1 ـ فلسفه وجود شیطان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 19
تکبر کرد و رانده درگاه خدا شد! 2 ـ آتش کبر و غرور سرمایه هستى را مى سوزاند



درباره آیات فوق، مسائل مهمى مطرح است، از جمله: مسأله آفرینش شیطان، و دلیل سجده کردن فرشتگان بر آدم، و علت برترى آدم بر فرشتگان، و این که: «شیطان» بر چه کسانى تسلط مى یابد، و نتیجه کبر و غرور و خودخواهى و منظور از گل تیره و روح خدا، و مسأله آفرینش آدم و خلقت مستقل او در برابر فرضیه تکامل انواع، و مسائل دیگرى از این قبیل که به طور مشروح در تفسیر «نمونه» بحث کرده ایم.(3)
آنچه در اینجا مجدداً لازم به یادآورى مى دانیم، نخست سؤالى است که درباره «فلسفه آفرینش شیطان» مى شود.
بسیارى سؤال مى کنند: اگر انسان براى تکامل و نائل شدن به سعادت از طریق بندگى خدا آفریده شده، وجود شیطان که یک موجود ویرانگر ضد تکاملى است، چه دلیلى مى تواند داشته باشد؟ آن هم موجودى هوشیار، کینه توز، مکار، پر فریب و مصمم!
اما اگر اندکى بیندیشیم، خواهیم دانست: وجود این دشمن نیز کمکى است به پیشرفت تکامل انسان ها.
راه دور نرویم، همیشه نیروهاى مقاوم، در برابر دشمنان سر سخت جان مى گیرند، و سیر تکاملى خود را مى پیمایند.
فرماندهان و سربازان ورزیده و نیرومند، کسانى هستند که در جنگ هاى بزرگ با دشمنان سرسخت درگیر بوده اند.
 سیاستمداران با تجربه و پر قدرت، آنها هستند که در کوره هاى سخت بحران هاى سیاسى، با دشمنان نیرومندى دست و پنجه نرم کرده اند.
قهرمانان بزرگ کشتى، آنها هستند که با حریف هاى پر قدرت و سرسخت زورآزمائى کرده اند.
بنابراین، چه جاى تعجب که بندگان بزرگ خدا، با مبارزه مستمر و پى گیر در برابر «شیطان»، روز به روز قوى تر و نیرومندتر شوند!
دانشمندان امروز، در مورد فلسفه وجود میکرب هاى مزاحم، مى گویند: اگر آنها نبودند، سلول هاى بدن انسان در یک حالت سستى و کرخى فرو مى رفتند، و احتمالاً نمو بدن انسان ها از 80 سانتیمتر تجاوز نمى کرد، همگى به صورت آدم هاى کوتوله بودند، و به این ترتیب، انسان هاى کنونى با مبارزه جسمانى با میکرب هاى مزاحم، نیرو و نمو بیشترى کسب کرده اند.
و چنین است روح انسان، در مبارزه با «شیطان» و هواى نفس.
اما این بدان معنا نیست که، شیطان وظیفه دارد، بندگان خدا را اغوا کند، شیطان از روز اول، خلقتى پاک داشت، مانند همه موجودات دیگر، انحراف و انحطاط و بدبختى و شیطنت، با اراده و خواست خودش، به سراغش آمد، بنابراین خداوند «ابلیس» را از روز اول «شیطان»، نیافرید، او خودش خواست شیطان باشد ولى در عین حال شیطنت او، نه تنها زیانى به بندگان حق طلب، نمى رساند بلکه نردبان ترقى آنها است (دقت کنید).
منتها این سؤال باقى مى ماند که: چرا درخواست او را درباره ادامه حیاتش پذیرفت، و چرا فوراً نابودش نکرد؟!
پاسخ این سؤال، همانست که در بالا گفته شد و به تعبیر دیگر:
عالم دنیا میدان آزمایش و امتحان است (آزمایشى که وسیله پرورش و تکامل انسان ها است). و مى دانیم آزمایش، جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفانها و بحرانها امکان پذیر نیست.
البته، اگر شیطان هم نبود، هواى نفس و وسوسه هاى نفسانى، انسان را در بوته آزمایش قرار مى داد، اما با وجود شیطان این تنور آزمایش داغتر شد، چرا که شیطان، عاملى است از برون، و هواى نفس عاملى است از درون!

* * *
تکبر کرد و رانده درگاه خدا شد! 2 ـ آتش کبر و غرور سرمایه هستى را مى سوزاند
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma