اسلام با ترويج فرهنگ توليد و كار، و ارزش گذارى معنوى بر فعاليت هاى توليدى،
زيرساخت هاى فكرى بشر را در موضوع كار و توليد، چنان اوج داد كه «كار و توليد» در
رديف يكى از عبادت ها قرار گرفت(1)، و كرامت و مقام انسان نزد خداوند به آن گره
خورد(2)، و تلاش جهت توليد و كار، به مثابه جهاد در راه خداوند قلمداد شد(3)، و
بالاخره پيامبر اين آيين پاك ـ مطابق نقل ابن اثير در اسدالغابه ـ پس از بوسيدن
دستان پينه بسته كارگرى، فرمود: «هذه يدٌ لا تمسّها النار; اين دستى است كه آتش
دوزخ به آن نمى رسد».(4)
در اين بينش، انسان هاى بيكار، سربار جامعه معرفى شدند، و افزون بر سقوط معنوى و
تزلزل موقعيت اجتماعى شان، دور از رحمت خدا به شمار آمدند.(5)
فعاليت هاى توليدى در سيره اولياى دين، كه به طور گسترده و چشمگير در تاريخ، انعكاس
يافته، در شكل گيرى اين بينش، نقش بسزايى داشت. اميرمؤمنان على(عليه السلام)آن گاه
كه از امر جهاد، آموزش مردم و قضاوت فارغ مى شد، به كشاورزى و باغدارى و كندن چاه
ها و قنوات روى مى آورد.
در سيره امامان معصوم در اشتغال به توليد، تصوير روشنى از جايگاه توليد در بينش
اسلامى ديده مى شود كه بستر فكرى و فرهنگى مناسبى را در جامعه نسبت به امر توليد و
جايگاه والاى آن فراهم مى كند.
(1) . ر.ك: مسند احمد، ج 3، ص 147; صحيح بخارى، ج 3، ص 66; مستدرك الوسائل، ج 13، ص 460 . (2) . امام كاظم(عليه السلام) فرمود: «إن الله ليبغض العبد الفارغ; خداوند بنده بيكار را دشمن مى دارد» (من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 169، ح3635). (3) . امام صادق(عليه السلام) فرمود: «الكادّ على عياله كالمجاهد فى سبيل الله» (كافى، ج 5، ص 88). (4) . اسدالغابة، ج 2، ص 269 . (5) . ر.ك: كافى، ج 4، ص 12 و ج 5، ص 72 به بعد. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «لاتكسل عن معيشتك فتكون كلاّ على غيرك». (كافى، ج 5، ص 86) و نيز از آن حضرت مى خوانيم: «إنّ الله يُبغض كثرة النوم وكثرة الفراغ». (كافى، ج 5، ص 84)