پيوند بازار با دو مسجد جامع و جمعه و 22 مدرسه و مسجد:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
پيوند بازار اسلامى با مسجد، مدرسه و كتابخانه:مسجد جمعه، معبر بازار:

در شهر اصفهان دو مسجد بزرگ جمعه و جامع در دو سوى بازار و بيش از 22 مدرسه علميه و مسجد در طول بازار و ايوان بزرگ نظام الملك در مدخل بازار (محل برگزارى نماز جمعه) بازار اصفهان را تبديل به بازار اسلامى كرده است(1)و فرموده پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را تحقق بخشيده كه «بازار مسلمان ها مانند مسجد و مصلاّى آنهاست»(2) و به راستى وقتى انسان وارد چنين بازارى مى شود احساس مى كند كه وارد مسجد شده است.
روژه گارودى فيلسوف مسلمان فرانسوى و نويسنده كتاب «مسجد، آيينه اسلام»(3) مى گويد:
«مسجد، به معناى محلى است كه در آن سجده مى كنند و هر مكانى مى تواند پذيرنده اين سجده باشد. با اين وجود، اسلام يك دين فردى نيست و مسجد در اسلام نماد امّت است. در دوره عظمت اسلام تمام زندگى شهر در مسجد جريان داشت. و در آنجا قراردادهاى تجارى بسته مى شد، در آنجا تصميمات عام المنفعه اى از قبيل امضاء كردن صلح نامه، يا رفتن به جنگ گرفته مى شد، زيرا اسلام تمايزى ميان مقدّس (sacre) و نامقدّس (profane) نمى شناسد. (در حقيقت هر كار مثبتى در اسلام مقدس است). اجراى شريعت بيش از هر چيز به معنى اين بوده است كه انسان، بيست و چهار ساعت شبانه روز را در محضر خداوند به سر مى برد، هر عملى در زير نگاه او انجام مى شود; بنابراين هر عملى يك بُعد قدسى (sacrale) دارد و نماز درنگى است در تسلسل لحظات گوناگون; درنگى كه به ساير لحظات معنى مى دهد. نماز دور آنچه هست را مى شكافد و به من اجازه مى دهد تا خويش را درك كنم و معناى تمام اعمالم را دريابم. با اين وجود، نماز از بقيه اعمال من جدا نيست.
انحطاط مسلمانان امروز درست از اينجا ناشى مى شود كه نمازگزاردن را چيزى جداى از بقيه زندگى مى دانند. اين دگرگونى نتيجه بخشى از يك انحراف از جهت و معناى اوليه اسلام بر اثر رسوخ انديشه ثنوى يونانى مقدّس / نامقدّس است. مسجد در اين صورت از نقش جامع خود باز مى ايستد و ديگر جز نقشى روحانى را ايفا نمى كند. اسلام از بُعد اُمّتى (communautaire) خود گسسته مى شود و به دينى عبادت گرا (Rirualistic) تبديل مى شود. نماز در اين صورت ديگر جز عملى عبادى (Rituel) و هدفى فى نفسه نيست.
اما در آغاز مسجد واقعاً در مركز شهر بود بلكه در واقع مركز آن محسوب مى شد; اما اين مركز
ـ همچون يك روح و يك بدن ـ رو در روى ساير قسمت ها قرار نداشت».(4)
كريستين نفاح در مقاله خود «مسجد كانون فعاليت جامعه اسلامى» مى نويسد:
«مساجد به مثابه مركز ارتباطى نهادهاى اجتماعى، مثل بيمارستان ها، آسايشگاه ها، نوانخانه ها و دانشگاه ها و مدارس عمل مى كند اما استقرار اين مساجد در مركز شهر كه با احاطه شدن به وسيله بازار و صنعتگران متعدد كانون اصلى شكل گيرى جمعيت شهرى است، گواهى است بر ضرورت و نقش عمومى آنان و هماهنگى اين پديده با تمام جوامع اسلامى جهان».(5)
خوشبختانه پيام هاى قرآن مانند سوره جمعه كه مرتب شب ها و روزهاى جمعه چندين بار خوانده مى شود اثر بسيار سودمندى در تجّار و بازرگانان مسلمان گذاشت، به طورى كه بازارهاى خود را تجسّمى از پيام هاى آن كردند. به عنوان نمونه اگر به بناى بازارهاى اسلامى بنگريم مى بينيم:
l بازار اغلب به مسجد جمعه ختم مى شود مانند بازارهاى تهران، اصفهان و شيراز، يا مسجد جامع محور آن است مانند مسجد گوهرشاد مشهد كه نشان دهنده جهت اقتصاد و تجارت مسلمانان است، يعنى هدف با محور فعاليت هاى اقتصادى جامعه، رسيدن به الله و كمال انسانى است.
l همان طور كه معماران و مهندسان شهرسازى تعبير كرده اند، بازار همچون ستون فقرات يك انسان است و اين همان تعبيرى است كه خداوند در قرآن براى مال كرده است: (أمْوَالُكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللهُ لَكُمْ قِيَاماً)(6) (اموالى كه خداوند مايه قوام شما قرار داده است) و مسجد جمعه يا جامع به منزله رأس شهر است.(7)
l گنبد و گلدسته هاى مسجد گويى مرد عابدى را مجسم مى كند كه عرقچين بر سر گذاشته و دو دست خود را براى تسبيح و عبادت به سوى آسمان برافراشته و سقف زير گنبد، نمودار آسمان است و نمازگزاران همگام با تسبيح موجودات آسمان ها و زمين، خدا را تسبيح و عبادت مى كنند: (يُسَبِّحُ للهِِ مَا فِى السَّماوَاتِ وَمَا فِى الاَْرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ).(8)
l به هنگام نماز جمعه گويى مردم يك شهر از كثرت به وحدت رسيده و انسان كبيرى را تشكيل مى دهند كه با هم نماز وحدت بخش مى خوانند، با هم به ركوع و سجود مى روند و خدا را تسبيح مى كنند.
l مسجد جمعه يا جامع هر شهر در مركز يا در رأس بازار ساخته شده تا به فرمان سوره جمعه، هرگاه بانگ اذان از گلدسته ها پخش مى شود، بازاريان و مردم، داد و ستد را رها سازند و به سوى نماز جمعه بشتابند: (إِذَا نُودِىَ لِلصَّلاَةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ).(9)
l نتيجه اين فضاسازى اسلامى، براى بازار اين بود كه زمخشرى و صدرالمتألّهين در تفسير خود بر سوره جمعه مى نويسند: در زمان گذشته، به هنگام سحر و بعد از طلوع فجر، كوچه و بازار مملو از ازدحام سحر خيزانى بود كه با چراغ (از مدتى قبل) به سوى نماز جمعه مى شتافتند(10)، و به همان نسبت، دل هاى مردم و بازاريان مملو از صفا و صداقت و درستى و اعتماد بود.

(1) . ابن عساكر نيز در تاريخ دمشق (ج2، ص 290) در باب «ذكر معرفة مساجد البلد» به دهها مسجد كه در بازارهاى دمشق واقع شده بودند، اشاره مى كند.
(2) . كافى، ج 5، ص 155، ح 1 .
(3) . المسجد مرآة الاسلام (Mosquee, Miroir de I"Islam).
(4) . مسجد آئينه اسلام، به نقل از هفته نامه ژوز آفريك، ترجمه سعيد شهرتاس، حديث ديگران در قلمرو فرهنگ و ادب، ص 427، تهران، انتشارات كوير، چاپ اول، 1377 .
(5) . پيام يونسكو، آذر 1369، شماره 242، سال 22، ص 35.
(6) . نساء، آيه 5.
(7) . بينش اسلامى و پديده هاى جغرافيايى، مشهد، بنياد پژوهش هاى اسلامى، 1368، ص 108.
(8) . جمعه، آيه 1.
(9) . جمعه، آيه 9.
(10) . تفسير الكشاف، چاپ دارالكتاب العربى بيروت، ج 4، ص 533; تفسير القرآن الكريم، انتشارات بيدار، قم، چاپ دوم، 1366، ص229.
پيوند بازار اسلامى با مسجد، مدرسه و كتابخانه:مسجد جمعه، معبر بازار:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma