در بعضى از روايات آن نوع از بذل و بخششى كه باعث گردد دست آدم بخشنده، تهى شده و
راه زندگى بر او بسته شود يا زندگى بر او دشوار گردد، از مصاديق تبذير شمرده شده
است.
ابوبصير مى گويد: «سألت أبا عبدالله(عليه السلام) عن قوله
تعالى: (لا تبذّر تبذيراً) قال: بذر الرجل ماله و يقعد ليس له مال، قال: فيكون
تبذير في حلال؟ قال: نعم; درباره تفسير جمله (لا تبذّر تبذيراً) از امام
صادق(عليه السلام)پرسيدم آن حضرت فرمود: منظور آن است كه آدمى بر اثر انفاق اموال
خود، فقير گردد و دستش خالى بماند. ـ ابوبصير پرسيد: مگر در عمل حلال تبذير صدق مى
كند؟ امام پاسخ داد: ـ آرى».(1)
اين موضوع به قدرى اهميت دارد كه اسراف و زياده روى حتى در مسائل كوچك و كم اهميّت
از نظر اسلام، ممنوع است.
در روايتى از عبدالله بن عمرو مى خوانيم: «مرّ رسول الله(صلى
الله عليه وآله)بسعد، و هو يتوضأ، فقال: ما هذا السَرَفيا سعد؟ قال: أفي الوضوء
سرف؟! قال: نعم و إن كنت على نهر جار; رسول خدا از كنار سعد گذشت در حالى كه
مشغول وضو بود. فرمود: اى سعد، اسراف را كنار بگذار. سعد گفت: مگر در وضو گرفتن هم
اسراف صدق مى كند؟ پيامبر فرمود: آرى. گرچه كنار نهر آب باشى».(2)
(1) . بحارالانوار، ج 72، ص 302 باب 77. (2) . مسند احمد، ج 2، ص 221; سنن ابن ماجه، ج 1، ص 147، ح425.