پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) شرح تازه و جامعى بر نهج البلاغه

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمومنین(ع) جلد 15
شرح و تفسير: اسباب جدايى دوستان
پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)
(شرح تازه و جامعى بر نهج البلاغه)
از ديگر آثار پربار حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدّظلّه العالى) كه بعد از فراغت از «تفسير نمونه» و تفسير موضوعى «پيام قرآن» با همكارى جمعى از دانشمندان ومحقّقان حوزه علميه قم كه نامشان در آغاز كتاب آمده، تدوين شده است، شرح جامع و روانى بر نهج البلاغه است; براى آگاهى بيشتر، گزارشى فشرده درباره اين اثر در اختيار خوانندگان قرار مى گيرد.
1. اهداف اصلى
انگيزه هاى تدوين اين كتاب در دو نكته مهم خلاصه مى شود: نخست، جامعيت كتاب ارزشمند و گران سنگ نهج البلاغه براى هدايت جامعه بشرى، و ديگرى، غربت و مظلوميت اين كتاب كه ميان مسلمانان، حتى شيعيان آن حضرت كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
حضرت آيت الله العظمى مكارم در صفحات نخستين جلد اوّل درباره انگيزه اصلى تأليف اين كتاب چنين مى گويد:
نهج البلاغه «گنجينه بزرگ معارف اسلام»، «عالى ترين درس براى تعليم و تربيت انسان ها»، «بهترين سرمايه خودسازى و تهذيب نفس» و «مؤثرترين برنامه براى ساختن جامعه اى سالم، پاك و سربلند» است.
معظم له در همين صفحات به آشنايى بيشتر خود با نهج البلاغه در «زندان ستم شاهى» در سال 42 اشاره مى كند و اينكه در آن مدتى كه زندانى بوده فرصت خوبى براى مطالعه دقيق تر اين كتاب براى وى فراهم شده است، آنگاه مى نويسد: «آن ايام متوجه شدم كه نهج البلاغه چيزى فراتر از آن است كه ما فكر مى كنيم; خود را با دريايى از علم و دانش روبه رو ديدم كه با مهم ترين مسائل زندگى انسان در تمام ابعاد معنوى و مادّى سر و كار دارد، دريايى مواج و خروشان، كه گوهرهايش را همراه امواجش به ساحل مى پاشد و ساحل نشينان خود را غرق در انواع مواهب معنوى و مادّى مى كند، ولى غواصان تلاشگر سهم بيشترى دارند.
آن روز فهميدم چقدر محروم اند كسانى كه با داشتن چنين گنجينه گرانبهايى از آن بى خبرند، و دست به سوى ديگران دراز كرده و آنچه را خود دارند، از بيگانه تمنّا مى كنند!».
آنگاه به انگيزه دوم اشاره مى كند كه نبودن شرح جامع و به روز براى نهج البلاغه است و مى نويسد: «در طول تاريخ اسلام، شروح متعدّدى بر نهج البلاغه نوشته شده، و علماى عالى قدرى چه در گذشته و چه در عصر ما براى تبيين و تفسير و كشف گنجينه هاى آن كوشيده اند و خدمات پرارزشى انجام داده اند، ولى انصاف اين است كه نهج البلاغه هنوز دست نخورده است، هنوز مظلوم است هنوز تلاش هاى بسيار فراوان ديگرى را مى طلبد.
مخصوصاً در عصر و زمان ما كه عصر مشكلات پيچيده جوامع انسانى، عصر ظهور مكتب هاى مختلف فكرى، و عصر تهاجم بر اعتقادات و اخلاق و تقوا و فضيلت از سوى دنياپرستان و جهان خواران است، تا راه را براى رسيدن به منافع آلوده و نامشروعشان هموار سازند. آرى، در اين عصر، نهج البلاغه مى تواند گره هاى سخت و دشوار زندگى انسان ها را به خوبى بگشايد و به همين دليل بايد امروز تلاش و كوشش بيشترى به صورت گروهى براى كاربردى ساختن حقايق و دقايق نهج البلاغه صورت پذيرد».
معظم له در بخش ديگر از همين كتاب، پس از گزارشى از شروح نهج البلاغه مى نويسد: «ولى با اين همه بايد اعتراف كرد كه گويى اين كتاب بزرگ هنوز دست نخورده است و نياز به شروح فراوان ديگرى دارد كه بايد گوهرهاى معانى آن را از درون صدف الفاظ بيرون كشند و در درياى بيكران نهج البلاغه به غوّاصى پرداخته، لؤلؤهاى معانى را خارج سازند و نيازهاى اين عصر و زمان، و اعصار و ازمنه آينده را از آن بيرون كشند زيرا ابعاد نهج البلاغه همچون ابعاد وجود على(عليه السلام) آن چنان وسيع و گسترده است كه به اين آسانى نمى توان به همه آن دست يافت».
2. ويژگى هاى اين شرح
اين كتاب ارزشمند با آن انگيزه هايى كه بيان شد و اينكه درصدد ارائه شرح جامع تر و تازه اى بر نهج البلاغه است، امتيازات و ويژگى هايى دارد كه در 20 عنوان خلاصه مى شود:
1. اين شرح توسط نويسنده اى توانا با كوله بارى از دانش وتجربه نويسندگى و پس از نوشتن ده ها جلد كتاب ـ با همكارى جمعى از دانشمندان حوزه علميه قم ـ به نگارش درآمده است. آيت الله العظمى مكارم شيرازى پس از تدوين كتب مختلف مخصوصاً تدوين «تفسير نمونه» و «پيام قرآن» و تجربه كار جمعى، به نگارش اين كتاب روى آورده است و اين، امتياز مهمى است. ايشان در مقدمه پيام امام(عليه السلام) در همين باره مى نويسد: «... بعد از توفيقى كه در «تفسير نمونه» و «پيام قرآن» بحمدالله نصيب اين حقير و جمعى از ياران باوفا شد و سبب حركت جديدى در كارهاى قرآنى و نفوذ بيشتر قرآن و تفسير در مجامع علمى بلكه غالب خانه ها گرديد، گروهى از اهل فضل گفتند كه اكنون «نوبت نهج البلاغه فرارسيده است» و بايد كارى مشابه تفسير نمونه روى آن انجام گردد، بلكه با استفاده از تجربيات گذشته، كارى پخته تر و جالب تر صورت گيرد».
شخصيتى به شرح و تفسير اين كتاب گران سنگ همّت گماشت كه خود در جهان اسلام شناخته شده و در مقام افتاء و مرجعيت شيعيان است. كسى كه هزاران تن، از خرمن دانش او بهره گرفته اند و شاگردان فراوانى را در عرصه عقايد، فقه، اصول، تفسير و ديگر علوم اسلامى پرورش داده است. بهويژه آنكه پيش از اين، دو تن از دانشمندان و فضلاى حوزه علميه قم يعنى مرحوم حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدجعفر امامى و حجت الاسلام والمسلمين محمدرضا آشتيانى ترجمه و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه زير نظر معظم له نوشته و آن را منتشر ساخته بودند. همه اين دانش و تجربه و قلم در خدمت شرح گسترده اى بر نهج البلاغه قرار گرفت. روشن است كه ره آورد آن، شرح خوبى بر نهج البلاغه خواهد بود.
2. از ديگر ويژگى هاى اين شرح، تدوين آن به صورت گروهى است. اين استاد كه به كار گروهى و جمعى اعتقادى كامل دارد و معتقد است كه كار جمعى، هم به اتقان كار مى افزايد، هم از خستگى ها مى كاهد، چرا كه هر كسى گوشه اى از كار را به عهده مى گيرد و هم سبب رشد و پرورش نيروهاى مستعد مى گردد، در تدوين اين كتاب نيز دو تن از ياران گذشته و همكاران تفسير نمونه و چند تن از ياران تازه نفس را به كمك گرفت. همه اين اعضا از فضلا و دانشمندان بوده و در مراكز علمى به تحقيق و تدريس مشغول اند. حضور فعّال اين گروه، نشاطى تازه و رونقى نو به جلسه تدوين شرح نهج البلاغه بخشيد و در طول نگارش اين شرح، بر تجربه آنان نيز افزوده شد و هر چه پيش رفتند، پختگى و اتقان كار نيز افزايش يافت.
3. نوشتن كتاب با قلمى روان و قابل استفاده براى عموم مردم، از ديگر ويژگى هاى اين شرح است. اين شرح به گونه اى نوشته شده كه علاوه بر دانشمندان و فرهيختگان، همه علاقمندان به فهم نهج البلاغه بتوانند از آن استفاده نمايند. بحمدالله سادگى و روانى قلم هرگز از اتقان و دقّت كار نكاسته است; يعنى دقّت را در كنار روان بودن، جامعيّت را در عين قابل فهم بودن و ژرفايى را همراه با سادگى گرد آورده است.
4. همه فصول و فرازهاى نهج البلاغه مورد توجه بوده است. برخلاف غالب شروح كه تنها بخش هاى مورد نظر خويش را مورد توجه قرار داده و از فرازهايى كه براى آنها جلب نظر نمى كرده، به سرعت گذشته اند، نويسندگان اين شرح، در پى شرح جمله به جمله و تفسير همه فرازها و فصول هر بخش بوده و هيچ قسمتى را از نظر دور نداشتند.
5. از ديگر ويژگى هاى اين شرح، توجه خاص به پيوند جمله ها و بخش هاى يك خطبه و يا نامه و به طور كلّى كلمات امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)است. همان گونه كه در قرآن كريم، ميان آيات، پيوند منطقى برقرار است، نهج البلاغه نيز كه رشحاتى از كلمات الهى دارد و از امامى فصيح و بليغ صادر شده، به يقين با پيوندى منطقى همراه است. كشف اين پيوندها در هر فراز و فصل و تعقيب اهداف مرتبط با يكديگر در اين كلمات زيبا از ديگر ويژگى هاى اين شرح است. چيزى كه در بسيارى از شروح، مورد توجه قرار نگرفته و هر جمله جداگانه تفسير شده است.
6. در اين شرح به روح كلّى حاكم بر مجموع خطبه ها و نامه ها توجه خاص شده است. بر اين اساس، همه بحث ها در محدوده آن روح كلّى قرار گرفته و از پرداختن به مطالب حاشيه اى و غير ضرورى پرهيز شده است. گاهى در برخى از شرح ها ديده شده كه مطلبى فرعى از امام(عليه السلام) مورد توجّه نويسنده محترم قرار گرفته و در صفحات زيادى به شرح آن پرداخته به گونه اى كه از مطلب اصلى كه روح حاكم بر آن كلمات مى باشد، دور شده است. اما سعى نويسندگان پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) بر اين بوده كه روح كلّى حاكم بر كلام حضرت را ناديده نگيرند و بيشتر به شرح و تفسير آن توجه كنند.
7. در فرازهاى كلام اميرمؤمنان على(عليه السلام) واژه هاى مشابه، فراوان ديده مى شود، برخى از شارحان محترم بدون حلّ اين واژه ها آنها را تأكيد يكديگر و تنوع در بيان مطالب مى دانند; در حالى كه در اين شرح، اصل در تفسير جمله ها بر تأسيسى بودن گذاشته شده، به اين معنى كه هر واژه و هر جمله اى معناى خاصّ خود را دارد و تا آنجا كه مى توانيم لازم است از هر جمله اى پيام تازه اى را دريافت كرده و به تأكيدى بودن بسنده نكنيم.
8 . تلاش براى حلّ مشكلات كلمات، جمله ها و فرازهاى پيچيده از ديگر امتيازات اين شرح است; برخى از شارحان گاه بدون تفسير كلمات و جمله هاى آن حضرت، فقط به مباحث استطرادى گاه تاريخى گاه ادبى پرداخته و عنايتى به حلّ نهايى جمله ها و عبارات نكرده اند; اما در اين شرح (پيام امام(عليه السلام)) تلاش نويسندگان بر آن است كه پيچيدگى كلمات را حلّ كرده و براى فهم مقصود امام(عليه السلام)از بيان اين تعبيرات، تلاش نمايند و آن را براى خوانندگان با بيان ساده بنويسند.
9. در هر خطبه، نامه و يا كلمه حكمت آميز، به اسناد آن ـ در غير نهج البلاغه ـ توجه شده و از كتاب هايى كه درباره اسناد نهج البلاغه نگارش يافته بهره گرفته شده است. هر چند بلنداى محتوا و فصاحت و بلاغت نهج البلاغه آن را از ذكر سند بى نياز مى سازد زيرا معلوم است كه چنين كلماتى از غير امامى آگاه، صادر نمى شود; اما با اين حال، براى رفع پاره اى از شبهات، دانشمندانى ـ همچون سيد عبدالزهراء خطيب با نوشتن كتاب «مصادر نهج البلاغه و اسانيده» ـ در پى آن برآمده اند كه كلمات حضرت را به كتاب هاى قبل از دوران سيد رضى مستند سازند و روشن نمايند كه غالب اين سخنان نورانى، غير از نهج البلاغه مصادر ديگرى نيز دارد. در پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)به اين نكته نيز توجه خاص گرديده و در پاورقى هر خطبه، نامه و كلام قصار به آن پرداخته شده و از كتاب مذكور و ديگر كتب در اين باره استفاده شده است.
10. نكته مهم ديگر، تفسير لغات مشكل نهج البلاغه به صورت روان و ساده و با ريشه يابى كامل است كه با استفاده از منابع مختلف لغت در پاورقى و گاه در متن آمده است.
11. مطالبى كه نياز به توضيح و شرح دارد، در پايان هر فراز، تحت عنوان «نكته ها» بيان مى شود; مثلا اگر يك جا اميرمؤمنان(عليه السلام) جمله اى درباره «طلحه» و يا «زبير» بيان فرموده، در بحث نكته ها به شخصيّت و زندگى نامه آنها پرداخته شده است و يا اگر حضرت، خودش را نخستين كسى معرفى مى كند كه اسلام آورده، در بخش نكته ها ادلّه روشن ديگرى براى اين مطلب و دفع شبهات آمده است، و همچنين هنگامى كه آن حضرت مطلبى درباره «امر به معروف و نهى از منكر» بيان داشته، اهميّت و ابعاد ديگر اين دو فريضه،  در نكته ها  مورد بحث قرار مى گيرد.
12. از امتيازات ديگر اين شرح، توجه به ريشه هاى قرآنى كلمات آن حضرت است. كلمات اميرمؤمنان على(عليه السلام) منشأ وحيانى دارد و در بسيارى از موارد، شرح و تفسير معارف و حقايق قرآنى است; از اين رو، تا جايى كه ممكن است، فرازهاى سخنان آن حضرت با قرآن پيوند زده شده و آياتى از قرآن در همين باره مورد استناد قرار مى گيرد.
13. دورنماى خطبه ها و نامه ها در آغاز بحث، تحت عنوان «خطبه (يا نامه) در يك نگاه» بيان مى شود تا خواننده از ابتدا به طور اجمال در جريان سخنان پربار آن حضرت قرار گيرد.
14. پيوند نكات اجتماعى، تاريخى و تربيتى با مسائل روز، از ديگر امتيازات اين شرح است. در اين كتاب سعى شده سخنان حضرت با آنچه امروز مورد نياز است تطبيق داده شود و به اصطلاح، «به روز» و «كاربردى» عرضه گردد. چرا كه كلمات آن حضرت هر چند در واقعه اى خاص و ماجرايى ويژه صادر شده، اما انتخاب كلمات و جمله ها توسط آن امام بزرگوار براى بيان آن واقعه و تحليل آن، فرا زمانى، فرا مكانى و فرا شخصى است. آن حضرت به گونه اى به تحليل آن قضايا مى پردازد و گاه قواعدى عام و جملاتى بنيادين بيان مى كند كه در تمام عصرها و براى همه نسل ها قابل استفاده است. تحليل اين بيان ها و تطبيق آن بر مشكلات عصر حاضر و پندآموزى از آن براى حلّ مشكلات، از ديگر امتيازات اين شرح است.
15. قلم منصفانه و به دور از تعصّب و توهين، امتياز ديگر اين شرح است. استاد بزرگوار و نويسندگان محترم اين كتاب ضمن پايبندى به اصول مذهب شيعه و دفاع منطقى از آن و همچنين نقد صحابه، هرگز از خطّ اعتدال خارج نشده و از توهين و خشونت در كلام استفاده نكرده اند. به اعتقاد آيت الله العظمى مكارم شيرازى بيان استدلال و منطق قوىّ پيروان مكتب اهل بيت(عليهم السلام)، نيازى به تندى و توهين ندارد; مى توان از حقّانيت شيعه دفاع كرد، در عين حال از دايره منطق خارج نشد و مؤدّبانه و متين نوشت.
16. شأن ورود كلمات آن حضرت ـ در مواضع حسّاس و تأثيرگذار ـ با نگاه به تاريخ و عصر بيان اين خطبه ها و نامه ها و كلمات (تا جايى كه ممكن بوده) مورد توجه بوده است. به يقين، دانستن زمان و مكان و شأن ورود كلمات آن حضرت، سرنوشت ساز است و نقش مهمى در تفسير سخنان ايشان دارد. مثلا هنگامى كه آن حضرت مى فرمايد: «إنّما الشّورى للمهاجرين والأنصار» (نامه 6) هرگز نمى خواهد نقش نصّ را در امامت ناديده بگيرد; بلكه در مقام استدلال در برابر معاويه از اين كلمات استفاده مى كند; چرا كه مخاطب اين نامه حضرت، معاويه پس از امتناع از بيعت است; توجه به زمان تدوين اين نامه و مخاطب آن، رافع برخى از شبهات است.
17. توجه به شروح مهمى كه بر نهج البلاغه نوشته شده است و استفاده از آنها و يا نقد و ارزيابى سخنان شارحان محترم، در نگارش اين شرح مورد عنايت خاص بوده است.
18. توجه به ساير كلمات حضرت در شرح يك خطبه، نامه يا كلمه قصار و نيز توجّه جدى به روايات ساير ائمه هدى(عليهم السلام)، روشنى و جذابيت خاصى بر آن افزوده است.
19. برخلاف بعضى از شارحان عزيز كه هرقدر به آخر نهج البلاغه نزديك تر شده اند انگيزه شان در اداى حقّ مطلب، كاهش يافته و به اختصار از آن گذشته اند، اين شرح هر چه به آخر نزديك تر مى شود پربارتر مى گردد.
20. با وجود اين همه تلاش، نويسندگان اين شرح، پرونده ها را براى تجديد نظرها و تكميل هاى آيندگان باز نگه داشته و از هر پيشنهاد سازنده اى استقبال مى كنند.
3. شيوه نگارش
شيوه نگارش اين شرح بدين صورت است كه قسمت هايى از كلمات حضرت ميان اعضاى نويسنده تقسيم مى شد و هر يك، بخش مربوط به خود را با توجه به شروح مهم نهج البلاغه تدوين مى كرد و در جلسه مشترك كه هر روز صبح (غير از جمعه ها) ساعت 7-8 با حضور حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى تشكيل مى شد، مى خواند; اين نوشته ها پس از قرائت در جلسه، در اختيار استاد قرار مى گرفت. معظم له نخست مواضع مبهم را مشخص مى كردند، سپس با مطالعاتى كه از قبل داشتند، شروع به املا نموده و جملات هر فراز را شرح مى دادند و يكى از اعضاى جلسه املاى ايشان را مى نوشت.[1] در اين ميان، دوستان حاضر نيز اگر نكته اى به خاطرشان مى رسيد، بيان مى كردند و معظم له آنها را نيز مورد توجه قرار مى داد.
گاهى براى تعميق و تكميل بحث نياز به مطالعه و دقّت بيشترى بود بنابراين، نويسنده آن فراز، آن را كامل تر كرده و در جلسه بعد ارائه مى داد كه گاه در لابه لاى شرح و گاه تحت عنوان نكته ها نوشته مى شد.
