نکته

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 12
اعجوبه جهان خلقت! 109


نکته
آیا قلب کانون صفات خوب و بد انسان است؟
سؤال مهمى که در اینجا مطرح مى شود این است که قلب به معناى عضوى که درون سینه براى پمپاژ خون به تمام اعضا قرار دارد طبق تحقیقات دانشمندان هرگز مرکز ادراکات نیست و کار آن فقط رساندن خون تصفیه شده به اعضا و گرفتن خون آلوده و فرستادن آن به تصفیه خانه بدن یعنى ریه است. چگونه امام(علیه السلام) مى فرماید قلبى که با رگى به سینه انسان آویخته شده مرکز این صفات است؟
همین سؤال درباره استعمالات قلب در قرآن مجید نیز آمده است مخصوصاً آنجا که مى فرماید: «(خَتَمَ اللهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ...); خداوند بر دل هاى آنها مهر نهاده...».(1)
در پاسخ این سؤال، بحث جامعى در تفسیر نمونه آمده که در اینجا مى آوریم.
چرا درک حقایق در قرآن به قلب نسبت داده شده است در حالى که مى دانیم قلب مرکز ادراکات نیست، بلکه تلمبه اى براى گردش خون در بدن است؟!
در پاسخ چنین مى گوییم:
«قلب» در قرآن به معانى گوناگونى آمده است، از جمله:
1. به معنى عقل و درک، چنان که در آیه 37 سوره «ق» مى خوانیم: «(إِنَّ فِى ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَنْ کَانَ لَهُ قَلْبٌ); در این مطالب تذکر و یادآورى است براى آنان که نیروى عقل و درک داشته باشند».
2. به معنى روح و جان، چنان که در سوره «احزاب»، آیه 10 آمده است: «(وَإِذْ زَاغَتِ الاَْبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ); هنگامى که چشم ها از وحشت فرومانده و جان ها به لب رسیده بود».
3. به معنى مرکز عواطف. آیه 12 سوره «انفال» شاهد این معناست: «(سَأُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ); به زودى در دل کافران ترس ایجاد مى کنیم». در جاى دیگر در سوره «آل عمران» آیه 159 مى خوانیم: «(فَبِمَا رَحْمَة مِنْ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ);... اگر سنگدل بودى از اطرافت پراکنده مى شدند».
توضیح اینکه در وجود انسان دو مرکز نیرومند به چشم مى خورد:
1. مرکز ادراکات که همان «مغز و دستگاه اعصاب» است، لذا هنگامى که مطلب فکرى براى ما پیش مى آید احساس مى کنیم با مغز خویش آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار مى دهیم (اگرچه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسیله و ابزارى براى روح هستند).
2. مرکز عواطف که عبارت است از همان قلب صنوبرى که در بخش چپ سینه قرار دارد و مسائل عاطفى در مرحله اول روى همین مرکز اثر مى گذارد و اولین جرقه از قلب شروع مى شود.
ما بالوجدان هنگامى که با مصیبتى روبه رو مى شویم فشار آن را روى همین قلب صنوبرى احساس مى کنیم، و همچنان وقتى که به مطلب سرورانگیزى بر مى خوریم فرح و انبساط را در همین مرکز احساس مى کنیم (دقت کنید).
درست است که مرکز اصلى «ادراکات» و «عواطف» همگى روان و روح آدمى است ولى تظاهرات و عکس العمل هاى جسمى آنها متفاوت است عکس العمل درک و فهم نخستین بار در دستگاه مغز آشکار مى شود; ولى عکس العمل مسائل عاطفى از قبیل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادى و غم در قلب انسان ظاهر مى گردد، به طورى که به هنگام ایجاد این امور به روشنى اثر آنها را در قلب خود احساس مى کنیم.
نتیجه این که اگر در قرآن مسائل عاطفى به قلب (همین عضو مخصوص) مسائل عقلى به قلب (به معنى عقل یا مغز) نسبت داده شده، دلیل آن همان است که گفته شد، و سخنى به گزاف نرفته است.
از همه اینها گذشته قلب به معناى عضو مخصوص نقش مهمى در حیات و بقاى انسان دارد، به طورى که یک لحظه توقف آن با نابودى همراه است، بنابراین چه مانعى دارد که فعالیت هاى فکرى و عاطفى به آن نسبت داده شود.


(1). بقره، آیه 7 .
اعجوبه جهان خلقت! 109
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma