مقدمات روشن

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
قرآن و آخرین پیامبر
چرا، و چگونه قرآن ساخته فکر بشر نیست؟دعوت صریح به مبارزه

این مسائل براى هیچکس جاى تردید نیست:

1 ـ پیامبر اسلام (ص) از یک محیط عقب افتاده در تمام جهات که آرا یک محیط لااقل نیمه وحشى باید محسوب نمود، قیام کرد.

2 ـ سرزمین حجاز حق داشت یک محیط عقب مانده و فراموش شده باشد، زیرا چیزى که مایه پیشرفت و ترقى بود در آن یافت نمى شد، قسمت اعظم آنرا ریگستان خشک و سوزانى تشکیل مى داد که نه آب داشت و نه قابل کشت بود و اکثر مردم آن بصورت بیابانگردى در میان «زندگى و مرگ» روزگار میگذراندند.

این محیط به قدرى متروک و فراموش شده بود که حتى جهانگشایان بزرگ دنیا مانند «رامسیس دوم» و «اسکندر مقدونى» و «ایلیوس گالوس» از تصویر آن چشم پوشیدند چون به مشکلاتش نمى ارزید.(1) اسلام از چنین محیطى طلوع کرد و همین میحط مهد پرورش قرآن بود.

3 ـ پیغمبر اسلام (ص) درس نخوانده بود، یعنى اصولا در آن محیط تاریک درسى وجود نداشت که بخواند، نه مدرسه اى بود نه دانشگاهى، نه دانشمندى وجود داشت و نه استادى، اگر کسى تنها خواندن و نوشتن مى دانست دانشمند آن محیط محسوب مى شد تازه اینگونه «دانشمندان» هم انگشت شمار بودند!

و بفرض اینکه پیامبر اسلام (ص) خواندن و نوشتن را فرا میگرفت کتابى در آن محیط پیدا نمى شد تا مطالعه کنند، جز اساطیر و افسانه هاى آمیخته بخرافات گذشتگان.

سفرهاى محدود پیغمبر (ص) بخارج از حجاز براى تجارت بقدرى کوتاه و پر مشقّت بود که جائى براى این احتمال باقى نمى گذارد که پیامبر (ص) در «خارج» تحصیل کرده باشد.

بعلاوه چگونه ممکن است کسى در چنان محیطى که با سواد فوق العاده در آن کمیاب است درسى خوانده باشد و انگشت نما شود، و همه مردم او و استادش را نشناسند؟ و چگونه تصور مى شود چنین کسى با کمال صراحت در برابر تمام مردم بگوید: من درس نخوانده ام، و «اُمّى» هستم و کسى به او اعتراض نکند؟!

قرآن مجید روى کلمه «اُمّى» یعنى «درس نخوانده» در مورد پیامبر (ص) مکرر تکیه کرده است.(2)

و نیز صریحاً مى گوید:

«وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتاب وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِکَ إِذًا لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ»(3)

«بیش از این ک تابى نمى خواندى، و چیزى با دست خود نمى نوشتى تا مایه تردید و شک گمراهان گردد.»

چنین پیامبرى، از چنان محیطى برخاست، و کتابى آورد که وضع آن محیط آشفته، فقیر، تاریک، محروم و پر هرج و مرج را بکلى دگرگون ساخت.

شعاع نیرومند این کتاب کم کم به خارج افتاد و فصل نوینى در تاریخ بشریت گشود.

کتابى آورد که هر شنونده اى را مسحور و مجذوب خود مى ساخت و در اعمال دلها نفوذ مى کرد.

کتابى که بزرگترین عامل موفقیت او در هدف هاى مختلف انقلابى، تربیتى، اجتماعى و سیاسى بود.


1. رجوع شود به تاریخ تمدن جرجى زیدان ـ جلد اول.
2. آیات 157 و 158 سوره اعراف.
3. سوره عنکبوت، آیه: 48.

 

 

چرا، و چگونه قرآن ساخته فکر بشر نیست؟دعوت صریح به مبارزه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma