ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال هفتم - شماره شصت و پنجم - خرداد 1400)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال هفتم - شماره شصت و پنجم - خرداد 1400)

طلیعه سخن

١٤خرداد، مصادف است با سالروز رحلت ملکوتی امام خمینی(رحمه الله)، که با تشییع ١٠ میلیونی مردم یعنی یک ششم کل جمعیت ایران، پیکر مطهر امام امت در کنار گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها) آرام گرفت.

آری استقبال چهارمیلیونی مردم در ١٢ بهمن ٥٧ از پیرخمین که پرشکوهترین استقبال مردمی تاریخ نام گرفت، در نقطۀ پایانی خود با ثبت بزرگترین تشییع جنازه تاریخ همراه گردید.

بی شک راز استقبال میلیونی و تشییع باشکوه تر بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران و پیوند ناگسستنی مردم با امام(رحمه الله) را نمی توان تحت واژگانی هم چون رهبری کاریزماتیک و دیگر عناوینی از این دست منحصر نمود، بلکه برای درک و فهم بهتر مسأله، ضرورت واکاوی چارچوب تئوریک فقاهت امام(رحمه الله) اجتناب ناپذیر است.

گفتنی است معمار کبیر انقلاب اسلامی نه بر مبنای احساس، شعار و هیجانات سطحی و گذرا، بلکه به شدت بر مدار عقلانیت حرکت می کرد؛ و اینچنین عملکرد پارادایمی امام(رحمه الله)، مجموعه ای از چارچوب ها و روش های تئوریک را در فرآیند پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و پس از آن به منصۀ ظهور رساند.

در این میان «فطرت» از جمله مفاهیم راهبردی است که در تاروپود ولایت فقیه خودنمایی می کند؛ مفهومی به شدت جهانشمول که امام امت آن را از استاد حکیم خود آیت الله شاه آبادی(فیلسوف فطرت) به ارث برد.

امام(رحمه الله) «فطرت» را مختص انسان، و مرکز آن را قلب، و به خیریت آن استناد کرده و جهانشمولی و بداهت را به عنوان مهمترین ویژگی فطرت مورد توجه قرار داده است.

اینگونه است که «فطرت» در قاموس فکری امام (رحمه الله) به «مردم» تعبیر شده است و بهره گیری از این ظرفیت بی بدیل در قالب «شعور عمومی» و جمهوریت بروز و ظهور یافته است.

برای فهم ساختار کلامی جمهوریت و اعتنا به رأی و نظر مردم همین بس که امام(رحمه الله)١٢فروردین٥٨ را روز «امامت امت» نامید؛ این تعبیر عجیب از اوج مردم گرایی معمار انقلاب حکایت دارد، در واقع امام نقشی تعیین کننده برای امام درونی همۀ مردم (قلب سلیم) و عقل سلیم امام ظاهری(انسان کامل) قائل است، پروسه ای متعالی که در نهایت به حکمت، حکم و حکومت منتهی می شود.

گفتنی است سبقۀ تاریخی مردم محوری امام(رحمه الله) و طرح بنای جمهوریت را باید در عرفان مردمی آیت الله شاه آبادی(رحمه الله) جستجو نمود؛ همان حکیمی که با تقبیح سکولاریزه شدن طیف جامعه روحانیت در آن برهه از تاریخ، بر ضرورت شکل گیری نهضت های اجتماعی تأکید کرد و اینچنین مبارزه منفی علیه سیاست های رضاخانی را بنیان نهاد که این مهم در ادامه توسط امام(رحمه الله) در مبارزه با سیاست های خصمانۀ محمدرضا پهلوی به بازتولید یک نظام کامل سیاسی انجامید.

لذا در نظام ساختارمند امام(رحمه الله)، مبارزۀ مسلحانه علیه رژیم پهلوی به شدت بی معنا بود به نحوی که مبارزات گروه های مسلح هم چون سازمان مجاهدین خلق ایران علیه رژیم شاه، با اعلام مخالف امام مواجه شد؛ چرا که بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی ایران با اتکای به فطرت، حکمت، و عدالت و تحقق ساختار امت محور، صرفاً بر مبارزات مسالمت آمیز مردمی بر علیه طاغوت اصرار می ورزید و اینچنین در گام نخست بر نفی اصالت جامعه(سوسیالیسم) و اصالت فرد(لیبرالیسم) صحه گذاشت.

در واقع ترسیم دین فطری بر مدار عدالت توسط آیت الله شاه آبادی، مبانی فکری مردم گرایی منطبق بر عدالت عرفی مردم و نفی عدالت استعلایی و عدالت اشرافی نخبگان، را در نگاه امام(رحمه الله) بیش از پیش تقویت نمود؛ چرا که عدالت نخبگانی اشرافیت را رقم می زند، لذا امام از طریق عدالت عرفی مردم که مقوله ای زندگی محور و صلح گراست برای تحقق «جمهوریت» تلاش می کرد.

این مسأله نشان می دهد آموزه های نظری امام (رحمه الله) به شدت فطرت گرا و در راستای اتکای به « شعور عمومی» و دموکراسی است که پیشنهاد رفراندوم قانون اساسی به نحوی که «آزادانه هر کس رأی خود را بدهد» به نوبۀ خود مویّد این مدعاست.

پیامبر و ائمه علیهم السلام در راستای تفسیر حکمت الهی، از خود مردمند؛ (من انفسکم)، و از آن جهت که با مردم زندگی می کنند و از دغدغه های مردم باخبرند خبره امت به شمار می آیند، در این بین ولایت ولی فقیه نیز که در امتداد ولایت ائمه و پیامبر ‏‏(صلی الله علیه و آله وسلم)‏‏ است، از طریق انتخاب مجتهدان خبره، به شدت برآمده از حکومت مردم بر مردم است و سوژه محوری و نگاه بالا به پایین(بخوانید حکومت) در آن جایی ندارد.

تداوم مردم گرایی در نگاه امام خمینی(رحمه الله) به مسألۀ مصلحت به عنوان یک پارادایم در چارچوب انقلاب اسلامی انجامید و اینچنین مسألۀ مصلحت به عنوان حکم اولیه، برای حفظ نظام،«ملوکاً بحفظ النظام» حاکم بر دیگر موضوعات گردید.

از سوی دیگر امربه معروف و نهی از منکر و قاعدۀ «النصیحۀ لأئمه المسلمین» از دیگر مبانی فقهی است که امام(رحمه الله) در راستای مردم گرایی، نقش امت در اصلاح امور را به شدت بسط و گسترش داده وآن را از جمله حقوق حقۀ مردم در برابر مسئولان بر شمرد.

در حقیقت امر به معروف و نهی از منکر، زیر بنای کلیدی نظام اسلامی است که صرفاً از این طریق جمهوریت محقق می شود، به عبارت دیگر ایجاد سازوکار نصیحت زمامداران توسط مردم، به تحقق مصلحت کمک خواهد کرد و در پی آن کرامت مردم(دولت کریمه) رقم خواهد خورد، و اینچنین پاسخگویی به ندای مطالبات عدالت خواهانۀ مردم در قالب مصلحت و کرامت، دموکراسی واقعی را در جامعۀ اسلامی طنین انداز خواهد کرد.

تصویرسازی

حامی رسالت

در زمانی که پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم تنهای تنها بود حضرت خدیجه سلام الله علیها اولین کسی بود که ایمان آورد.

 

سیره پیامبر صلى الله عليه وآله وسلّم در اعتکاف دهه آخر ماه رمضان

پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلّم دستور مى دادند ده شب آخر ماه مبارک رمضان‏، بستر و رختخواب‏ ايشان را جمع نموده و معتكف مى شدند.

 

تأثیر روزه بر سلامت روان

از فوائد مهم روزه اين است كه روح انسان را «تلطيف»، و اراده انسان را «قوى»، و غرائز او را «تعديل» می كند

 

از عدالت تا شهادت

آن قضاوت‏هاى مبهوت كننده، آن علم و دانش، آن عبادت و بندگى غير قابل توصيف، آن شهامت و شجاعت و در نهایت آن عدالت‏ شديد علی علیه السلام كه هيچ‏كس و هيچ چيز نتوانست او را از مسير عدالت خارج كند و بالاخره همين عدالت منتهى به شهادتش گردید.

 

رمضان در سایۀ قرآن

قرآن آن قدر ارزشمند و والاست كه شعاع آن، ماه رمضان‏، كه بسان ظرفى براى قرآن است، را نيز گرانبها كرده است.

 

ثواب تلاوت یک آیه از قرآن در ماه رمضان

فضيلت هاى فراوانى براى تلاوت قرآن در ماه رمضان بیان شده است؛ تا آن جا كه ثواب تلاوت يک آيه از اين معجزه الهى در اين ماه، برابر با تلاوت تمام قرآن در غير ماه رمضان قرار داده شده است.

 

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

ابتكار امام خمینی رحمه الله در نامگذاری جمعه آخر ماه مبارك رمضان به روز قدس‏، یعنی دشمن بداند ما به فكر قدسيم

 

دنیا، مدیون شهید سلیمانی است

آتش جنگ به وسیله سردار شهید حاج قاسم سلیمانی خاموش شد و دنیا از یک کابوس خطرناک رهایی یافت.

 

عید فطر، روز بازگشت به فطرت الهی

در پرتو اطاعت يک ماه مبارک رمضان،‏ صفا و پاکى فطرى نخستين به روح و جان باز مى گردد، آری عید فطر روز پاکى و بازگشت به فطرت نخستين است.

 

عید فطر؛ جشن پیروزی بر هوای نفس

جشن و شادمانى به دنبال يک ماه روزه ماه مبارک رمضان‏، در حقيقت جشن پيروزى بر هواى نفس، و جشن اطاعت فرمان خداست.

 

مانع زدایی به سبک فردوسی

«ديو سفيد»، «اژدهاى غول پيكر» و «جادوگران خطرناک»... نمادهایی از انبوه مشكلات و موانع در زندگی انسان ها است که باید هم چون رستم از آن موانع گذشت و پيروزى را در آغوش گرفت.

پیام ها و بیانیه ها

بیانیۀ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)

دربارۀ حادثۀ دردناک تروریستی کابل

باردیگر جنایات گروههای تکفیری و کشتارهای هدفمند در افغانستان و خصوصا عملیات جدید که منجر به شهادت و مجروح شدن تعداد زیادی از کودکان و دانشآموزان بیگناه در این ماه عزیز به جرم محبت و ولایت اهلبیت(علیهم السلام) شد، موجب تألم و تأثر شدید گردید. با وجود گذشت چند دهه از آغاز این ناامنیها متأسفانه هنوز دولت و سازمانهای قضایی، نظامی و امنیتی این کشور نتوانستهاند این بحران بزرگ را علاج کنند و هر روز اخبار ناگوار قتل و کشتار جدید به گوش میرسد.

اینجانب ضمن عرض تسلیت به محضر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نیز خانوادههای داغدیده و ملت شریف افغانستان و آرزوی شفای کامل تمامی مجروحان این حادثه، آن را محکوم نموده و مؤکدا از دولتمردان، مقامات ملی و مذهبی افغانستان و همچنین مجامع بینالمللی اسلامی میخواهم که با عاملان آن که برای ایجاد اختلاف در صفوف مسلمانان و مخدوش کردن چهرۀ رحمانی اسلام انجام میشود، با شدت برخورد نمایند.

إنشاءالله هر چه زودتر غدۀ سرطانی تکفیر و تروریسم از بلاد اسلامی ریشهکن گردد.

پیام تسلیت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله به مناسبت رحلت

حجت الاسلام والمسلمین آقای حسینی کاشانی(رحمة الله علیه)

جناب آقای حسینی کاشانی(دام عزه) مدیر کل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم؛ خبر رحلت والد مکرم حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حسینی کاشانی(رحمة الله علیه) که از علمای عامل و وارسته بود، موجب نهایت تأسف گردید. اینجانب این ضایعه مؤلمه را به جنابعالی و بستگان تعزیت و تسلیت گفته، از درگاه خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن عالم ربانی و صبر جمیل و اجر جزیل برای بازماندگان خواهانم.

پیام تسلیت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله) به مناسبت رحلت

أم الزوجۀ مکرمه آیت الله علوی بروجردی (دامت تأییداته)

خبر ناگوار رحلت أم الزوجۀ مکرمه تان موجب تأسف و تأثر گردید. این ضایعه را به جنابعالی و آن بیت شریف تسلیت عرض نموده، غفران و رحمت الهی را برای آن مرحومه مغفوره مسألت داریم.

یادداشت

١

سه ویژگی خاص امام مجتبی (علیه السلام)

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله )

مطابق روایت مشهور روز پانزدهم ماه مبارک رمضان مصادف است با میلاد مقدس امام مجتبی(علیه السلام)، این مولود پرافتخار در سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.

به هر حال اين روز، روز بسيار بافضيلتى است و دادن صدقه و خيرات و كمك به مستمندان در اين روز پاداش زيادى دارد.

ماجرای ولادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)

وقتی بانوی اسلام فاطمه زهرا(سلام الله علیها) فرزندش حسن را به دنیا آورد به علی(علیه السلام) عرض کرد:  نامی برای این مولود انتخاب کنید، فرمود: من در مورد نامگذاری او از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پیشی نمی گیرم و نامی انتخاب نمی کنم.

مولود را در جامه سفیدی پیچیده و به نزد پیامبر آوردند، عرض کردند یا رسول الله نامی برای این مولود انتخاب کنید، فرمود: قبل از آنکه جبرئیل نامش را از سوی خدا بیاورد نامی انتخاب نمی کنم.

جبرئیل امین نازل شد، و از سوى خداى تعالى به وى تهنیت گفت و سپس عرض کرد: یا رسول الله، براستى که على(علیه السلام) نزد شما به منزله هارون است از موسى، فرزندان او نامی داشتند معادل حسن و حسین، پس او را به نام پسر هارون(حسن) نام بنه! و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) او را حسن نامید.

 چه نام بامسمایی، واقعاً حضرت مجتبى(عليه السلام) از جهات مختلف شخصيّتى برجسته و صفاتى ممتاز داشت،‏ و تمام صفات آن حضرت حَسن بود، اما در میان صفات آن حضرت، سه صفت، برجستگی خاصی داشت.

امام مجتبی(علیه السلام)، کوه حلم و بردباری

حلم امام حسن مجتبی(علیه السلام) فوق العاده بود، آن حضرت الگوى‏ «صبر» و مقاومت در برابر مشكلات بود، به همين دليل حالات آن حضرت به عنوان يك سرمشق بزرگ به مسلمانان درس صبر و استقامت می دهد.

طوفان حوادث سخت، بی وفایی دوستان، نفوذ منافقین در صفوف لشگر، بی رحمی بنی امیه، همۀ اینها دست به دست هم داده بود و صلح تحمیلی را بر امام حسن(علیه السلام) وارد کرد.

نفوذ عوامل معاويه در ميان لشكر آن حضرت به قدرى شديد شد كه مورّخان مى نويسند: يك بار امام حسن(عليه السلام) توسّط يكى از نيروهاى خودى در حال نماز با خنجر مورد تعرض قرار گرفت،‏ و بار ديگر برخى از سپاهيانش سجّاده از زيرپاى حضرت كشيدند.

و گاه برخى از بزرگان لشكر امام(عليه السلام) به معاويه نامه نوشتند كه حاضرند امام مجتبى‏(عليه السلام) را دست بسته تحويل دهند و يا او را به قتل برسانند.

امام حسن مجتبى‏(عليه السلام) وقتى مى ‏بيند كه جنگ در آن شرايط خاص نتيجه اى جز خون‏ريزى ندارد، و دشمن از يك سو سران قبايل را خريده و از سوى ديگر كيسه هاى زر چشم برخى از فرماندهان را كور كرده، و به معاويه نامه نوشته اند كه حاضريم امام حسن(عليه السلام) را دست بسته تحويل تو دهيم، چاره‏اى جز صلح نمى بيند.

هر چند پس از برقرارى صلح، دوست و دشمن زخم زبان ها به امام زدند، و حتّى نامرد مردمى كه امام را مجبور به صلح نمودند به اشكال مختلف به امام اعتراض مى كردند، و لذا امام مجتبى(عليه السلام) سال هاى دردناكى را پشت سر گذاشت،‏ اما آن حضرت همۀ این مشکلات را تحمل کرد.

داستان امام حسن مجتبى(عليه السلام) و آن مرد شامى نيز معروف است.روزى يك مرد شامى‏ امام حسن عليه السلام را در كوچه ‏هاى مدينه ديد، شروع به لعن و ناسزا به آن حضرت كرد، امام رو به او كرد و سلام فرمود و در چهره او خنديد و فرمود: اى مرد محترم گمان مى كنم كه تو در اين ديار غريبى و حقايق بر تو مشتبه شده است هرگاه از ما طلب عفو كنى، تو را مى ‏بخشم و اگر چيزى بخواهى، به تو مى دهم، اگر راهنمايى بخواهى تو را راهنمايى مى كنم، و اگر مركبى از ما بخواهى در اختيارت مى گذارم، اگر گرسنه ‏اى سيرت مى كنم، و اگر از جايى رانده شده ‏اى پناهت مى دهم، هر حاجتى داشته باشى برآورده مى كنم. و اگر دعوت من را بپذيرى و به خانه من بيايى و ميهمان من بشوى، تا موقع حركت از تو پذيرايى مى كنم.

آن مرد شامى‏ كه تبليغات سوء او را دشمن اهل بيت (علیهم السلام) كرده بود، اینچنین با حلم و بردباری و برخورد مناسب امام، هدايت شد.

امام حسن(علیه السلام)؛ مظهر جود و سخاوت

انفاق و جود و كرم را بايد از امام مجتبی(عليه السلام) آموخت. آن حضرت به قدری سخاوت داست که گاه تمام زندگیش را با سائل و متقاضی نصف می کرد؛ کسی از درخانۀ آن حضرت مأیوس برنگشت.

در داستان امام حسن مجتبی(علیه السلام) می خوانیم: فقیری خدمت ایشان رسید و دو بیت شعر خواند که مضمون آن این است که در تمام خانه ی من چیزی که بتوانم آن را حتی به یک درهم بفروشم باقی نمانده است و حتی در چهره ی من اثر فقر روشن است. فقط یک سرمایه برای من مانده است که آمده ام آن را به شما بفروشم و آن آبروی من است. آن را هم نمی خواستم بفروشم ولی دیدم که شما مشتری خوبی هستی.

 امام(علیه السلام) به مسئول اموال خود فرمود: ما مجموعا چقدر داریم و او عرض کرد: دوازده هزار درهم. فرمود: همه را بیاور. او عرض کرد: این مخارج سال ماست و چیزی باقی نمی ماند. امام فرمود: توکلت به خدا زیاد باشد. او تمام آن اموال را آورد و حضرت همه را به فقیر داد و فرمود: این مال کم را قبول کن و گویا تو چیزی به ما نفروختی و ما هم چیزی از تو نخریدیم. (آبروی تو کاملا محفوظ است و این هم مال اندکی بود که ما در بساط داشتیم.)

عبادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)

و دیگر عبادات آن حضرت؛ وقتی صداى مؤذّن را مى شنود در کنار درب مسجد می ایستد، بدنش می لرزد، رنگش تغيير كرده و چهره ‏اش به زردى مى گراید، و وقتى از علت آن سؤال مى شد، مى فرمود: خداوند شخصى را براى ندا دادن من فرستاده تا خدمت‏ او رسم و خدمتش‏ كنم‏، و نمى دانم قبولم مى كند يا نه، پس چگونه رنگم تغيير نكند؟! آيا نماز ما چنين است؟!

سخن آخر: (کاش در عمل پیرو بزرگان باشیم)

اظهار ادب به محضر بزرگان دين، و توسّل به ذيل عنايات امام مجتبی(علیه السلام) كار خوبى است، امّا كافى نيست. بايد از اعمال و رفتار آن حضرت سرمشق بگيريم و به نيازمندان از اقوام و فاميل و دوستان و آشنايان و همسايه‏ هكمك كنيم. كسانى كه توانايى دارند دست زندانيان بى گناه، تصادفى‏ هاى غير عمدى، ورشكستگان، بيماران، محصلان و دانشجويان نيازمند، دختران دم بخت معطل جهيزيه و مانند آن را بگيرند، تا إن‏ شاء اللَّه خداوند متعال نيز در روزى كه هيچ چيز جز اعمال صالح به درد انسان نمى خورد دست ما را بگيرد.

امیدوارم این روز مولود مبارک بر همۀ مسلمانان دنیا مخصوصاً شیعیان آن حضرت مبارک باشد و در سایۀ عنایات آن حضرت بتوانیم در مسیرشان گام برداریم.

منابع:

١. بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، سلسله جلسات تفسیر قرآن کریم، حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها)، ٢/٥/١٣٩٢.

٢. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)

یادداشت

٢

اهمیت پرداخت زکات فطره

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله )

زكات‏ از عبادات مالى اسلام است، و با شرايط خاصّى واجب مى ‏شود. در اهميّت‏ زكات همين بس كه خداوند متعال در نزديك به سى آيه قرآن، پس از دستور به نماز، سفارش به زكات مى‏ كند، گويى رابطه‏ اى عميق بين نماز و زكات است، به گونه ‏اى كه نماز بى زكات، نماز مقبولى نخواهد بود.

روايات فراوانى نيز در مورد زكات وجود دارد، از جمله در روايتى مى‏خوانيم كه: «مانع زكات و شخصى كه زكات بر او واجب شده و نمى ‏پردازد مسلمان از دنيا نمى‏رود!».

زكات موارد معيّنى دارد، يكى از اقسام آن، زکات فطره است، و هر سال يك مرتبه در روز عيد فطر پرداخت‏ مى ‏شود.

در آموزه های اسلامی دربارۀ زکات فطره دستورات و تعابیری بیان شده است که از اهمیت این دستور اسلامی حکایت دارد .

زکات فطره، فریضه ای برای همگان

پرداختن زكات ‏ و مانند آن در اسلام‏ نوعى عبادت است و در عبادت قصد قربت لازم است؛ لذا در زكات‏ فطره‏ مانند زكات مال، قصد قربت لازم است، يعنى بايد براى اطاعت فرمان خدا زكات فطره بدهند.

از سوی دیگر باید دانست زکات فطره چه بر کسانی که روزه می گیرند و چه کسانی که معذورند و یا عمداً روزه نمی گیرند، واجب است، یعنی تنها ویژه روزه داران نیست؛ بلکه بر هر انسان بالغ و عاقل و متمكنى لازم است كه در عيد فطر از طرف خود و تمام‏ كسانى‏ كه‏ نفقه‏ او را مى ‏خورند، اعم از كوچك و بزرگ، بپردازند.

فطريه، زكات سلامتي بدن

زکات فطره به «زكات بدن‏» و « حیات انسان» تعبير شده است. و این مویّد روايتی است که می گوید: «خداوند براى هر جزيى از اجزاى موجودات زكات‏ واجب كرده است حتّى براى هر موى بدن‏ و هر لحظه زندگى».

لذا فطریه به عنوان «زکات الابدان»، جسم و جان انسان را در یک سال در برابر حوادث خطرناک به ویژه در برابر خطر مرگ ناگهانی بیمه می کند.

در این زمینه از امام صادق(علیه السلام) این چنین آمده است: «عَنْ مُعَتِّبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: اذْهَبْ فَأَعْطِ عَنْ عِیَالِنَا الْفِطْرَةَ ـ وَ عَنِ الرَّقِیقِ وَ اجْمَعْهُمْ وَ لَا تَدَعْ مِنْهُمْ أَحَداً ـ فَإِنَّکَ إِنْ تَرَکْتَ مِنْهُمْ إِنْسَاناً تَخَوَّفْتُ عَلَیْهِ الْفَوْتَ ـ قُلْتُ وَ مَا الْفَوْتُ قَالَ الْمَوْتُ؛ امام صادق به من فرمود از جانب اهل و عیالت زکات فطره را ادا کن و همه را در نظر بگیر و از آن ها کسی را فراموش نکن چرا که اگر فردی از آن ها را ترک کنی من بر فوت او خوف دارم. راوی میگوید عرض کردم منظور از فوت چیست؟ حضرت فرمود: مرگ».

پرداخت فطریه؛ شرط قبولي روزه ماه رمضان

در اسلام مسأله زكات از اهميت خاصى برخوردار است، تا آنجا كه در رديف مهم ترين عبادات قرار گرفته، و حتى شرط قبولى نماز شمرده شده است!

در این میان زكات‏ فطره، واجب مؤكّد است و شرط قبولى‏ روزه ماه رمضان است، و خداوند نيز در قرآن آن را مقدّم بر نماز (عيد) شمرده است و مى‏فرمايد: ««قَدْ افْلَحَ مَنْ تَزَكّى‏ وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّى‏؛ به يقين آن كس كه زكات دهد و ياد پروردگارش را كند سپس نماز بخواند، رستگار است!».

در روایتی از امام صادق(علیه اسلام) اینگونه آمده است: «إنّ مِن تَمامِ الصَّومِ إعطاءَ الزَّكاةِ ـ يعني الفِطرَةَ ـ كما أنَّ الصَّلاةَ على النبِيّ صلى الله عليه و آله مِن تَمامِ الصّلاةِ ، لأنّه مَن صامَ و لَم يُؤَدِّ الزَّكاةَ فلا صَومَ لَهُ إذا تَرَكَها مُتَعَمِّدا؛ تماميت روزه ، به دادن زكات (فطريه) است ، همچنان كه تماميت نماز به صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله مى باشد ؛ زيرا اگر كسى روزه بگيرد و زكات فطره را عمدا ندهد از روزه بى بهره است».

لذا رستگاری در رمضان مال کسانی است که زکات فطره را می پردزاند سپس تکبیر ها را می گویند و نماز عید را می خوانند، در واقع اینها صاحبان رستگاری اند.

زکات فطره، گامی موثر در فقر زدایی

زكات‏ بعد از نماز مهم‏ ترين برنامه اسلام‏ است؛ در نماز سخن از رابطه با خالق است و در زكات، رابطه با خلق خدا. در واقع صدق و راستى انسان در موضوع رابطه با خالق، هنگامى ثابت مى‏شود كه رابطه او با خلق قوى باشد؛ از مشكلات آنان باخبر گردد؛ در حلّ آن بكوشد؛ نسبت به دردمندان و بى‏نوايان و محرومان هم دردى نشان دهد و تا آنجا كه در توان دارد به كمك آنها بشتابد كه روشن‏ ترين مظهر آن پرداخت زكات است. چرا که اسلام مى گوید در جامعه اسلامى نباید حتى یک فقیر وجود داشته باشد.

لذا درروایتی آمده كه اگر مردم زكات اموالشان را بدهند، فقيرى در سراسر جهان اسلام‏ پيدا نخواهد شد. همان ‏گونه كه در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى ‏خوانيم: «وَلَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً».

امام(عليه السلام) به يكى از اصول مهم اسلام در اين كلام نورانى اشاره كرده و بيان مى‏كند كه نظام اقتصادى اسلام نظامى بسيار حساب ‏شده است به‏گونه‏اى كه اگر مطابق آن رفتار شود در سراسر كشور اسلام فقير و نيازمندى باقى نخواهد ماند.

روايات فراوانى نيز اين معنا را تأييد مى‏كند و در آن‏ها تصريح شده كه آنچه به عنوان زكات‏ در اسلام‏ فرض شده دقيقاً به‏اندازه نياز فقراست، به‏گونه‏اى كه اگر همه اغنيا به وظيفه دينى خود در باب زكات عمل كنند فقيرى باقى نخواهد ماند.

اینگونه است که اسلام‏ براى كم كردن فاصله طبقاتى در ميان مسلمين الزام تكاليف مالى، كمك ها را به اشكال مختلف از جمله زكات‏ واجب و پرداخت فطريه‏ توصيه كرده است.

زكات فطره‏ در حقيقت يك نوع ماليات سرانه است كه به ‏نفع فقرا گرفته مى‏شود، مسلمانان پس از يك ماه روزه داشتن كه آن خود درسى از نوع دوستى و توجه به حال مستمندان اجتماع است، يك قدم عملى در اين راه برداشته و تقريباً مقدار خوراك يكى دو روز خود را به مستمندان مى‏دهند، اين كار گرچه به ظاهر كوچك است ولى اگر يك حساب دقيق درباره كسانى كه تمكن مالى براى پرداخت زكات فطره‏ دارند بنماييم خواهيم ديد كه مقدار قابل توجهى از نيازمنديهاى محرومان اجتماع در صورت عمل به اين دستور تأمين خواهد شد.

اين فرهنگ پر بار اسلامى سبب شده است كه در جوامع اسلامى كمك هاى مردمى به صورت گسترده‏اى انجام گيرد، و بسيارى از نيازمندان تحت عنوان‏ «اعياد مذهبی» و عناوین دیگر زيرپوشش اين كمكها قرار گيرند. اين اموال روى هم رفته، رقم مهمّى را تشكيل ‏دهد، و نقش مؤثّرى در مبارزه با فقر و كم كردن فاصله طبقاتى ایفا می کند.

سخن آخر: (سلامت روان در پرتو التزام به پرداخت زکات فطره است)

«زكات‏» در اسلام‏ از جايگاه بسيار ممتازى برخوردار است. قرآن كريم كراراً از موضوع زكات و لزوم توجه به آن سخن به ميان آورده و آن را عامل تطهير و پاك ‏سازى روح و جان انسان ها معرفى كرده است؛پاك ‏سازى روح‏ و جان از حبّ دنيا و مال پرستى و وسيله بسيار مؤثّرى براى قرب الهى.چرا كه زكات، رذائلى همچون بخل و دنياپرستى و حرص و آز را از روح‏، زائل مى كند، و نهال نوع دوستى و سخاوت و حمايت از مستضعفان را در سرزمين دل پرورش مى دهد.

همين معنى در سوره‏ «اعلى» ديده مى‏ شود، مى ‏فرمايد: «قَدْ افْلَحَ‏ مَنْ‏ تَزَكَّى‏- وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلىَّ؛ به يقين كسى كه پاكى جست (و خود را تزكيه كرد)، رستگار شد. و (آن كه) نام پروردگارش را ياد كرد، سپس نماز خواند».  

منظور از «تزكيه»؛ «زكات فطره‏» در روز عيد فطر است كه نخست بايد زكات را پرداخت و بعد نماز عيد را بجا آورد، چنان كه در روايات متعددى از امام صادق(علیه السلام) اين معنى نقل شده است‏ همين معنى در منابع اهل سنت از امير مؤمنان على(علیه السلام) روايت شده‏ است.

بعضى تصوّر مى كنند كه كمك ها و انفاق ها تنها براى مستمندان مفيد است، در حالى كه چنين نيست، و سود آن براى انفاق كننده بيشتر است؛ زيرا اين كار قلبش را نورانى، بخلش ‏را ريشه كن، فضايل ‏اخلاقيش را افزون، و رذائل ‏اخلاقيش ‏را نابود مى كند.

لذا پرداخت زکات فطره هم پاكسازى روح از آلودگى شرك، و هم پاكسازى نفس از اخلاق رذيله، و هم پاكسازى عمل از محرمات و هرگونه ريا، و هم پاكسازى مال و جان را شامل مى ‏شود.

هم چنین جمع آوری نذورات، كفّارات، صدقات و فطريه‏ و رساندن آن به مستحقان، روح عداوت و خصومت و حسادت و بى اعتمادى زكات دهنده و زكات گيرنده را تبديل به اعتماد، صفا و صميميت، تعاون، همكارى و ايثار مى گرداند و در واقع مردم را از تجارت دنيوى به تجارت اخروى صعود مى ‏دهد.

منابع:

١. بیانات معظم له

٢. پيام امام امير المومنين عليه السلام

٣. اسلام در یک نگاه

پرونده ویژه

١

شهادت طلبی در سیرۀ علوی

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله )

در فرهنگ اسلامى شهادت به عنوان يكى از والاترين ارزش های مردان خدا به شمار می آید، در این میان حضرت علی(علیه السلام) اسوه شجاعت و شهامت و آزادى و نمونه‏ اتمّ (كامل) شهادت‏ در راه خدا بوده است.

آن حضرت همواره آرزوى شهادت در سر مى ‏پروراند، و از مرگ طبيعى در بستر بى ‏زار بود، و شهادت را هزار بار از آن برتر مى ‏دانست، و حاضر بود، ضربات زيادى بر پيكرش وارد شود و شربت شهادت بنوشد ولى در بستر نميرد، چرا كه جان انسان بزرگ ترين هديه الهى است و چه بهتر كه اين هديه الهى نثار راه او شود، نه اين كه در بستر مرگ به هدر رود.

این نگاه متعالی به مرگ و شهادت از آنجا نشأت می گیرد که در نظام زندگى انسان هاى شايسته و با شخصيت، زندگى مادّى و ظاهرى برترين ارزش نيست، بلكه ارزش والا در نظر آزاد مردان با ايمان، در زندگى توأم با عزّت است به همين دليل هر گاه بر سر دو راهى قرار گيرند، شهادت‏ توأم با عزّت و سربلندى را بر زندگى ذليلانه ترجيح مى ‏دهند، و همين نظام ارزشى بود كه مسلمانان را با الهام گرفتن از مكتب امير مؤمنان(على‏ عليه السّلام) كه فرمود: «المَوتُ فی حَیاتِکُم مَقهورین وَ الحَیاةُ فی مَوتِکم قاهِرین؛ مرگ در زندگى توأم با شكست شماست، و حيات و زندگى در مرگ پيروزمندانه شما!» در عصر پيامبر(صلّى اللّه عليه‏ و آله) و حتى بعد از آن در پيكارهاى نابرابر پيروز مى ‏كرد.

بدیهی است طرفداران اين مكتب نه تنها از مرگ و شهادت در راه‏ هدف‏ ترس‏ و وحشتى‏ به خود راه نمى ‏دهند، بلكه با الهام گرفتن از مكتب امير مؤمنان على(علیه السلام) كه مى ‏فرمايد: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِى‏طالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ أُمِّهِ؛ به خدا سوگند فرزند ابى طالب علاقه ‏اش به مرگ بيشتر است از كودك شيرخوار به پستان مادر»، از مرگ در راه هدف استقبال مى ‏كنند.

و به همين دليل هنگامى كه ضربه شمشير جنايتكار روزگار «عبد الرحمن ابن ملجم» بر مغز مباركش فرو نشست فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة؛ به خداى كعبه، پيروز و رستگار و راحت شدم».

شهادت کرامت است

جنگ احد، ميدان بسيار خطرناكى بود، و تنها نبردگاهى بود كه مسلمانان شكست خوردند. زيرا پيروزى اوّليّه بر اثر تخلّف عدّه ‏اى از سربازان اسلام تبديل به شكست سختى شد. شكستى كه حاصل آن شهادت هفتاد تن از افسران و سربازان رشيد اسلام بود. افسرى همچون حمزه سيّدالشّهدا، كه به بدترين وجه او را به شهادت رساندند؛ شكمش را پاره كردند، جگرش را بيرون آوردند، و حتّى گوش و بينى آن حضرت را قطعه قطعه كردند!

پس از پايان جنگ، و بازگشت كفّار و مشركان به مكّه، على(عليه السلام) که تنها شخصى بود كه تا آخرين لحظه از پيامبر(صلى الله عليه و آله) دفاع كرد، با حالت غم و اندوه خدمت آن حضرت رسيد. پيامبر(صلى الله عليه و آله) پرسيد: على! چرا اندوهگين هستى؟ على(عليه السلام) عرض كرد: چطور غمگين نباشم، در حالى كه حمزه و ديگر سربازان به فيض بزرگ شهادت نائل شدند، و اين توفيق نصيب من نشده است. على(عليه السلام) نه تنها از مرگ نمى ‏ترسد، و آن را كريه و بدمنظر نمى‏ داند، بلكه به استقبال آن مى رود، و از اينكه شهادت نصيبش نشده گله و شكايت مى ‏كند.

پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «على جان غصّه نخور»، «أَبْشِرْ، فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وراءك... فكيف صبُرك اذاً؛ بشارت باد تو را، زيرا به شهادت خواهى رسيد... پس چگونه است صبر تو در آن هنگام؟!». حضرت در جواب مى گويد: «يا رسول الله ليس هذا من مواطِنِ الصبر ولكّن من مواطِنِ البُشْرى‏ والشكر؛ اى رسول خدا اين مقام، از مواضع صبر نيست، بلكه از مواضع بشارت و شكر است)؛ صبر در برابر مصيبت و نقمت است، و شهادت نعمت و كرامت است.

نكته بسيار جالبى كه در اين فراز ديده مى شود سخنى است كه ميان پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله) و على(عليه السّلام) رد و بدل مى شود؛ و آن اين كه پيغمبر(صلّى اللّه عليه و آله) سخن از صبر در برابر شهادت مى گويد و على(عليه السّلام) سخن از شكر و بشارت.

 واكنشى اين گونه با موضوع شهادت، نشانه اوج ايمان و عشق نسبت به ايثار و شهادت در راه خدا و ارزش ‏هاى والاى اسلامى است كه تاكنون از شخص ديگرى جز آن حضرت نقل نشده است‏.

شهادت بهترین مرگ است

امام(علیه السلام) به نكته مهم و پرارزشى اشاره فرموده، مى گويد: «إِنَّ أَكْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ، وَ الَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةٍ عَلَى الْفِرَاشِ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ؛ به يقين بهترين مرگ شهادت (در راه خدا) است، سوگند به آن كس كه جان فرزند ابو طالب در دست اوست هزار ضربه شمشير بر من آسان تر است تا مرگ در بستر، در غير طاعت خدا!».

اين تعبير حكايت از عظمت مقام شهيدان و امر شهادت مى كند تا آن جا كه امام(عليه السّلام) حاضر است هزار ضربه شمشير را به جان بخرد ولى در بستر، به مرگ طبيعى نميرد، منظور اين است از نظر معنوى و ارزشى سزاوار است كه انسان به استقبال ضربات شمشير ها برود و در بستر، به مرگ طبيعى نميرد، و اين زبان قال يا حال همه مؤمنان مخلص و شجاع و پاك‏باختگان راه حق است.

تاريخ پر افتخار زندگى امام(علیه السلام) نيز شهادت مى ‏دهد كه آن حضرت اين سخن را در عمل، در همه ميدان هاى نبرد نشان داد؛سابقه آن حضرت در غزوات اسلامى بر كسى پوشيده نيست، مخصوصاً در ميدان‏ هاى بدر و احد و احزاب و خيبر و حنين که هميشه در صف اول بود و هميشه پروانه ‏وار بر گرد شمع وجود پيامبر مى ‏چرخيد و از مرگ و شهادت استقبال مى ‏كرد.

شوق شهادت

امام علی(علیه السلام) در فرازی در تأكيد بر شجاعت خود مى فرمايد: «وَاللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ‏ عَلَى‏ قِتَالِي‏ لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا؛ به خدا سوگند اگر همه عرب براى نبرد با من پشت به پشت يكديگر بدهند، من از ميدان مبارزه با آنها روى بر نمى گردانم (و در برابر آنها می ايستم تا پيروز شوم يا شربت شهادت بنوشم)».

مانند اين سخن از كسى شنيده نشده است و به يقين على(عليه السلام) مرد مبالغه نيست و آنچه مى ‏گويد عين واقعيّت است. در ميدان ‏هاى نبرد هم اين حقيقت را اثبات كرده است؛ از ميدان بدر گرفته تا احد و خندق و غزوات ديگر. على بن ابى طالب كسى بود كه هرگز پشت به دشمن نكرد و از فزونى لشكر دشمن نترسيد تا آنجا كه‏‏ «كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّارٍ؛ حملهکننده بیگریز) لقب گرفت.

آن حضرت در بیان دليل اين مطلب می فرماید: «وَإِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَحُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ؛ من مشتاق (شهادت و) لقاى پروردگارم و به پاداش نيكش منتظر و اميدوارم».

آری عشق به شهادت و ثواب ‏هاى عظيمى كه خداوند نصيب شهيدان راهش مى‏كند مرا بر اين مى‏دارد كه از كثرت دشمن و تنهايى خودم كمترين وحشتى نداشته باشم.

علی (علیه السلام) در ساعات آخر عمر

امام(عليه‏ السّلام) در وصاياى قبل از شهادت و بعد از ضربت خوردنش موضع خود را در برابر مرگ و شهادت‏ بيان مى كند و آن اينكه من نه تنها از مرگ نمى ‏ترسم، بلكه عاشق بى ‏قرار مرگى هستم كه در راه خدا و براى خدا باشد: «وَ اللَّهِ مَا فَجَأَنِي مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَمَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ»»؛ به خدا سوگند چيزى از نشانه‏ هاى مرگ به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم و طلايه ‏اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم من نسبت به مرگ همچون كسى هستم كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده‏ (بسيار نفيس) خود را ناگهان پيدا كند (چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم) كه «آنچه نزد خداست (در سراى‏ ديگر) براى نيكان بهتر است»».

اشاره آن حضرت به اين است كه من مرگ و شهادت را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى ‏كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم.

آنچه در بخش اخير اين وصيّت‏نامه آمده همان است كه امير مؤمنان على(عليه السلام) بارها در نهج البلاغه و غير آن بيان فرموده است.

به عنوان نمونه امام(عليه السّلام) با عباراتى كوتاه و پر معنى تشويق به جهاد با دشمن مى كند و مى گويد: «مَن الرائِحُ إلى اللّهِ كالظَّمآنِ يَرِدُ الماءَ ؟!؛ كيست كه با سرعت و نشاط (با جهاد خود) به سوى خدا رود، همچون تشنه كامى كه به آب مى رسد؟!».

جمله «مَن الرائِحُ إلى اللّهِ...» اشاره به كسانى است كه از روى اراده و علاقه و عشق به سوى شهادت‏، گام بر مى دارند همچون عشق و علاقه تشنگان به آب زلال و گوارا.

آن حضرت در فرازی دیگر در تأكيد بيشتر در امر جهاد، دو دستور می دهد كه آن ها لازم و ملزوم يكديگرند، مى فرمايد: «وَ طِيبُوا عَنْ أَنْفُسِكُمْ نَفْساً وَ امْشُوا إِلَى الْمَوْتِ مَشْياً سُجُحاً؛ با آغوش باز از شهادت استقبال كنيد و با آرامش به سوى آن گام برداريد!».

در حقيقت امام(عليه السّلام) شهادت‏ را گمشده‏ مطلوبى براى همه اهل ايمان مى شمرد و به آن ها تأكيد مى كند كه نه تنها از شهادت نهراسند، بلكه با آغوش باز از آن استقبال كنند، جادّه آن را جادّه ‏اى صاف و مستقيم و هموار بشمرند و با آرامش خاطر، به سوى آن حركت كنند.

سخن آخر: (علی(علیه السلام) الگوی بزرگِ «مردان میدان»)

در خاتمه باید تأکید کرد نقش جهاد و سپس شهادت‏ حضرت اميرالمؤمنين(عليه‏ السلام) در شكل گيرى و پيشرفت اسلام به حد و اندازه ای است كه به جرأت مى توان گفت بدون آن ظاهراً اسلام سر نمی گرفت، و توفيق مهمى كسب نمى كرد؛ چرا که آن حضرت، خود نمونه كامل عاشقان شيداى شهادت است.

آن حضرت با ترسيمى كه از مسأله شهادت كرده است روح تازه ‏اى را در مبارزه حق در برابر باطل وارد ميدان ساخته است، به نحوی كه كاربرد آن از هر سلاحى بيشتر، و تاثير آن از همه برتر است، عاملى كه مى تواند خطرناك ترين و وحشتناك ترين سلاح هاى عصر و زمان ما را در هم بشكند، چنان كه در تاريخ انقلاب اسلامى كشور ما ايران با كمال وضوح اين حقيقت را با چشم ديديم كه عشق به شهادت، على‏ رغم تمام كمبودهاى ظاهرى، عامل پيروزى سربازان اسلام در برابر قدرت هاى بزرگ شد.

سربازانی كه چنين درسى را در اين مكتب بزرگ آموخته‏ اند هرگز قابل مقايسه با سربازان عادى نيستند، سرباز عادى به حفظ جان خود مى انديشد، اما آن ها با الگوی پذیری از ابرمرد جهاد و شهادت امیرمومنان علی(علیه السلام) براى حفظ مكتب پيكار مى كنند و پروانه ‏وار مى ‏سوزند و قربانى مى ‏شوند و افتخار مى ‏كنند.

منابع:

١. پيام امام امير المومنين عليه السلام

٢. سوگند هاى پر بار قرآن

پرونده ویژه

٢

اهمیت گرامی داشت روز جهانی قدس

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله )

٧٣ سال قبل دولت های استعماری که مستعمراتشان را از دست داده بودند برای اینکه نفود و سیطرۀ خودشان را در خاورمیانه حفظ کنند، پایۀ دولت غاصب اسراییل را بنا نهادند، و از آنجا که خاورمیانه از نظر سوق الجیشی، منطقه ای حساس در دنیاست و قسمت عمدۀ نفت و انرژی در این منطقه قرار دارد و حلقۀ اتصال میان غرب و شرق به شمار می آید، لذا صهیونیست ها شروع کردند به خریدن زمین های مردم فلسطین، عده ای بی خبر دیدند مشتری های خوبی پیدا شد و زمین را دوبرابر، سه برابر و پنج برابر خریداری می کنند، لیکن صهیونیست ها بعد از آنکه مقداری از زمین ها را خریدند و ساکن شدند با حمایت انگلیس، فرانسه و آمریکا به فلسطین لشکر کشی کردند، در نتیجه صاحبان اصلی زمین را آوراه کردند به نحوی که هنوز چند میلیون نفر از مردم مظلوم فلسطین در کشورهای دیگر آواره اند.

آری صاحبان اصلی آن سرزمین را بیرون کردند و غاصبان بر جای آن ها نشستند، آن ها می خواستند تمام خاورمیانه را تحت نفوذ خود قرار دهند، و تدریجاً توسعه پیدا کنند؛ لذا شعار نیل(مصر) تا فرات(عراق) و تشکیل اسراییل بزرگ را در چنین منطقه ای مطرح کردند و برای تحقق آن نقشه کشیدند و امیدوار بودند با گذشت زمان مسألۀ غاصب بودنشان فراموش شود، ناگهان ابتکار امام راحل(قدس سره) به میان آمد و مشکل عظیمی در برنامه های آن ها ایجاد کرد؛ چرا که همه ساله در آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان، همگی راهپیمایی می کنند و یک صدا فریاد می زنند: (القدس لنا).

و چه روزی بهتر از جمعۀ آخر رمضان که نور و نشاط و روحانیت و ایمان و تقوا در دل های مسلمانان زنده می شود؛ در این مدت مومنان روزه دار دربارۀ سرنوشت اسلام و مسلمین اندیشه می کنند و با ابراز بیزاری در مقابل صهیونیست های اشغالگر، فریادشان دنیا را تکان می دهد.

خار چشم اسرائیل

روز جهانی قدس به روز بسیار مهمی در تاریخ اسلام تبدیل شده است، ابتکاری بسیار حساب شده در مقابل اسراییل غاصب و خاری در چشم اسراییل، لذا هر سال که راهپیمایی ها در کشورهای مختلف اسلامی به عنوان روز جهانی قدس در آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان انجام می شود واقعاً برای رژیم صهیونیستی و حامیانش روز عزاست.

و به راستی چه یادگار مهمی از امام راحل(رحمه الله) در این باره به جای ماند، هر سال روز قدس، داغ اسراییل را تازه می کند و استخوانی است در گلوی اسراییل، وپایه های این رژیم را می لرزاند.

یک روز تاریخی برای عدم فراموشی فلسطین

اهمیت گرامی داشت روز جهانی قدس این است که مسأله قدس به فراموشی سپرده نمی شود، بسیاری از دولت های ظالم و ستمگر وقتی ظلمی مرتکب می شوند از حربۀ گذشت زمان استفاده می کنند تا تدریجاً آن مسأله فراموش شود و غالباً هم اینگونه می شود و ظلم و جنایت های این دولت ها متأسفانه به مرور زمان کم رنگ و کم رنگ تر می شود.

مبادا گَرد و غبار نسیان بر این غصب بزرگ تاریخی، غصب قبلۀ اول ما و غصب سرزمین مقدس ما نشیند. اما حقیقت آن است که روز قدس سبب شده است هر سال مجدداً مسلمانان به یاد این مسأله بیفتند که قبلۀ اول آن ها در چنگال اسراییل غاصب است، سرزمین های مقدس آن ها به وسیلۀ اسراییل غصب شده؛ بیش از نیم قرن این خیانت واقع شده، ولی هر سال خون تازه ای در رگ های مقاومت جریان پیدا می کند، نسل های آینده فراموششان نمی شود که «القدس لنا» این قدس مال ماست و باید روزی از چنگال اسراییل به درآید.

آری روز جهانی قدس جلوی فراموش کاری تاریخ را می گیرد چون تاریخ فراموشکار است.

روز قدس، نماد وحدت امت اسلامی

روز قدس روز وحدت مسلمین است یعنی همۀ مسلمانان می توانند یک صدا روز قدس را گرامی بدارند؛ چون برای همۀ مسلمانان مسأله ای واحد است؛ از آن جهت که قبلۀ اول مسلمین و پاره تن اسلام است که باید برگردد.

از این رو روز جهانی قدس، عاملی می شود برای وحدت و همه در روز قدس، فریاد مرگ بر اسراییلشان بلند می شود، و فریاد می زنند قدس را از چنگال ظالمان رهایی بخشید، قبلۀ اول مسلمین را به مسلمین بازگردانید، این فریادی که بلند می شود پشت اسراییل و حامیان اسراییل را می لرزاند.

از آنجا که همه در این مسأله همدل و یکپارچه اند، امیدوارم همه ما این روز را گرامی بداریم و دست اتحاد به هم بدهیم تا روز قدس روزی شود تا صفوف ما به هم نزدیک تر شود و اختلافات کمتر و برچیده شود.

پاسخی کوبنده به زیاده خواهی های اسراییل

بی شک اگر تظاهرات و راهپیمایی ها و خروش ها نباشد سران رژیم صهیونیستی اشرار توسعه طلبی هستند که به عراق و دیگر ممالک اسلامی دست درازی خواهند کرد؛ الان بخشی از سوریه هنوز در اشغال آن هاست، این ها غاصب و ظالم و بی رحمند، آیا با توجه به این نکته لازم نیست همه کسانی که توان دارند در این مراسم شرکت کنند.؟

از سوی دیگر فراموش نکنیم از سوی اسراییل پشت سر هم به ما تهدیداتی می شود که خروش تمام مملکت به نحوی بازدارندگی خاصی در برابر تهدیدات است... با همۀ این تفاسیر باید در گرامی داشت روز جهانی قدس پرجوش تر، پرخروش تر و طوفنده تر از هر سال مشارکت کنیم.

اسرائیل تنها زبان زور را می فهمد

اسراییل سه ویژگی زشت را داراست که شاید در دنیای فعلی بی سابقه باشد؛ از جمله اینکه رژیم صهیونیستی پایبند به هیچ قانونی نیست؛ سازمان ملل و شورای امنیت قطعنامه ها صادر کردند لیکن اسراییل کل مصوبه شورای امنیت دربارۀ تخلیۀ زمین های اشغال شده را زیر پا گذاشته است و با صراحت اعلام می کند محال است زمین های اشغال شده را پس بدهیم.

دوم: لجاجت رژیم صهیونیستی، الان می خواهند مسأله صلح و سازش را ایجاد کنند در همین حین شهرک های یهودی نشین را در زمین های اشغالی احداث می کند.

سوم: بی رحمی زاید الوصف رژیم کودک کش اسراییل؛ نمونۀ مصائبی که به سرکودکان، جوانان و زنان مظلوم فلسطینی گذشت، به راستی آیا با این ها می شود مذاکره کرد؟ جز با قدرت و قوت نمی توان با این رژیم بی رحم سخن گفت و یکی از طرق قوت و قدرت این است که مسلمانان دست به دست هم دهند و فریادشان در روز جهانی قدس دنیا را تکان دهد.

روز همبستگی و همدردی با مردم فلسطین

 جمعه آخر ماه مبارک رمضان همه بر ضد اسراییل شعار می دهند و زیر رگبار شعار، آن ها را می کوبند، هم چنیین تمام دنیا باخبر می شود که بیت المقدس قبلۀ اول ما بوده و اشغال شده لذا غصب غاصبان و محرومیت مظلومان فلسطینی باید اعلام شود.

باید بگوییم شما مردم چند میلیونی فلسطین تنها نیستید بلکه تمام جهان اسلام با شما هم صداست.

به راستی رژیم اشغالگر قدس، صاحبان اصلی منطقه را آواره کردند بیگانگان جای آن ها را گرفته خانه هایشان را ویران می کنند فرزندانشان را می کشند زنانشان را اسیر می کنند ظلم از این بالاتر؟

لذا گرامی داشت روز جهانی قدس در برنامه ها از تشدید غصب عجیب آن جلوگیری خواهد کرد، اگر جلوی منکر را نتوانیم به طور کامل بگیریم حداقل وظیفه داریم آن را کاهش دهیم.

تعظیم شعائر اسلامی

اضافه بر این پاسداشت روز جهانی قدس، در واقع روز تکریم و تعظیم شعائر الهی است؛ قبلۀ اول مسلمانان در این سرزمین است جایی است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از آنجا معراج کرد و سالیان دراز رو به آن نماز می خواند حال آیا ما نباید قبله اول اسلام را حفظ کنیم؟

اسرائیل در سراشیبی سقوط

اسراییل از درون گرفتار مشکلات عظیمی شده است، حالت پوسیدگی این رژیم نمایان گشته، سابقاً یهودیان برای مهاجرت به سرزمین های اشغالی سرو دست می شکستند، اما حالا دیگر از آن خبرها نیست؛ آن ها نیز فهمیدند اسراییل جای امنی برای زندگی نیست؛ بالاخره نمی شود این زمین را غصب کرد و تا آخر آنجا ماند، چرا که مسلمانان این غصب عجیب را تحمل نمی کنند و انعکاس این مسأله در روز جهانی قدس آشکار می شود.

اهمیت این مسأله وقتی دو چندان می شود که بدانیم در حال حاضر ابتکار عمل در دست جریان مقاومت است و اسراییل و حامیانش در موضع ضعفند؛ بن گوریون بنیانگذار اسراییل در سالگرد اشغال فلسطین گفت: درست است حکومت اسراییل را در این سرزمین محدود اعلام می کنم لیکن بدانید کشور ما اسراییل از نیل تا فرات است. و لی اخیراً سیاستمدار معروفشان که از کار برکنار شد این حرف را پس گرفت و گفت دیگر خیال از نیل تا فرات احمقانه است باید این ایده را از مغزمان بیرون کنیم و همین سرزمین را نگه داریم. چرا؟ برای اینکه مقابل جریان مقاومت شکست خورده اند.

همۀ این مسائل نشان می دهد دشمن در سرازیری سقوط قرار گرفته است. در چنین شرایطی فشار را باید بیشتر کرد.

و باید داغ و محکم تر دغدغه قدس شریف را داشته باشیم. و با گرامی داشت یاد و نام قدس شریف، لرزه بر اندام دشمنان اندازیم، بی تردید تداوم این پشتیبانی ها، این غده سرطانی یعنی اسراییل را از منطقه مسلمان نشین انشاالله ریشه کن خواهد کرد.

بدترین بحران حامیان اسراییل

گفتنی است حامیان اسراییل هم دچار بحران های داخلی اند، آمریکا گرفتار بحران اقتصادی داخلی است، فرانسه و انگلیس و المان گرفتار بحران اقتصادی داخلی هستند. اسراییل حامیان منطقه ای خود را نیز از دست رفته می بیند چرا که شرایط کشورهای مرتجع عربی حامی اسراییل به شدت متزلزل است و از آن کمک های بی دریغ میلیارد دلاری خبری نیست.

مسائلی که در داخل آمریکا بر سر موضوع انتخابات به وجود آمد، نشان داد این ها چقدر در درون آسیب پذیرند و این ها هم بزرگ ترین حامیان آن ها هستند معلوم می شود که حامیان اسراییل خود در بدترین وضعیت ممکن قرار دارند.

از سوی دیگر آمریکا در عراق و افغانستان پایش در باتلاق فرورفته، این بحران یعنی آن ابهت های خیالی همه اش نقش برآب شد، لذا ضعف اسراییل و ضعف اربابانش به ویژه آمریکا به نحوی است که اگر کوبنده تر از هر سال روز قدس گرفته شود ضربه سنگین تری بر آن ها وارد می شود و آن ها را واقعاً مأیوس می کند.

روز قدس؛ عامل بیداری و خودآگاهی جوامع اسلامی

اصولاً جهان اسلام از مسأله قدس و روز قدس آگاهی بیشتری پیدا کرده، شاهدش هم راهپیمایی های عظیمی است که در نقاط مختلف دنیا در کشور های مختلف در آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان به نفع قدس شریف صورت می گیرد.

در واقع روز قدس روز بیداری مسلمانان است؛ روزی است که مسلمانان نشان می دهند هم بیداری اسلامی دارند هم بیداری اجتماعی.

بر اساس این جهات باید همه ملت های مسلمان جهان باید اهمیت فوق العاده ای به وز جهانی قدس بدهند، باید قدس را در تاریخ ماندگار کرد و پایه های حاکمیت مسلمانان را بر بیت المقدس با این راهپیمایی ها محکم کرد.

به هر حال رژیم صهیونیستی هر چقدر قوی باشد و هر چه پشتیبان به ظاهر قوی داشته باشد اگر یک میلیارد و نیم مسلمان دنیا بخواهند کار جدی بکنند پیروز خواهند شد.

جبهۀ مقاومت در اوج اقتدار

باید اذعان نمود امسال با تمام سال های گذشته متفاوت است؛ از جمله مسألۀ افزایش قدرت مبارزان فلسطینی به نحوی که در میان دولت ها و میان ملت ها صحبت از مقاومت فلسطین است و با توجه به روز جهانی قدس مرحلۀ جدیدی را تجریه خواهد کرد.

هم چنین پیروزی های چشمگیری که نصیب جریان مقاومت شده هم چون پیروزی های متعدد حزب الله و حماس بر اسراییل غاصب، این مسائل یک روحیۀ دیگری به همۀ مسلمانان بخشیده که ارتباط ناگسستنی آن را با مسألۀ روز جهانی قدس آشکار می سازد.

سخن آخر: (راهپیمایی روز قدس بسیار تاثیرگذار است)

نگوئید راهپیمایی روز قدس چه تأثیری دارد، روز قدس روز جشن مسلمانان و روز عزای اسراییل است از بس که تأثیرگذار است، اما مع الاسف بعضی از دولت های به ظاهر اسلامی که دستشان در دست آمریکا و اسراییل است سعی می کنند ملت های اسلامی از درک اهمیت روز قدس غافل گردند، راهپیمایی نکنند و روی مسأله قدس مانور ندهند؛ ای غافلان بی خبر! اگر این ها ریشه شان در منطقه قوی شود خود شما را هم از بین خواهند برد.

باور کنید تأثیر راهپیمایی روز قدس بر اسراییل، از یک بمباران سنگین بر عمده شهرهای رژیم صهیونیستی بیشتر است؛ چرا که می لرزاند اسراییل را؛ عجیب است یک کار کم هزینه اما پرمنفعت برای مردم ستمدیده فلسطین، لذا گرامی داشت روز قدس بسیار مهم است و موثر است و اسراییل را در موضع انفعال قرار می دهد.

خداوندا قدس شریف را از چنگال اشغال گران به زودی رهایی ببخش.

منبع: بیانات معظم له

معرفی کتاب

سیری در کتاب

«آئین رحمت»

اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)

بي توجهي به اصول ارائه شدة صلح در دین مبین اسلام، موجب بروز هجمه های تبلیغاتی و همچنین شبهاتي از سوي اسلام ستیزان و ابرقدرتها شده که در آن، اسلام را، آيين خشونت و شمشير، و مسلمانان را جنگطلب معرفی میکنند.

متأسفانه، دامن برخی از اندیشمندان و مستشرقان و حتی برخی از رهبران مذهبی، از ننگ اتهام زنی علیه اسلام مبرّا نبوده، بلکه مدعی اند دین اسلام رسالت خود را از راه جنگ و خشونت محقق کرده و به اهداف خود، از طریق شمشیر دست پیدا کرده است.

این ادعای موهوم در حالی است که اساس اسلام، محبت و صلح است و پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم بشارت دهنده صلح و دوستی در جهان لقب گرفته است.

با این تفاسیرضرورت انجام پژوهش های متعدد در زمینۀ اصل صلح در اسلام در راستای اصلاح نگرشها به مسلمانان و اسلام و تبیین درست مقولة صلح در اسلام انکار ناپذیر است.

در این میان کتاب «آئین رحمت» اثر ارزشمند آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله) از جمله آثار بی بدیلی است که به خوبی از عهدۀ پاسخگویی به این نگرش باطل برآمده است.

انگیزۀ تألیف

در بیان انگیزۀ تألیف کتاب در پيشگفتار آمده است: پاپ بنديكت شانزدهم، رهبر كاتوليكهاى جهان، در سخنرانى خود، كه در دوازدهم‏ سپتامبر ٢٠٠٦ ميلادى در دانشگاه راتيسبونا واقع در شهر رگنزبورگ آلمان ايراد كرد، در بحثى، آئين اسلام را متّهم به خشونت كرد! او در سخنانش به نقل قولى از يك گفت و گو ميان مانوئل دوم امپراتور مسيحى بيزانس با يك عالم دينى مسلمان ايرانى استناد كرد كه گفته بود: «ايمانى كه پیامبر اسلام وعظ مى‏كند بايد با زور شمشير گسترش يابد».

جناب پاپ با نقل قطعه تاريخى مذكور، اتّهام خشونت و پيشرفت در سايه زور و شمشير! را به اسلام نسبت داده است.

اين سخن از يك مقام مذهبى كه عالي ترين مقام كاتوليكهاى جهان است، و طبيعتاً بايد آشنايى كافى از ديگر اديان مطرح جهان داشته باشد، بسيار اعجاب آور است. لذا لازم بود پاسخ شايسته‏اى به اين تهمت ناروا داده شود، آنچه در اين نوشتار ملاحظه مى‏كنيد پاسخ به این اتهام اوّل است.

«آئین رحمت» در یک نگاه

این کتاب بخشی از مباحث تفسیری مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی) در پاسخ به اتهام بی اساس پاپ به اسلام است.

پاپ بندیکت شانزدهم در سخنرانی معروفی به اسلام اتهام خشونت زد، لذا در کتاب حاضر معظم له پیشنهاد مناظره با پاپ را در نامه‏ای خطاب به او مطرح کرده است.

هم چنین مولّف در این اثر ارزشمند در ٦ فصل آیات جهاد و سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جنگ و صلح را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و بدین مسأله رهنمون شده که اسلام طرفدار صلح و امنیت است. در این خصوص موضوعاتی مانند خشونت، قصاص، حدود و تعریزات، جهاد ابتدایی و رحمت اسلامی به تفصیل بحث شده است.

نویسنده با بررسی رابطه اسلام و خشونت در این اثر، مخاطب را بیش از پیش، نسبت به ظرفیت عظیم صلح و رحمت در اسلام، آشنا ساخته و بر این نکته تأکید کرده که خشونت در منابع اسلامی و سیره تاریخی مسلمانان، همواره نه به عنوان یک اصل، بلکه به مثابه امری دفاعی و بازدارنده تلقی شده است. بدین سان می توان گفت اصل در اسلام، نفی خشونت است و برخی مصداق ها و نمونه های تاریخی صرفاً استثنایی، مؤید این قاعده است.

ساختار اصلی کتاب

این اثر در یک پیشگفتار و ٦ فصل گردآوری شده است.

فصل اوّل: تبيين و تفسير شبهه‏: اسلام آئين خشونت يا رأفت‏.

فصل دوم: رأفت و رحمت اسلامى در قرآن مجيد: ١ـ نسبت رحمت و خشونت در قرآن ٢ـ بدی را با خوبی پاسخ دهید! ٣ـ رحمت اسلامی، فراتر از مسلمانان ٤ـ مهربانی پیامبر، عامل جذب مسلمانان ٥ـ صلح و آشتی برنامه اصلی اسلام ٦ـ مودّت و رحمت از نشانه های پروردگار.

فصل سوم: رأفت و رحمت اسلامى در روايات‏:١ـ اساس دین محبّت است ٢ـ رحمت اسلامی در میدان نبرد! ٣ـ رحمت اسلامی و سایر جانداران! ٤ـ دعاهای مسلمانان برای همه انسانها!

فصل چهارم: محبّت و رحمت اسلام در سيره پيشوايان دين‏: ١ـ ریزش رحمت پیامبر صلی الله علیه و آله پس از فتح مکّه ٢ـ علی علیه السلام و سفارش برای قاتلش!

فصل پنجم: «سؤالها و ايرادها»:١ـ آیا قانون قصاص مظهر خشونت دینی است؟ ٢ـ آیا حدود اسلامی با رأفت و رحمت دینی سازگار است؟ اوّل: بررسی فلسفه حدود و تعزیرات دوم: راههای اثبات حدود شرعی سوم: آداب اجرای حدود شرعی ٣ـ جهاد و رحمت اسلامی! اوّل و دوم: آمادگی نظامی برای جلوگیری از جنگ سوم: محدوده جهاد و آداب آن چهارم: ترک جهاد مساوی با ویرانی عبادتگاههاست؟ ٤ـ جهاد ابتدائی پاسخ اوّل: آیا اسلام جهاد ابتدایی دارد؟ پاسخ دوم: جهاد ابتدایی در موارد خاصّی هماهنگ با عقل و منطق است ١ ـ جهاد برای خاموش کردن آتش فتنه ٢ـ جهاد با طاغیان و باغیان ٣ـ جهاد برای از بین بردن موانع آزادی تبلیغ اسلام.

فصل ششم:ضمیمه ها: ١-بيانيّه حضرت آية اللَّه العظمى مكارم شيرازى‏٢- دعوت پاپ به مناظره علمى و منطقى‏٣- نامه اعتراض‏آميز نماينده آشوريان ايران به پاپ‏٤- اشتباه است يا امر ديگرى؟!

گزارش محتوایی اثر

اسلام آئين خشونت يا رأفت؟

مولّف در فصل اوّل کتاب به تبيين و تفسير شبهه‏ خشونت در اسلام پرداخته و آن را از جمله ابزارهاى ناجوانمردانه‏اى غربيها و در رأس آنها آمريكا برای مبارزه و مقابله با دین مبین اسلام برشمرده است.

در بخشی از کتاب می خوانیم: آنها مى‏گويند: «اسلام آئين خشنونت و جنگ است!- اسلام با روح لطيف بشر سازگار نيست!- اسلام حقوق بشر را ناديده مى‏انگارد!» و اين تهمتهاى ناروا را در سراسر جهان بر ضدّ اسلام ترويج مى‏كنند.با توجّه به اين مطالب، لازم است اين بحث به طور جدّى پى‏گيرى شود كه آيا اسلام واقعاً آئين خشونت است، يا دين رحمت و رأفت و روابط دوستانه مى‏باشد؟

صلح و رحمت از نظر قرآن کریم

معظم له در فصل دوم به معرفی آیاتی از سورههای قرآن کریم با موضوع «صلح و رحمت» اشاره کرده و از رأفت و رحمت اسلامى در اسلام به عنوان اصل اساسى یاد کرده است.

مولّف با اشاره به آيه شريفه ٢٠٨ سوره بقره، صلح و آشتى را برنامه اصلى اسلام دانسته و تأکید کرده است: قرآن مجيد كسانى كه از صلح و آشتى دورى مى‏كنند و آتش افروزى مى‏نمايند، و طالب درگيرى و جنگ مى‏باشند، پيرو شيطان معرفّى مى‏كند! يعنى صلح و آشتى كارى الهى و رحمانى، و جنگ و آتش افروزى و خشونت، كارى شيطانى و اهريمنى است.

صلح و رحمت در آینۀ روایات

فصل سوم کتاب به انعکاس نمونه هایی از رأفت و رحمت اسلامى در روايات‏ اختصاص یافته است.

نویسنده در این بخش پس از بیان روایات مربوط به رأفت و محبت در دین، به یکی از ابعاد مهم رحمت و رأفت اسلامى در ميدان جنگ اشاره کرده و می نویسد: از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روايات مربوط به آداب جنگ می خوانیم: پس از اين كه دشمن را از پاى درآورديد، بر پيكر بى جان او هجوم نياوريد، و آن را مُثله (قطعه قطعه) نكنيد. اهل مكر و فريب و غدر و پيمان شكنى نباشيد. اگر با دشمن از درِ صلح وارد شديد، و با او پيمان آتش بس امضا كرديد، عهد و پيمانتان را محترم بشمريد.

جلوه های صلح ورحمت در سیره پیامبر (ص)

صاحب اثر در فصل چهارم به جلوه های رحمت و عطوفت و محبّت در سيره عملى، و رفتار و معاشرت هاى اجتماعى بزرگان دينى و رهبران و پيشوايان اسلامى، با پيروان خويش، بلكه با دشمنان اسلام پرداخته است.

مولّف نحوۀ برخورد پيامبر (صلى الله عليه و آله) با دشمنانش پس از فتح مكّه را به عنوان يك نمونه کامل از محبت و رحمت اسلامی در سيره عملى پیشوایان دین مورد توجه قرار داده و می نویسد: سپاه اسلام مكّه را فتح كرد و پيامبر (صلى الله عليه و آله) بر آن دشمنان لجوج و عنود، كه منشأ تمام مصيبت ها و مشكلات بودند پيروز شد، و با يك جمله زيبا؛ «اذْهَبُوا انْتُمُ الطُّلَقاء؛تمام شما آزاديد، به هر كجا مايليد برويد!»

با این تفاسیر آيا ما اهل خشونتيم، يا اين متمدّن نماهاى بى تمدّن و به دور از عاطفه، که در فلسطين اشغالى هر روز جنايت تازه‏اى مى‏آفرينند، جناياتى كه قلم از بيان آن شرم مى‏كند، و گاه انسان طاقت ديدن و شنيدن آن را ندارد!

پاسخ به شبهات خشونت در اسلام

آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله) پس از بررسی رحمت و رأفت اسلامى، در آيينه آيات قرآن، و روايات معصومان عليهم السلام و سيره پيشوايان دين، در راستای تثبیت این مسأله که دين مقدّس و هماهنگ با فطرت بشرى اسلام، آئين محبّت و رحمت است و نه آئين خشونت، در فصل پنجم کتاب به پاسخ شبهاتی اهتمام ورزیده كه دستاويز دشمنان اسلام گشته، و آنها را نشانه وجود خشونت در اسلام مى‏دانند.

مولف در وهلۀ نخست با اشاره به شبهه شناسی قصاص، نكات دقيقى در رابطه با فلسفۀ قصاص ارائه نموده و اینچنین شبهه را حل، و اشكال را مرتفع کرده است.

معظم له در بخش دوم از فصل پنجم کتاب، به چگونگی سازگاری حدود و تعزيرات اسلامى با رحمت و رأفت اسلامی پرداخته و با بررسى فلسفه حدود و تعزيرات، راههاى اثبات حدود شرعى و آداب اجراى حدود شرعى، نكته‏هاى ظريفى را در موضوع «حدود و تعزيرات» ارائه نموده و به این مسأله قائل شده که حدود و تعزيرات نيز چشمه‏اى‏ ديگر از رحمت و عطوفت اسلامى است، هرچند ظاهر آن براى عدّه‏اى در برخورد اوّليه خشونت‏آميز به نظر مى‏رسد.

بخش سوم این فصل به مطالعۀ آیاتی از قرآن در موضوع جهاد اختصاص یافته است.

مولف در ادامه با بررسی ديدگاه قرآن مجيد پيرامون جهاد به این مسأله رهنمون شده که بينش اسلام در مورد جنگ، يك تفكّر پيشگيرانه‏ است و اگر مؤثّر نشد و جنگ رخ داد، از هر فرصت مناسبى براى قطع جنگ بهره مى‏جويد.

در واقع تحلیل آیات مرتبط با جنگ و جهاد در این بخش ، علاوه بر روشن شدن دیدگاه قرآن، نادرستی برداشت های برخی شبهه افکنان در بارۀ جنگ و جهاد در اسلام را آشکار کرده است.

معظم له در بخش پایانی فصل پنجم به بررسی شبهه جهاد ابتدایی پرداخته و نتیجه گرفته است، طبق نظر برخى از محقّقان و انديشمندان و مورّخان اسلامى، جنگهاى پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) در صدر اسلام همگى جهاد دفاعى بوده و هيچ كدام جهاد ابتدايى به شمار نمى‏آيد، و آياتى از قرآن مجيد نيز اين مطلب را تأييد مى‏كند.

نویسنده در ادامه با استفاده از قرآن مجيد به سه نوع جهاد ابتدايى(جهاد براى خاموش كردن آتش فتنه‏، جهاد با طاغيان و باغيان‏ و جهاد براى از بين بردن موانع آزادى تبليغ اسلام)‏ اشاره کرده که هماهنگ با عقل و سيره تمام عقلاى جهان است، و هيچ تضادّ و تنافى با رحمت و رأفت اسلامى ندارد.

به عنوان نمونه نویسنده در بیان ابعاد جهاد ابتدایی در ارتباط با خاموش کردن آتش فتنه می نویسد: چند سال قبل كه كشور مسلمان بوسنى و هرزه گوين مورد حمله وحشيانه صرب هاى ظالم قرار گرفت، و آنها به تخريب خانه‏ها و مساجد و مزارع و بيمارستانها و ساير مراكز اين كشور اسلامى پرداختند، و از آن بدتر نسل كشى گسترده‏اى را آغاز كردند، اتحاديّه‏اى در كشورهاى اروپايى تشكيل شد تا درباره اين فتنه چاره‏اى بينديشند؛ آنها در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه براى دفع اين فتنه چاره‏اى جز تهاجم نظامى و درگيرى با صربها ندارند؛ بدين منظور به آنها حمله كرده و فتنه را خاموش نمودند.ما در اينجا به انگيزه‏هاى اتحاديّه مذكور كارى نداريم (كه امور معنوى و كمك به مسلمانان بوده، يا جلوگيرى از مشكلاتى كه در آينده دامنگير خود آنها خواهد شد، يا امور ديگر) ولى به هر حال آنها اين جهاد ابتدايى و هجوم نظامى را براى سركوب فتنه صربها صحيح دانسته و انجام دادند، و بقيّه عقلاى جهان نيز كار آنها را تأييد كردند.

دعوت پاپ به مناظرۀ علمی

در تکمیل این اثر، بیانیه معظم له در پاسخ به سخنان بى اساس پاپ بندیکت شانزدهم، و اطلاعیّه اعلان آمادگى معظّم له براى مناظره با پاپ در مورد ادّعاى بی اساس وی، در فصل ششم این اثر قرار گرفته است.

در بخشی از فراز پایانی کتاب می خوانیم: حضرت آية اللَّه العظمى مكارم شيرازى ضمن دعوت پاپ به مناظره علمى و منطقى فرمود: اين مناظره مى‏تواند در هر زمان و هر مكان و بدون هيچگونه قيد و شرط باشد و بطور زنده پخش گردد، و من مطمئن هستم در پايان اين مناظره مردم جهان قضاوت خواهند كرد كه اسلام منادى صلح و صفا و دوستى است، و جهاد يك سپر دفاعى در برابر دشمنان است نه براى تحميل عقيده.

گفتنی است اين اثر نفیس نخستین بار در سال ١٣٨٥ در قطع رقعی و ٩٦صفحه، به کوشش ابوالقاسم علیاننژادی دامغانی از سوی انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیهالسلام) به رشتۀ تحریر در آمده که تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.

معارف اسلامی

نسبت زکات با عدل و حکمت الهی و عدالت اجتماعی؟

پرسش :

اجبار به پرداخت زکات چه حکمتی دارد؟ آیا اجبار به پرداخت زکات با عدل الهی منافات ندارد؟!

پاسخ اجمالی:

دين اسلام به عنوان يك «آئين جامع» كه تمام نيازمندي هاى مادى و معنوى در آن پيش بينى شده پا به عرصه ظهور گذاشت. با توجه به اينكه اسلام توجه خاصى به حمايت از محرومان و مبارزه با فاصله طبقاتى دارد، زكات مهم ترين نقشها را در اين حمايت و مبارزه به عهده دارد.

موارد مصرف زکات در قرآن چنين است: کمک به فقيران و مستمندان، حقوق كسانى كه براى جمع آورى آن مى كوشند، جلب و جذب غير مسلمانان به اسلام، خريدن و آزاد ساختن بردگان، اداى دين بدهكارانى كه از پرداختن بدهى خود عاجزند، کمک به افرادى كه در سفر وا مانده اند، و هر کار خيري راه خدا و امور عام المنفعه.

رفع شدن نيازهای مذکور از بستر جامعه نه تنها موجب گسترش «عدالت اجتماعي» مي گردد بلکه زمينه شکل گيری «امنيت اجتماعی و مالی» را نیز به عنوان يکی از اساسی ترين مؤلفه هاي «عدالت اجتماعي» فراهم مي آورد.

پاسخ تفصیلی:

حکم «زكات» در ميان دستورات اسلام وضع خاصى دارد و پرداختن آن نشانه به رسميت شناختن حكومت اسلامى بوده است و ترک آن غالبا نوعى طغيان و سركشى و قيام بر ضد حكومت اسلامى محسوب مى شده و مى‏ دانيم قيام بر ضد حكومت اسلامى موجب كفر است. گواه اين سخن مطلبى است كه در تاريخ اسلام در باره «اصحاب رده» یعنی گروهى كه بعد از وفات پيامبر اسلام مرتد شدند، آمده است. آنها از دادن زكات به ماموران حكومت اسلامى سر باز زدند و به اين طريق پرچم مخالفت را برافراشتند. مسلمانان وفادار به قرآن با آنها پيكار كردند و آنان را در هم كوبيدند. در کتاب های تاریخی آمده است كه «اهل رده» بعد از وفات پيامبر اسلام گفتند که نماز را مى خوانيم اما زكات‏ نه. ما اجازه نخواهيم داد اموال ما غصب گردد. به دنبال اين ماجرا مسلمانان تصميم گرفتند با اين گروه به پيكار برخيزند و آن را دليل بر ارتدادشان مى دانستند.(١)

وقتی حکمی به این صورت و تا این میزان مورد تأکید قرار می گیرد ممکن است سؤالاتی را علیه خود بر انگیزد. برای مثال این سؤال مهم به ذهن می رسد که تشریع چنین حکمی در دین اسلام و اجبار به دریافت مقداری از درآمد مردم به اسم حکم خدا و آن هم با این میزان از تندی و خشونت تا چه اندازه عادلانه است و آیا خداوند به عنوان تشریع کننده این حکم تند، باز هم می تواند موصوف به صفت عدالت باشد؟ آیا منطقی است که دینی همچون اسلام با آن آموزه های هدایت کننده اش به رشد اخلاقی و کمال و سعادت اخروی، واجد چنین احکام سختی باشد؟

در پاسخ به این سؤال پیش از بیان هر نکته ای باید این حقیقت مورد تاکید قرار بگیرد که دین اسلام مكتبی صرفا اخلاقى و يا فلسفى و اعتقادى نیست، بلكه به عنوان يك‏ «آئين جامع» كه تمام نيازمندی هاى مادى و معنوى در آن پيش بينى شده پا به عرصه ظهور گذاشت. همچنین با توجه به اينكه اسلام، از همان عصر پيامبر(صلى الله عليه و آله) با تأسيس حكومت همراه بود و همچنين با توجه به اينكه اسلام توجه خاصى به حمايت از محرومان و مبارزه با فاصله طبقاتى دارد، روشن مى‏ شود كه نقش بيت المال و زكات كه يكى از منابع درآمد بيت المال است، از مهم ترين نقشها است.(٢)

بنابراین، معرفی «زکات» به عنوان یکی از مالیات دینی، نه تنها با موضع اسلام به عنوان آیینی معنویت بخش و آسمانی منافات ندارد، بلکه دقیقا در راستان اهداف آن است؛ چرا که می بینیم طی آن به ثروتمندان دستور داده می شود تا سهم عادلانه اى از اموال و درآمدهاى فردى خود را به بيت المال اسلام بپردازند و اين اموال كه روى هم رفته رقم مهمى را تشكيل مى دهد، نقش مؤثّرى در مبارزه با فقر و كم كردن فاصله طبقاتى و كمك به عمران و آبادى دارد.(٣)

برای توضیح این موضوع به سراغ آیات قرآن به عنوان اصلی ترین منبع همه آموزه های دینی می رویم. شاید بیان قرآن درباره موارد مصرف زکات، فلسفه تشریع آن را برای مان روشن تر کند. در آیه ٦٠ سوره توبه، گفته شده که اموال حاصل از زکات در این موارد صرف شوند: «انَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلفُقَرَآءِ وَ المَسَاكِينِ وَ العَامِلِينَ عَلَيْهَا وَ المُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِى الرِّقَابِ وَ الغَارِمِينَ وَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ‏»؛ (زكات اموال بايد تنها در مورد فقيران، مستمندان، كسانى كه براى جمع آورى آن مى‏ كوشند[به تناسب كار و زحمت شان]، جلب و جذب غير مسلمانان به اسلام، خريدن و آزاد ساختن غلامان، اداى دين بدهكارانى كه از پرداختن بدهى خود عاجزند، افرادى كه در سفر وا مانده اند، و در راه خدا[هرگونه كار خير و عام المنفعه] مصرف گردد).

مشخص است که رفع شدن چنین نیازهایی از جامعه به حال همگان سود می رساند و موجب گسترش عدالت اجتماعی می شود. به خصوص که آخرین موردی که در آن آیه شریفه به عنوان مصرف زکات ذکر شده «فى سبيل اللَّه» مفهوم وسيعى داشته و كليه امور عمرانى، گسترش فرهنگ، بهداشت و ساختن پل ها و راه ها و بيمارستان ها و مدارس را شامل مى گردد و نقش مهم اين ماليات اسلامى را در عمران و آبادى به خوبى آشكار می سازد.(٤)

جایگاه این مالیات در برطرف کردن نیازهای اقتصادی جامعه به گونه ای است که پیشوایان اسلامی هنگام تعیین مقدار آن، تصریح کرده اند که اگر همه كسانى كه زكات بر آنها واجب است به وظيفه خود عمل كرده و آن را بپردازند مى توان به كلى فقر را از جامعه اسلامى ريشه كن ساخت. یعنی وجود فقر تنها به خاطر اين است كه عده زيادى از اطاعت اين دستور حياتى امتناع مى ورزند و آنها در پيشگاه خداوند بزرگ مسئولند.(٥)

امام رضا(علیه السلام) در این باره می فرماید: «أَنَّ عِلَّةَ الزَّكَاةِ مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاء»(٦)؛ (همانا علت وجوب زکات جهت قوت فقراء است) و امام صادق(علیه السلام) نیز با نظر به همین فلسفه زکات تصریح می کنند که: «لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً وَ لَاسْتَغْنَى بِمَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ إِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَ لَا احْتَاجُوا وَ لَا جَاعُوا وَ لَا عَرُوا إِلَّا بِذُنُوبِ الْأَغْنِيَاء»(٧)؛ (اگر همه مردم زكات اموال خود را بپردازند مسلمانى فقير و نيازمند، باقى نخواهد ماند، و مردم، فقير و محتاج و گرسنه و برهنه نمى شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان). آن حضرت در حدیث دیگری این موضوع را صریحا مورد تأکید قرار می دهند و می فرمایند: «َأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ مَا يَكْتَفُونَ بِهِ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ الَّذِي فَرَضَ لَهُمْ لَا يَكْفِيهِمْ لَزَادَهُمْ وَ إِنَّمَا يُؤْتَى الْفُقَرَاءُ فِيمَا أُوتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لَا مِنَ الْفَرِيضَة»(٨)؛ (خداوند عز و جل در دارايی هاى توانگران به اندازه اى كه نياز تهيدستان را تأمين كند، حقى واجب كرد. اگر خداوند مى دانست كه آنچه براى تهيدستان مقرر داشته، كفايت شان نمى كند، حقّ بيشترى واجب مى كرد. بنابراين، تهيدستىِ فقيران نه به سبب [كم بودن] اين فريضه [زکات] است بلكه از آن روست كه توانگران حقوق آنان را نمى پردازند).

امام على(عليه السلام) نیز تاکید می فرماید که: «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى أَغْنِيَاءِ النَّاسِ فِي أَمْوَالِهِمْ قَدْرَ الَّذِي يَسَعُ فُقَرَاءَهُمْ فَإِنْ ضَاعَ الْفَقِيرُ أَوْ أَجْهَدَ أَوْ عَرِيَ فَبِمَا يَمْنَعُ الْغَنِيُّ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُحَاسِبُ الْأَغْنِيَاءِ فِي ذَلِكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً أَلِيما»(٩)؛ خداوند در اموال توانگران به اندازه اى كه تهي دستانشان را تأمين كند، حق و حقوق واجب كرد؛ بنابراين اگر تهيدست نابود شود يا در راهِ تأمين معاش خود جان بِكَند يا برهنه بماند علتش آن است كه توانگر از پرداخت حقّ او دريغ كرده است. خداوند عز و جل در روز قيامت توانگران را براى اين كار مؤاخذه مى كند و آنان را عذابى دردناك مى چشاند).

علاوه بر گسترش عدالت اجتماعی، پرداخت زکات تأثیرات عمیقی نیز در شکل گیری «امنیت اجتماعی» و حفظ اصل مالکیت و تحکیم پایه های آن نیز دارد؛ اگر مردم و به خصوص اغنیاء زکات را فراموش كنند، شكاف و فاصله ميان گروه های اجتماعی آن چنان مى‏ شود که انگیزه ها و زمینه های جدی برای بزه و سرقت در جامعه پدید می آید و اموال همگان به خطر خواهد افتاد.(١٠

شاید به همین خاطر بوده است که پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به اغنیاء خطاب می فرمودند: «مَا هَلَكَ مَالٌ فِي بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا بِمَنْعِ الزَّكَاةِ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاة»(١١)؛ (هیچ مالی نه در دریا و نه در خشکی به خطر نمی افتد مگر با ندادن زکات. اموال خود را به وسيله زكات حفظ كنيد). این مضمون بعداز پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نیز مورد تأکید قرار گرفته به گونه ای که در سخنی از امام علی(علیه السلام) می خوانیم: «حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاة»(١٢)؛ (اموال خود را به وسيله زكات حفظ كنيد).

به هر حال همه این دلایل، موجب می شود که تشریع زکات امری موجه باشد و هیچ منافاتی با عدالت الهی نداشته باشد.

پی نوشت:

(١). تفسير نمونه‏، مکارم شیرازی، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران، ١٣٧٤هـ.ش، چاپ سی و دوم، ج ٢٠، ص ٢١٧.

(٢). يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مکارم شیرازی، ناصر، تهيه و تنظيم: حسینی، سیدحسن، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران، ١٣٨٦هـ.ش، چاپ چهارم‏، ص ٤٢٩.

(٣). اسلام در يك نگاه‏، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، ١٣٨٣هـ.ش، چاپ اول،ص ٦٨.

(٤). اسلام در يك نگاه، همان، ص ٨٦.

(٥). همان.

(٦). من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، محمد بن على، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، قم ،١٤١٣ هـ.ق، ج ‏‏٢، ص ٨.

(٧). همان، ص ٧.

(٨). همان، ص ٣.

(٩). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربي، بیروت، ١٤٠٣هـ.ق، چاپ دوم، ج ٩٣، ص ٢٨.

(١٠). يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، همان، ص ٤٣٠.

(١١). قرب الإسناد، احميرى، عبد الله بن جعفر، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم، ١٤١٣ هـ.ق، ص ١١٧.

(١٢). من لا يحضره الفقيه، همان، ج ‏‏٢، ص ٤ و ج ‏‏٤، ص ٤١٦.

احکام شرعی

روش صحیح معامله طلا با طلا

معامله طلا با طلا با افزایش قیمت چه حکمى دارد؟ راه حلّ شرعى این نوع معاملات چیست؟

بهترین راه براى معامله طلا در این گونه موارد این است که دو معامله جداگانه انجام شود مثلا یک کیلو طلا را با پول نقد یک میلیون و یک صد هزار تومان بفروشند و در مجلس ردّ و بدل شود سپس یک کیلو طلا را که در رأس یک سال تحویل داده شود به یک میلیون از او خریدارى کند، نتیجه آن مى شود که صاحب طلا با این دو معامله طلاى خود را در رأس سال خواهد گرفت به اضافه یک صد هزار تومان.

خرید و فروش سکه و ارز در شرایط بحران بازار

خرید و فروش ارز و سکه و طلا در شرایط کنونی که بازار ملتهب میباشد چه حکمی دارد؟

بهتر این است که در شرایط کنونی احتیاط شود زیرا معاملات ناسالم به نظر می رسد.

اضافه کردن قیمت طلای نسیه در طول مدت پرداخت اقساط

مادر بنده مقداری طلای زینتی بصورت قسطی خریده است اما با گران شدن طلا، فروشنده بر مقدار اقساط اضافه کرده است. آیا این مبلغ اشکال دارد؟

این کار جایز نیست.

معامله طلا با طلا بصورت نسیه

معامله طلا با طلا و یا سکه با سکه بصورت نسیه چه حکمی دارد؟

معامله طلا با طلا بصورت نسیه حرام است .

رهن گذاشتن طلا و گرفتن وام از بانک

عملی که در برخی از بانک ها انجام می شود به این صورت که طلا به رهن گذاشته می شود و در قبال آن وامی دریافت می گردد چه حکمی دارد؟

اگر طلا به عنوان رهن باشد و وامی که می دهند جنبه عقود شرعیه در آن رعایت نشود ربا و حرام است.

معاوضه طلای کهنه با طلای نو بعد از مدت طولانی

در شهر ما رسم است که وقتی می خواهند طلا را عوض کنند طلاهای کهنه را به طلا فروش می دهند و آنها را وزن می کنند و ٩ ماه بعد به طلا فروش مراجعه می کنند و معادل وزن طلاهای کهنه قبلی طلای نو می گیرند . آیا این کار صحیح است؟

این معامله صحیح نیست و بهترین کار آن است که طلاهای کهنه را به طلا فروش به مبلغی بفروشند و بعد هم نه ماه دیگر طلای موجود را به همان مبلغ خریداری کنند.

خريد و فروش طلا با طلا و نقره با نقره

فروش طلا به طلا و یا نقره به نقره چه حکمی دارد؟

هرگاه طلا را به طلا، يا نقره را به نقره بفروشند (خواه سكّه ‏دار باشد يا بى ‏سكّه) در صورتى كه وزن يكى از آنها زيادتر باشد معامله حرام و باطل است هرچند يكى طلاى ساخته شده باشد و ديگرى نساخته، يا ساخت آنها از نظر مرغوبيّت تفاوت داشته باشد، يا عيار آنها مختلف باشد، مثلًا يك گرم طلاى ١٨ عيار را به يك گرم و نيم طلاى ١٤ عيار بدهد، همه اينها حرام و باطل است، ولى فروختن طلا به نقره اشكالى ندارد، چه وزن آنها مساوى باشد يا غير مساوى.

شرط تحويل طلا یا نقره قبل از جدا شدن بايع و مشترى

آیا در معامله طلا با طلا یا نقره با نقره می توان جنس و عوض را بعدا تحویل داد؟

در معامله طلا با طلا يا نقره با نقره، بايد فروشنده و خريدار پيش از آن‏كه از هم جدا شوند جنس و عوض آن را به يكديگر تحويل دهند، اگر تحويل ندهند معامله باطل است و اگر فقط مقدارى از آن را تحويل دهند معامله فقط به همان مقدار صحيح است و طرف مقابل مى‏تواند معامله را فسخ كند.

معامله طلای ساخته شده با مقدار بیشتر از طلای نساخته

اگر طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد چه حکمی دارد؟

این کار ربا و حرام است.

حساب سپرده طلا

در این حساب برای افتتاح کننده یک گواهی رسید حساب سپرده طلا (غیر قابل نقل و انتقال) صادر می گردد و چنانچه صاحب حساب در کمتر از دو ماه از زمان افتتاح حساب، درخواست استرداد وجه حساب خود را نماید معادل ریالی ارز مندرج در برگ گواهی رسید (به مأخذ روز) به وی پرداخت خواهد شد اما بعد از سررسید دو ماهه همه مشتریان می توانند در هر زمان که مایل باشند نسبت به دریافت سپرده خود بر اساس ارزش روز فروش طلا اقدام نمایند و مشتریان باید حداکثر ظرف مدت شش ماه پس از تاریخ افتتاح حساب تمایل خود را نسبت به تمدید یا عدم تمدید سپرده به بانک اعلام نمایند.

در صورتيکه به بانک وکالت داده شود که به طور جدي طلا را براي شما بخرد و سپس به وکالت شما به طور جدي طلاي مذکور را براي شما بفروشد و پول آن را به شما بدهد اشکالي ندارد.

روش صحیح تعویض طلا

لطفا راهکار صحیح تعویض طلا را بیان فرمایید؟

چنانچه به صورت دو معامله جداگانه انجام شود اشکالي ندارد يعني طلاي کهنه را به قيمت معين بفروشد و طلاي نو را به قيمت بالاتر بخرد.

وام با ضمانت طلا و دریافت کارمزد بابت حق نگهداری طلا

آیا عمل بانک کارگشایی حلال است؟ این که مقداری طلا می گیرد و مبلغی پول می دهد و سالانه هم مبلغی پول می گیرد به عنوان حق نگهداری طلا؟

هر گاه عقود شرعی را رعایت کنند مانعی ندارد.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1400/03/04 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 4357