الف . ريشه هاى روى آوردن به اسراف و مصرف گرايى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
جمع بندى:ب . راه هاى پيشگيرى

مى دانيم كه در نگرش دينى هر مصرف مازاد بر حدّ كفايت، اسراف شمرده شده است، چنان كه اميرمؤمنان(عليه السلام) مى فرمايد: «ما فوق الكفاف اسراف».(1)عوامل روى آوردن به اسراف در زندگى بعضى از انسان ها را مى توان به عوامل درونى و بيرونى تقسيم كرد كه در مجموع عبارتند از:
1. غفلت و وساوس شيطانى
جهالت و غفلت از خدا و دستورات او، و همچنين وساوس شيطانى موجب بروز اسرافكارى ها در زندگى روزمره مى گردد، زيرا اگر بسيارى از مؤمنان بدانند كه اسراف در فرهنگ دين، عملى فرعونى شمرده شده و اسراف كننده برادران شيطان خوانده شده اند و يا بدانند كه حتى عملى چون دور ريختن هسته ميوه از مصاديق اسراف است، طبعاً نسبت به آن حساسيت نشان مى دهند، و بدان نمى پردازند. در بسيارى از موارد، وساوس ابليسى است كه آدميان را به روى آوردن به اسراف فرا مى خواند.
در روايتى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «إيّاك والإسراف فإنّه من فعل الشيطنة; بر تو باد به پرهيز از اسراف، زيرا آن كار شيطانى است».(2)
2. ضعف تعهدات مذهبى
ضعف ايمان و عدم پايبندى برخى از انسان ها به دستورات آسمانى، مايه روى آوردن به اسرافكارى ها و باعث عدم مقاومت آنان در برابر عوامل اسراف مى گردد. در روايتى از اميرمؤمنان على(عليه السلام)مى خوانيم: «الرضا بالكفاف من دعائم الإيمان; بسنده كردن به حدّ كفاف يكى از اركان ايمان است».(3)
بديهى است انسانى كه از ايمان محكم بى بهره باشد با توجه به اشتهاى سيرى ناپذير نفس كه به كام جويى ها و لذت طلبى ها فرمان مى دهد همواره بيش از نيازهاى واقعى خود مصرف مى كند و خود را در دامى از اسراف و تبذير غيرمنطقى گرفتار مى سازد.
3. غرور و مستى ثروت
دنياگرايى، به سرعت آدمى را سوار بر مركب شهوات نموده و دست انسان را به انواع اسراف كارى ها آلوده مى كند. ريخت و پاش و مصرف گرايى در سرلوحه زندگى قرار گرفته و همه همت انسان صرف رسيدن به انواع تنعّمات و لذائذ و برخوردارى از زندگانى اشرافى و سراسر تجملاتى شده به گونه اى كه گويا وظيفه اى جز اين نمى شناسد.
در روايتى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) وارد شده است كه فرمود: «السُّكر أربع سكرات، سكر الشراب، وسكر المال، وسكر النوم، وسكر الملك; مستى چهارگونه است: مستى شراب، مستى مال، مستى خواب و مستى قدرت!».(4) اين همان چيزى است كه در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در وصف اين افراد مى خوانيم: «زيّهم مثل زيّ الملوك الجبابرة».(5) طبعاً چنين آدمى، محرومان جامعه را فراموش كرده و براى آنان در زندگى خويش حقّى قائل نيست.
4. سوء مديريت و بى برنامگى
در بسيارى از موارد سوء مديريت و بى برنامگى چه در زندگى فردى و چه در زندگى اجتماعى مايه بروز اسرافكارى است و اگر برنامه ريزى صحيح و حساب شده صورت پذيرد از وقوع اسرافكارى ها پيشگيرى مى گردد.
در سخنانى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) وارد شده است كه چهارچيز نشانه ضعف و عقب گردى است; يكى از آنها عبارت است از تبذير و ريخت و پاش.(6)
انسانِ بدون برنامه، گرفتار مصرف گرايى و اسراف مى شود و از پيامدهاى شوم آن كاهش پس اندازها و فقر و فلاكت در آينده است. از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «فدَعِ الإسراف مقتصداً واذكر في اليوم غداً; لازم است با ميانه روى در مصرف از اسراف دورى نمايى و امروز به ياد فردايت باشى (بخشى از درآمدهاى امروز را براى فردا پس انداز كنى)».(7)
نيز آن حضرت فرمودند: «حسن التدبير ينمي قليل المال وسوء التدبير يفني كثيره; برنامه ريزى صحيح، مال اندك را رشد مى دهد و برنامه ريزى غلط مال بسيار را تباه مى سازد».(8)
5. تشخص طلبى و خودنمايى
در بسيارى از موارد، بروز اسراف جنبه فرهنگى دارد و فرهنگ كسانى كه بر اساس آموزه هاى غلط بنا شده است باعث بروز اسراف در زندگى است و مسئله تشخص طلبى، خودنمايى، چشم
و هم چشمى يكى از آنها است. معمولا چنين كسانى مى پندارند، اسراف و اداى مرفّهان را درآوردن، نوعى منزلت اجتماعى محسوب مى شود، ازاين رو در رفتارهاى مصرفى خود، بدون توجه به درآمدهاى واقعى و وضعيت اقتصادى خويش بر اساس عادات و رسوم طبقات مرفّه تصميم گيرى مى كنند و به انواع مخارج تجملاتى و لوكس و خريد كالاهايى غيرضرورى دست مى زنند كه به آن نيازى ندارند. در حديثى از امام سجاد(عليه السلام) درباره وجود حرص در انسان ها مى خوانيم: «... وذلك أنّ أكثر ما يطلب ابن آدم ما لا حاجة إليه; و اين به آن دليل است كه بسيارى از نيازهاى مصرفى پندارى است و آدمى به آن نياز ندارد».(9)
در حديثى مى خوانيم: از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) پرسيده شد، چگونه مى شود آدمى خانه اى را براى خودنمايى بنا كند؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: «يَبني فضلا على ما يكفيه استطالةً منه على جيرانه ومباهاةً لإخوانه; آنكه به منظور فخرفروشى بر همسايگان و برادران دينى، زياده از حدّ كفايت خويش خانه بسازد».(10)
6. ناتوانى فكرى و بى خردى
دقت در زندگى بعضى اسرافكاران نشان مى دهد آنان هنگام اسرافكارى ها از بهره عقلى قابل قبولى برخوردار نيستند. اميرالمؤمنين(عليه السلام)مى فرمايد: «العقلُ أنّك تقتصد فلا تُسرف; ميانه روى از نشانه هاى عقل و خردورزى است، پس اسراف مكن».(11)
چنان كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «الحازم مَن تجنّب التبذير وعاف السَرَف; انسان خردمند كسى است كه از تبذير بپرهيزد و از اسراف دورى كند».(12)

(1) . غررالحكم، ح 9222 .
(2) . بحارالانوار، ج 50، ص 292، ح 66 .
(3) . ميزان الحكمة، ج 1، ص 199 .
(4) . بحارالانوار، ج 73، ص 142 .
(5) . مكارم الأخلاق، ص 449 .
(6) . غررالحكم، ح 8128 .
(7) . نهج البلاغه، نامه 21 .
(8) . غررالحكم، ح 8081 .
(9) . كافى، ج 2، ص 131، ح 11 .
(10) . من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 12 .
(11) . غرر الحكم، ح 470 .
(12) . همان، ح 8137 .
جمع بندى:ب . راه هاى پيشگيرى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma