هاله حیا !

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
ازدواج الگوها، معیارها و ارزشها
دسته هاى گل بهشتى! بحران مهریّه


هاله حیا !
همان طور که گفتیم امروز کار به جایى رسیده که در کشورهاى «غربى» و «غرب زده» پسران و دختران براى یافتن همسر آینده خود در جراید به صورت «زننده» و «زشتى» آگهى مى کنند، مشخّصات اعضاى بدن خود و جزئیّات آن را شرح مى دهند، و چیزى که در میان آنها مفهوم ندارد، پوشش زیباى حیاست.
در حالى که حیا هنوز بر خانواده هاى مذهبى حاکم است و  زن را در هاله زیبایى از قداست و پاکى قرار مى دهد، و به گوهر گرانبهایى تبدیل مى کند که داراى ارزش فوق العاده اى است; در صورتى که نبود حیا زن را به ابتذال مى کشاند و از ارزش و بهاى او مى کاهد.
هنوز در میان قشر دین دار، معمول است که در مجالس عقد به هنگام گرفتن وکالت از دختر براى اجراى صیغه ازدواج، شخص وکیل باید چند مرتبه پیشنهاد وکالت را تکرار کند تا زن با آن موافقت نماید، آن هم با گفتن یک کلمه «بله» که تمام گوشهاى حاضران منتظر شنیدن آن است، و حیا مانع مى شود که عروس بسرعت این کلمه را بگوید، و به هنگامى که این واژه کوچک آمیخته با آن همه حیا در فضاى مجلس مى پیچد، غریو هلهلهوشادى از حاضران برمى خیزد.
این حیا و شرم، به زن ارزش مى بخشد. حال آن را با ازدواجهاى نامناسب و روزنامه اى مقایسه کنید و ارزش و اعتبار هر دو را مقایسه نمایید.
جالب اینکه در روایات اسلامى آمده است که در مورد دوشیزگان شنیدن «بله» نیز لازم نیست، همان سکوت معنادار و آمیخته با حجب و حیا که حاکى از رضایت آنها باشد، کافى است.
این الگو از بانوى بزرگ اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) بجا مانده، هنگامى که افرادى از سرشناسان مکّه و مدینه خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)به خواستگارى دخترش زهرا(علیها السلام)آمدند و پیشنهاد آنها را براى بانوى اسلام بازگو کرد، فاطمه(علیها السلام)قیافه درهم کشید، و روى برگردانید و نشان داد که ته دلش هرگز از این گونه پیشنهادها راضى نیست.
ولى هنگامى که على(علیه السلام)براى خواستگارى زهرا(علیها السلام)خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمد، پیامبر(صلى الله علیه وآله)خوشحال شد و فرمود: همینجا باش تا من نزد تو برگردم.
پیامبر(صلى الله علیه وآله)وارد منزل شد، دخترش زهرا(علیها السلام) برخاست، عبا از دوش پدر برگرفت، و نعلین از پاى او بیرون آورد، و آب آورد و با دست خود سر و صورت پیامبر(صلى الله علیه وآله)و پاهاى مبارکش را شستشو داد، سپس در برابرش نشست. پیامبر فرمود:
فاطمه!
بانوى اسلام(علیها السلام) عرض کرد:
لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ.
رسول اللّه! مطلبتان را بفرمایید.
پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود:
تو علىّ بن ابى طالب را بخوبى مى شناسى، از نظر خویشاوندى اش با ما، و فضایل و سابقه اسلامى اش، و من از پروردگارم خواسته ام بهترین و محبوبترین خلق را نزد خودش به همسرى تو برگزیند، او الآن نزد من براى خواستگارى آمده است، نظر تو چیست؟
فاطمه(علیها السلام) سکوت کرد و صورت برنگرداند، و هیچ نارضایتى از خود نشان نداد.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) برخاست و این جمله را (با خوشحالى) فرمود:
اَللّهُ أکْبَرُ سُکُوتُها اِقْرارُها;(1)
خدا بزرگتر از آن است که توصیف گردد، سکوت دخترم به منزله اقرار او است!


(1) . بحارالأنوار، جلد 43، صفحه 93.

 

دسته هاى گل بهشتى! بحران مهریّه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma