نمونه اى از صراحت قرآن

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
قرآن و آخرین پیامبر
صراحت و قاطعیتمتانت و عفّت بیان

لحن بحثهاى قاطع قرآن براى درهم کوبیدن آئین بت پرستى در محیط آن روز که بتها با شکوه و جلال هر چه تمام تر بر افکار مردم حکومت مى کردند، نمونه زدنده اى از این معنى است.

قرآن براى جراحى افکار بیمار و علیل مردم آن محیط، به طرز ماهرانه اى دست در اعماق و زوایاى مغز آنها مى برد، و قسمتهاى پوسیده و فاسد شده، افکار آنها را با بیان برنده خود قطع نموده، به دور مى اندازد.

از هیجان افکار عمومى که بر اثر جریحه دار کردن تعصبات باطل و ریشه دار آنها بوجود مى آمد ابداً وحشت ندارد، قاطعیت لحن قرآن در این مسئله که مهم ترین جبهه مبارزه اسلام و کفر بود بسیار جالب است، بد نیست در اینجا به گوشه اى از این مبارزه وسیع و دامنه دار «به عنوان نمونه» اشاره شود.

قرآن گاهى براى مجسم ساختن ضعف و ناتوانى بتها با آنهمه «شکوة و جلال قلابى» که داشتند میگوید:

«إِنَّ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبابًا وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئًا لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ» تمام خدایان شما اگر اجتماع کنند حتى از آفریدن یک مگس عاجزند، و اگر مگس چیزى از آنها برباید قدرت باز گرفتن آن را ندارند»!(1)

زمانى براى مجسم ساختن «بیچارگى و زبونى آن بتهاى بینوا» داستان ابراهیم بت شکن و سرنوشت افتضاح آمیز بتخانه مجلل «بابل» را پیش کشیده، به اینجا میرساند که ابراهیم (ع) به متولیان و حامیان بتکده، در حالى که در برابر استدلال روشنى که ابراهیم دائر بر گنگ بودن، و عدم شعور بتها، کرده بود سربزیر انداخته بودند و از شدت شرم دانه هاى عرق بر پیشانى آنها نمایان بود میگوید: «چگونه خدایانى را که (ابداً) نه بحال شما سودى دارند و نه مى توانند کمترین ضررى به شما برسانند پرستش مى کنند اف بر شما و بر خدایان ساختگى شما، اى بى عقلها»!(2) و به این ترتیب اثبات مى کند که هیچ مجوز عاقلانه تى براى پرستش آنها نیست، زیرا نه آنها میتوانند در صورت پرستش، گره اى از کار بندگان خود بگشایند، و نه در صورت تخلف صدمه اى به آنها بزنند و مجازات کنند، چنین معبودهایى بى مصرف و بى کفایتى چگونه لایق پرستش هستند؟!

باز به زبان دیگر از آنها اقرار مى گیرد: هل یسمعونکم اذ تدعون او ینفعونکم او یضرون:

«آیا هنگامى که آنها را مى خوانید، صداى شما را مى شنوند؟! یا سود و زیانى به شما مى رسانند؟»!(3) (خدایانى که حتى از شنیدن صداى بندگان خود عاجزند چگونه درخور پرستش مى باشند!)

بالاخره هنگامیکه بت پرستان براى فرار از این منطق کوبنده، بار مسئولیت را بر دوش پدران و نیاکان خود مى افکنند، و میخواهند در پناه احترام و قداست و مصونیت معنوى خاصى که نیاکان در افکار عمومى دارند، خود را از چنگال این منطق نیرومند نجات دهند و میگویند:

بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا: «ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم پیروى مى نمائیم»(4) در اینجا قرآن ضربت خرد کننده خود را بر پایه این منطق خرافى نیز میزند، و تسلیم بدون قید و شرط آنها را در برابر خرافاتى که میراث گذشتگان آنها را تشکیل مى دهد به باد انتقاد مى گیرد و با صراحت مى گوید:

وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَ لا یَهْتَدُونَ «آیا اگر پدران آنها چیزى نمى فهمیدند و هدایت نمى یافتند (باز هم باید از آنها پیروى کنند)»؟!(5)

لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ فی ضَلال مُبین: «به یقین شما و پدرانتان، در گمراهى آشکارى بوده اید»!(6)

و به این ترتیب آخرین پناهگاه و سنگر آنها را ویران مى سازد.

البته این گوشه اى از چگونگى مبارزه قرآن با آئین بت پرستى است که شاید امروز در نظر بعضى این معنى ساده جلوه کند، اما اگر عظمت و شکوه خاصى را که «بتها» به عنوان «خدایان مقدّس» در افکار مردم آن محیط داشتند در نظر مجسم کنیم خواهیم دانست که این «صراحت و قاطعیت» چقدر ارزنده و درخور ستایش بوده است.


1. سوره حج آیه 73.
2. سوره انبیاء آیه 66 و 67.
3.سوره شعراء آیه 73 و 72.
4. سوره بقره آیه 170
5. سوره بقره آیه 170
6.سوره انبیاء آیه 54.

 

 

 

 

صراحت و قاطعیتمتانت و عفّت بیان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma