2. توسعه و آبادانى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
1. بسترسازى جهت گردش سرمايهرابطه كنز و زكات:

به گواهى تاريخ نويسانى كه درباره تمدّن اسلام بحث كرده اند اعم از مورّخان مسلمان وغير مسلمان، اسلام در فتح دروازه هاى پيشرفت و تمدن پيشتاز است و از راه هاى گوناگون درصدد نهادينه كردن ارزش هايى است كه به رشد و ترقى جامعه اسلامى بيانجامد، و راه هايى كه به انحطاط و عقب ماندگى جامعه ختم شود و به ركود و تعطيلى منجر گردد در اين بينش جايى ندارد. كار و تلاش هميشگى، مشاركت در برنامه ها و سياست هاى اقتصادى، ايجاد روحيه دگردوستى و تعاون، برتر دانستن منافع اجتماعى بر منافع شخصى و بالاخره در يك كلام، تلاش جهت توسعه و آبادانى جوامع اسلامى در مقابل جوامع ديگر، از جمله ارزش هايى است كه در سايه امورى از جمله پرهيز از راكد نگهداشتن اموال به بار مى نشيند.
اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد: «أوصيكم... بالاكتساب في الفقر والغنى; شما را سفارش مى كنم به كار و تلاش (و درآمد زايى) چه در حال فقر و چه در حال بى نيازى».(1)
در اين بينش كار كردن ذاتاً محترم است، هر چند نيازى به درآمد آن نباشد. در واقع «كار» در اسلام تنها براى مصرف نيست، بلكه گاه براى منفعت رسانى بيشتر است.
آن حضرت در حديث ديگرى مى فرمايد: «المال ما أفاد الرجال; سرمايه مطلوب آن است كه به حال مردم سودمند باشد».(2)
در سخن ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «ما يخلف الرجل بعده شيئاً أشدّ عليه من المال الصامت; آدمى پس از خود چيزى را باقى نمى گذارد كه (در حسابرسى) از مال راكد، شديدتر باشد». راوى پرسيد: پس با مال صامت چه كنيم؟ حضرت فرمود: «يجعله في الحائط والبستان والدار; آن را در (راه آبادسازى) باغ و بستان و مسكن قرار بدهد».(3)
از همين رو در نگاه اسلام معطّل گذاشتن زمينِ كشاورزى مجاز نيست، زيرا باير گذاشتن زمين هاى حاصلخيز نوعى خارج كردن اموال از چرخه توليد است.
در قرآن كريم مى خوانيم: «(هُوَ أَنشَأَكُمْ مِّنَ الاَْرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا); خداوند شما را از زمين آفريد و آبادانى آن را از شما خواسته است».(4)
در روايتى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «من كان له أرض فليزرعها وإلاّ فليؤدّها أخاه...; هر كس زمينى دارد، در آن زراعت كند و گرنه به برادر (مؤمنش) بسپارد (تا روى آن كار كند)...».(5)
بر اساس همين سياست مالى است كه در اسلام بر نقدين (طلا و نقره) در صورتى زكات واجب
مى شود كه كنار گذاشته شوند و نيز بر شتر و گاوى كه در طول سال كار نكرده باشند پرداخت زكات واجب مى شود.
وضع اين گونه مقررات اقتصادى، افزون بر آنكه تشويقى است بر لزوم به كارگيرى سرمايه، بيانگر آن است كه اسلام از راكدگذاشتن امكانات و سرمايه به هر شكلش مخالف است.
امام صادق(عليه السلام) در اين باره مى فرمايد: «إنّ من فناء الإسلام وفناء المسلمين أن تصير الأموال في أيديمن لايعرف فيها الحقّ ولايصنع فيها المعروف; فناى اسلام و مسلمانان زمانى است كه اموال در دست كسى قرار گيرد كه حق آن را ادا نكند و كار نيك به وسيله آن انجام ندهد».(6)

(1) . الحياة، ج 5، ص 297 .
(2) . عيون الحكم والمواعظ، ص 42 .
(3) . وسائل الشيعه، ج 12، ص 44، ص 1.
(4) . هود، آيه 61 .
(5) . ر.ك: كنز العمال، ج 15، ح 42053 .
(6) . كافى، ج 4، ص 25، ح 1.
1. بسترسازى جهت گردش سرمايهرابطه كنز و زكات:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma