و افتخارات «ابراهیم» پیغمبر بزرگ خود ساخت، و نه تنها خاندان اسحاق بلکه سایر مردم نیز موظّف به پیروى از او و کرنش در برابر وى شدند.

***

این افسانه دروغین و مضحک را چگونه مى توان به عنوان وحى آسمانى معرفى کرد؟ اگر یک مقام ساده معمولى را کسى به دروغ و حیله تصاحب کند ـ فى المثل یک لباس ساده افسرى بپوشد ـ پس از کشف حقیقت نه تنها از او سلب مى کنند، و لباس را از تنش بیرون مى آوردند، بلکه او را به خاطر این عمل مجازات هم مى نمایند، ولى مقام نبوت و برکت الهى و رهبرى جمعیت را چگونه ممکن است به حقّه و تقلّب تحصیل کرد، و پس از کشف حقیقت نیز آن را ادامه داد؟!

***

تصور مى کنیم براى نمونه همین چند مورد، از مندرجات تاریخى عهد قدیم کافى باشد، زیرا اگر بخواهیم یک یک موارد اشتباه را ذکر کنیم سخن به درازا مى کشد.

اکنون نظرى هم به تواریخ اناجیل بیندازیم و با استفاده از همان روش تطبیقى، وضع تواریخ قرآن را در برابر آن ارزیابى نمائیم.

***

 

 

 

4 ـ داستان عجیب تقلّب در نبوتنظرى به تواریخ عهد جدید (اناجیل)
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma