از کجا که نیاوردند؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
قرآن و آخرین پیامبر
مبارزه شروع مى شودمبارزه کنندگان ناشى

در اینجا ممکن است کسى بگوید: ما از کجا بدانیم کسانى به معارضه با قرآن برنخاستند و مانند آنرا نیاوردند؟ شاید برخاسته اند، و آیاتى همچون آیات قرآن آورده اند، ولى در لابلاى تاریخ گذشتگان، ماند بسیارى از حوادث دیگر، مدفون شده و یا مسلمانان متعصب در محو آن کوشیده اند؟!

گر چه پاسخ این سؤال براى کسانى که اطلاعات وسیعى از تاریخ اسلام و وضع مخالفان اسلام دارند، روشن است. اما قطع نظر از این، اگر جهات زیر را کاملا مورد توجه قرار دهیم، خواهیم دانست این احتمال یک احتمال محال و غیر قابل قبول است، زیرا:

1 ـ هم در زمان پیغمبر اسلام (ص) و هم بعد از رحلت آن حضرت، در داخل کشورهاى اسلامى، حتى در خود مکه و مدینه، مسیحیان و یهودیان سرسخت و متعصبى میزیستند که براى تضعیف مسلمانان از هر فرصتى استفاده مى کردند، و طبق مدارکى که در دست است با هم مسلکان خود در خارج ممالک اسلامى نیز بى ارتباط نبودند.

اگر راستى کسانى به معارضه با قرآن برخاسته بودند و کتابى همانند قرآن آورده بودند آنها به هر قیمتى بود آن را حفظ مى کردند، و بخارج نیز مى فرستادند، و غیر مسلمانان در تواریخ خود نام و مشخصات آورنده آنرا ضبط مینمودند.

بعلاوه بگواهى تواریخ اسلام و تاریخهائى که غیر مسلمانان نگاشته اند همیشه در میان مسلمانان جمعى «مسلمان نما» که قرآن مجید آنها را «منافق» نام نهاده زندگى میکردند، که ضمناً رل جاسوسى بیگانگان را نیز بعهده داشتند (مانند آنچه درباره «ابوعامر» راهب نصرانى، و همدستان او از منافقان مدینه و چگونگى ارتباط آنها با امپراطور روم، در تواریخ نقل شده که منتهى بساختن مسجد ضرار در مدینه شد و آن صحنه عجیبى را که قرآن مجید در سوره «برائت» به آن اشاره کرده است بوجود آورد.)

مسلماً این دسته از منافقان که نقش ستون پنجم بیگانگان را در پایتخت اسلام داشتند به دقّت مراقب اوضاع مسلمین بودند، و از هر جریانى که بسود بیگانگان و بزیان مسلمانان بود استقبال میکردند.

بطور قطع اگر آنها دسترسى به چنین کتابى یافته بودند در حفظ و نگاهدارى آن کوتاهى نمى نمودند.

خلاصه محال بود یک چنین موضوع مهمى، چه در زمان پیغمبر (ص)، و چه بعد از او، از چشم تاریخ پنهان گردد، بلکه اگر مطلب کوچکى که احتمال بهره بردارى از آن در برابر قرآن وجود داشت به دست آنها مى افتاد از هر گونه تبلیغات روى آن فروگذار نمى کردند.

مسلماً احتمال چنین چیزى در زمانهاى بعد از پیامبر اسلام (ص) که توسعه یافته و رفت و آمد بیگانگان در ممالک اسلامى زیادتر شده بود بسیار بعیدتر بنظر میرسد.

2 ـ قرآن در آیات متعدد ـ هم در مکه هم در مدینه ـ تحدى و دعوت به مبارزه کرده است، باور کردنى نیست که مخالفان اسلام با قرآن مبارزه کرده باشند، و پیامبر اسلام (ص) آنرا نادیده گرفته باشد و باز هم دعوت خود را تکررا کند، اگر او هم نادیده میگرفت تازه مسلمانانى که در کوچکترین مسائل ایراد میگرفتند و توضیح مى خواستند نادیده نمى گرفتند، و پیامبر را در فشار مى گذاردند تا لااقل در برابر معارضه مخالفان توضیحى بدهد. با اینکه در هیچیک از تاریخهاى اسلامى چنین چیزى دیده نمى شود که مسلمانان چنین توضیحى از پیغمبر اسلام (ص) خواسته باشند.

3 ـ در زمان ما و اعصار نزدیک بما دستگاه هاى تبلیغاتى کلیسا و سایر مخالفان اسلام در سراسر جهان تبلیغات وسیع و دامنه دارى بر ضد مسلمانان دارند، زیرا خطرناک ترین و سرسخت ترین رقیب خود را اسلام با آن آئین جامع و وسیع جهانى تشخیص داده اند.

آنها بودجه هاى هنگفتى در اختیار دارند، و به دور دست ترین نقاط جهان مبلغ میفرستند حتى در میان وحشیان آدمخوار! کتابهاى تبلیغاتى آنها همه جا (حتى کشور ما را) پر کرده است.

آنها نویسندگان تواناى مسیحى عربى الاصل در اختیار دارند. میتوانند با بودجه هاى هنگفت افراد دیگرى را نیز اجیر کنند، مسلماً اگر آنها میتوانستند آیاتى بیاورند که با آیات قرآن رقابت کند تردیدى بخود راه نمى دادند، زیرا در این صورت سنگر بزرگى را فتح کرده بودند. و یک وسیله مؤثر تبلیغى بچنگ آنها مى افتاد و به این وسیله مسلمانان را خلع سلاح میکردند! اما نیاوردند، چون نمى تواستند و نخواهند توانست.

 

 

مبارزه شروع مى شودمبارزه کنندگان ناشى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma