5. آميختن اخلاق و اقتصاد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
4. دعوت به ساده زيستى6. عزم ملى و اراده عمومى

اقتصاد در دنياى امروز مطلقاً از مسائل اخلاقى، بيگانه است وتنها بر محور درآمد بيشتر از طريق زحمت كمتر دور مى زند، هر چند گاهى دولت ها بعضى از قوانين را كه شايد جنبه اخلاقى نيز داشته باشد، براى حفظ نظم اجتماعى كشور خود قرار مى دهند; ولى مسئله مبارزه با فقر جز در مواردى كه منتهى به انفجار اجتماعى مى شود، براى آنها اهميتى ندارد; امّا در اسلام مسائل اخلاقى با مسائل اقتصادى مانند تار و پود به هم آميخته است و يكى از عوامل مبارزه با فقر نيز همين مسئله است. همه فعاليت هاى اقتصادى كه به زيان جامعه يا گروهى از مردم تمام مى شود، از نظر اسلام ممنوع است; احتكار و انبار كردن مواد مورد نياز مردم براى درآمد بيشتر، تحريم و در مورد سود كالا توصيه شده است كه به حداقل آن ـ كه زندگى فروشنده را تأمين مى كند ـ قناعت شود; ايجاد بازار سياه در اسلام ممنوع است.
در آيات و روايات فراوانى به مواسات با افراد نيازمند و گاه ايثار توصيه و در موارد زيادى به انفاق آبرومندانه به آنها دستور داده شده، كه همه اين امور تأثير به سزايى در مبارزه با فقر دارد. مبارزه با اسراف، تبذير و كنز به معناى ثروت اندوزى و خارج كردن سرمايه ها از گردش اقتصادى، از عوامل مؤثر ديگر است. كه هيچ كدام از آنها در اقتصاد مادى دنياى امروز جايگاهى ندارد.
آيات و روايات فراوانى در مورد مسائل فوق در منابع اسلامى ديده مى شود كه در بحث «حاكميت اخلاق بر نظام اقتصادى اسلام» در همين كتاب مى آيد.

4. دعوت به ساده زيستى6. عزم ملى و اراده عمومى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma