تحمل عدالت براى بعضى از افراد دشوار است. در حكومت اميرمؤمنان على(عليه السلام)
گروهى بر اثر مهيا نبودن زمينه زياده خواهى و تبعيض، از آن حضرت فاصله گرفته و به
معاويه پيوستند. بعضى از اطرافيان آن حضرت، به وى پيشنهاد كردند دست آنان را در
مصرف بيت المال باز بگذارد; ليكن امام(عليه السلام) در برابر آنها مقاومت كرده،
فرمود: «ألا و إنّ إعطاء المال في غير حقِّه تبذير و إسراف و هو يرفع صاحبه في
الدنيا ويضعه في الآخرة و يُكرِّمه في الناس و يُهينه عندالله ولم يضع امرؤ ماله في
غير حقّه و لا عند غير أهله إلاّ حرمه الله شكرهم و كان لغيره وُدّهم فإن زلّت به
النعل يوماً فاحتاج إلى معونتهم فشرّ خدين و ألأم خليل; آگاه باشيد بخشيدن مال در
غير موردش تبذير و اسراف است، هر چند ممكن است اين كار در دنيا سبب سربلندى كسى كه
آن را انجام داده بشود; ولى در آخرت به زمينش مى زند. اين كار او را (چند روزى) در
ميان مردم (دنياپرست) گرامى مى دارد; ولى در پيشگاه خدا خوارش مى كند و هيچ كس مال
خويش
را در غير مورد استحقاق و نزد غير اهلش قرار نداد مگر اينكه سرانجام خداوند او را
از سپاسگزارى آنان محروم ساخت و محبّتشان را متوجّه ديگرى نمود تا آنجا كه اگر روزى
پايش بلغزد و به كمك آنان نياز داشته باشد بدترين دوست و پست ترين رفيق خواهند
بود».(1)
از جواب امام(عليه السلام) به دست مى آيد كه اين مسئله، اختصاص به بيت المال ندارد،
بلكه مصرف مال شخصى در موارد غير حق و در جايگاه ناپسند نيز از مصاديق اسراف است.
(1) . نهج البلاغه، خطبه 126.