15. مرحوم طبرسى، در «مجمع البیان»(1)، در تفسیر آیه: (... مِنْ بَعْدِ وَصِیَّة یُوصَى بِهَا أَوْ دَیْن غَیْرَ مُضَارّ...)(2)، گفته است، در حدیث (مرسل) آمده است که: ضرر وارد کردن در وصیت، از گناهان کبیره(3) است.
ظاهر این روایت به قرینه سایر روایاتى که در این باب وارد شده این است که ضرر وارد کردن در وصیت به این است که تمام مال یا بیش از ثلث را وصیت کند; که از این روایت ـ خصوصاً با توجّه به آیه شریفه که تنها بر حکم تکلیفى دلالت ندارد، بلکه حکم وضعى را هم شامل مى شود ـ استفاده مى شود که چنین وصیتى صحیح نبوده ونافذ نیست.
16. مرحوم صدوق، در کتاب «ثواب الأعمال»(4)، با سند خود، از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند: کسى که به زنى ضرر وارد کند، تا جایى که آن زن، طلاق خُلعى خود را بخواهد، خدا به کمتر از آتش او را عذاب نمى کند ـ تا آن جا که مى فرماید ـ هر کس به مسلمانى ضرر وارد کند از ما نیست و ما از او نیستیم، نه در دنیا و نه در آخرت.(5)
و معلوم است که قطعه آخر حدیث، مطلق است، و به طور مطلق بر عدم جواز اضرار به مسلمان دلالت دارد.
17. مرحوم کلینى، در کتاب «الکافى»(6)، با سند خود، از حلبى، از ابى عبد الله امام صادق(علیه السلام)، نقل کرده که فرمود: ... (خداوند متعال) نهى کرد از این که به بچه یا به مادرش در مدت شیر دادن ضرر
وارد شود.(7)
در ذیل این باب، روایت دیگرى نزدیک به این مضمون وجود دارد.(8)
18. مرحوم کلینى، در کتاب «الکافى»(9)، با سند خود، از حلبى، از ابى عبدالله امام صادق(علیه السلام)، نقل مى کند: از حضرت سؤال کردم از چیزى که در راه گذاشته شده، و وقتى چهارپایى به آن مى رسد ترسیده و صاحب خود را مجروح مى کند; حضرت فرمودند: هر چیزى که در راه مسلمانان موجب ضرر شود، صاحب آن ضامن پیامدهاى آن است.(10)
در این روایت، امام(علیه السلام) حکم کردند به این که تصرف در راهى که مباح است اگر به نحوى باشد که موجب ضرر زدن به دیگران شود موجب ضمان است; و عمومى بودن راه، مانع این حکم نیست.
19. مرحوم شیخ(11)، با سند خود، از ابى الصباح کنانى، از ابى عبدالله امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که حضرت فرمود: هر کس در راه مسلمانان ضررى وارد کند، ضامن آن خواهد بود.(12)
20. مرحوم صدوق(13)، با سند خود، از حسن بن زیاد، از ابى عبدالله امام صادق(علیه السلام)، نقل مى کند که حضرت فرمود: سزاوار نیست، مرد زنش را طلاق دهد، سپس بدون این که به او نیازى داشته باشد مراجعه کند، و مجدداً او را طلاق دهد; این کار ضرر
زدنى است که خداوند از آن نهى کرده است; مگر این که طلاق دهد و به نیت این که او را نگهدارد رجوع کند.(14)
این سخن حضرت که فرمود: «فهذا الضرار الذى نهى الله عزّوجلّ عنه» اشاره به قول خداوند است که فرمود: (... وَلاَ تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَاراً لِتَعْتَدُوا...).(15)
در این باب (باب 34 از ابواب اقسام الطلاق) روایات دیگرى نیز به این معنا وجود دارد که مى توانید به آن مراجعه کنید.
تا این جا روایاتى که از طرق شیعه به دست ما رسیده ـ عام و خاص ـ را نقل کردیم; روایات خاص دیگرى هم در ابواب
مختلف وجود دارد که با تتبع مى توان به آن ها دست یافت; ولى روایات مهم و عمده در این بحث همان روایات عام است که نقل آن گذشت.