پس از آنكه يك جلد، كامل مى گرديد، نوشته ها به ويراستار سپرده مى شد و پس از ويرايش، بار ديگر در اختيار استاد قرار مى گرفت و ايشان تيترهاى مناسب را براى شرح و تفسير و نكته ها انتخاب كرده و يك بار ديگر ترجمه هاى متن نهج البلاغه را نيز مورد بازبينى قرار مى دادند. جلدِ كامل شده پس از غلط گيرى نهايى، براى چاپ به ناشر سپرده مى شود.
4. ره آوردها
اين تلاش سترگ كه از سال 1371 آغاز شد و در سال 1391 به پايان رسيد، مورد استقبال دانش پژوهان معارف علوى قرار گرفت. اكنون هر محقّق و مدرسى براى تحقيق و تدريس نهج البلاغه به اين شرح جامع نيازمند است. خطباى زبردست; پژوهشگران معارف اسلامى وتاريخ اسلام واستادان حوزه ودانشگاه از اين كتاب بهره مى گيرند، هرچند برخى ازپژوهشگران وانديشمندان هنوز از اين اثر قويم اطلاع كافى ندارند، كه اميدواريم با آگاهى بخشى، اين كتاب زندگى ساز، در سير مطالعاتى همه حقيقت جويان قرار گيرد.
جامعيت و اثربخشى اين شرح موجب شده است كه در سال 1382 به عنوان كتاب سال ولايت معرفى شود و از آن تجليل گردد. همچنين مجلداتى چند از اين شرح به زبان عربى چاپ و منتشر شده و در بعضى از مؤسسات آموزشى نيز به صورت كتاب درسى درآمده است.
5. معرفى همكاران
اعضايى كه حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى آنان را براى همكارى دعوت نمودند، هشت نفر بودند كه دو تن از آن ها، پس از چند سال، به دليل اشتغالات ديگر، موفق به همراهى نشدند. همچنين دو تن از ياران پرتلاش نيز به ديار باقى شتافتند و در اين سال ها يك تن نيز به اين جمع افزوده شد. مجموعه همكاران گذشته و حال بر اساس حروف الفبا عبارت اند از، حجج اسلام والمسلمين آقايان:
1. محمدرضا آشتيانى 2. مرحوم محمد جعفر امامى(رحمه الله) 3. محمد احسانى فر
4. محمد جواد ارسطا 5. مرحوم ابراهيم بهادرى(رحمه الله) 6. عبدالمهدى توكل
7. مهدى حسينيان قمى 8. سعيد داودى 9. احمد قدسى.
يادآور مى شود كه آقاى مهدى حسينيان در تدوين يك جلد با اين مجموعه همكارى داشته و آقاى محمد احسانى فر در تدوين سه جلد. مرحوم آقاى ابراهيم بهادرى تا جلد هفتم همكارى فعّالى داشتند. ايشان در تابستان 1384 به رحمت ايزدى پيوستند. مرحوم آقاى محمدجعفر امامى تا بخشى از جلد دهم همكارى مستمرّ و تأثيرگذارى با اين مجموعه داشتند كه ايشان نيز در تابستان 1387 به لقاى حق پيوستند (رحمة الله عليهما رحمة واسعة). جناب آقاى
سيد عبدالمهدى توكل (كه علاوه بر همكارى علمى، زحمت تايپ را نيز در جلسه به عهده داشتند) از جلد نهم به اين مجموعه پيوستند. چند نفر از اين نويسندگان، از استادان برجسته حوزه علميه قم بوده و برخى از آن ها، علاوه بر حوزه از استادان مراكز دانشگاهى نيز هستند.
اميدواريم همه اين تلاش ها، در مسير غربت زدايى از اين كتاب مهم و فاخر، مؤثر بوده، سيل تشنگان فهم كلمات على(عليه السلام) را سيراب نمايد و براى نويسندگان اين اثر ذخيره يوم المعاد گردد.
آمين يا ربّ العالمين سعيد داودى
(از همكاران علمى پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام))
16/3/1391
----------------------------------------------------
[1]. سال ها برخى از دوستان، املاى استاد را در ورقه هاى مخصوص مى نوشتند ولى از سال 1385 يكى از دوستان جلسه، فى المجلس املاى استاد را با رايانه همراه، تايپ مى كرد و همين، سبب سرعت كار گرديد.
شرح و تفسير: اسباب جدايى دوستان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma