براى اين نوع فقر تقسيمات مختلفى را مى توان بر شمرد كه از يك نظر بر سه قسم
است:
1. فقر فردى (شخصى): در اين حالت و وضعيت، شخص از جهت عدم قدرت بر تأمين هزينه هاى
زندگى خود و كسانى كه با او مرتبط هستند، مورد توجّه قرار مى گيرد. اين فقر به صورت
موردى قابل بحث است. ممكن است اكثر افراد يك جامعه مرفّه باشند; ولى در ميان آنها
افراد فقيرى نيز ديده شوند.
2. فقر عمومى (فقر جمعى): فقرى است كه بر اكثريت جامعه سايه افكنده و عواملى همچون
كمبود منابع و ذخاير طبيعى، خشكسالى، وضعيت خاصّ جغرافيايى، جنگ، زلزله هاى ويرانگر
يا تنبلى و تن پرورى افراد جامعه، در ايجاد آن تأثير دارد، هر چند به صورت اندك و
انگشت شمار، افراد مرفّه در ميان آن ديده مى شود.
امروزه فقر جمعى را از طريق پايين بودن درآمد سرانه و با معيارهاى خاصّى محاسبه مى
كنند.
3. فقر دولتى: اگر خزانه دولت كه پشتوانه حكومت است خالى باشد يا به قدر كفايت
نداشته باشد و راه هاى تقويت آن بر دولت بسته باشد يا تشكيلات حكومتى به دنبال
تقويت آن از طريق جذب درآمدهاى خارجى يا داخلى نروند، آن دولت فقير خواهد بود.
* * *
تقسيمى ديگر: فقر را مى توان از نظر ديگر به دو گونه تقسيم كرد:
1. فقر مطلق: آن است كه فرد از هر جهت تهى دست باشد و براى هيچ يك از نيازها و
ضرورت هاى معيشتى، هزينه اى نداشته باشد.
2. فقر نسبى: نيازهاى انسان متفاوت و مختلف است. اگر شخصى تحت شرايطى نياز به داشتن
هزينه اى در زندگى پيدا كرد كه افراد ديگر به آن هزينه نياز ندارند، در اينجا فقر
نسبى ايجاد مى شود; مثلا جوانى كه نياز به ازدواج دارد و قهراً انجام آن هزينه هايى
را مى طلبد، اگر فاقد اين هزينه ها باشد، فقير به حساب مى آيد، هر چند افراد ديگرى
نيز فاقد آن هزينه ها هستند; ولى چون نيازى به ازدواج ندارند، فقير محسوب نمى شوند.