رابطه «گناه» با «رزق و روزی»

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

رابطه «گناه» با «رزق و روزی»

Question آیا آلودگی به «گناه» با کم شدن «رزق و روزی» ارتباط دارد؟
AnswerSmall:

بر اساس آیات و روایات، آلودگى به گناهان يكى از علل آفات و حوادث در زندگى انسان هاست. قرآن، كليد گشایش درهاى بسته و فرو نشستن امواج بلا را در بازگشت به سوى خدا دانسته و می فرماید: «اگر اهل شهرها ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند بركات آسمان و زمين را بر آنها مى گشوديم». پيامبر(ص) نیز می فرماید: «هنگامى كه بى عفتى آشكار گردد مرگ و مير ناگهانى زياد مى شود». از سویی عقل، نيز فيض الهی را بر طبق شايستگى ها می داند؛ لذا هنگامى كه انسان با گناه، عدم شايستگى خود را اثبات كند، قطع فيض الهی طبيعى است.

AnswerLarge:

از بسيارى از آيات قرآن و روايات اسلامى استفاده مى شود، يكى از علل آفات و حوادث سخت زندگى، آلودگى به گناهان است كه در آيات و روايات به طور گسترده پيرامون رابطه اين دو با يكديگر سخن گفته شده است، حتى از بعضى از روايات استفاده مى شود كدام گناه با كدام نوع از بلا رابطه دارد، مثلاً زنا و بى عفتى، شرب خمر، كم فروشى، ربا خوارى و قطع رحم هر كدام سبب سلب كدام نعمت مى شود. در حديثى مى خوانيم در كتاب على(عليه السلام) چنين آمده است كه: «پيامبر(صلى الله عليه و آله) فرمود: هنگامى كه زنا و بى عفتى آشكار گردد مرگ و مير ناگهانى زياد مى شود، و هنگامى كه مردم كم فروشى كنند خدا آنها را به قحطى و كمبود نعمت ها گرفتار مى كند و هنگامى كه زكات را نپردازند زمين بركات خود را منع مى كند... و هنگامى كه قطع رحم كنند ثروت ها در دست اشرار قرار مى گيرد، و هنگامى كه امر به معروف و نهى از منكر ترك شود افراد شرور بر آنها مسلط مى شوند و نيكانشان دعا مى كنند و مستجاب نمى شود».(1)
دليل عقل، نيز اين معنا را تأييد مى كند كه ميان گناه و قطع نعمت ها رابطه اى وجود دارد؛ زيرا فيض خداوند بر طبق شايستگى ها و لياقت هاست، هنگامى كه انسانها با گناه، عدم شايستگى خود را اثبات كنند، قطع فيض الهى از آنها طبيعى است.
اضافه بر اين از آيات قرآن استفاده مى شود كه هدف مهم ديگرى نيز در كار است، و آن، بيدار ساختن غافلان و بازگرداندن آنها به درگاه خداست، تا آن جا كه از بعضى از آيات قرآن استفاده مى شود هر زمان پيامبرى براى هدايت قوم مشرك و گنهكارى فرستاده مى شد، خداوند براى فراهم ساختن زمينه هاى پذيرش دعوت آن پيامبر، مشكلات و گرفتارى هايى براى آن قوم فراهم مى ساخت، همان گونه كه در آيه 94 سوره اعراف مى خوانيم: «وَ مَا اَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا اَهْلَهَا بِالْبَأسَاءِ و الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ»؛ (ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اين كه اهل آن را به ناراحتى ها و خسارت ها گرفتار ساختيم، شايد به خود آيند و به سوى خدا بازگردند و تضرع كنند).
به اين ترتيب يكى از اهداف مهم آفات و بلاها و حوادث دردناك، مسائل تربيتى است. و در هر حال كليد گشوده شدن درهاى بسته و فرو نشستن امواج بلا، چيزى جز بازگشت به سوى خدا نيست. همان گونه كه قرآن مجيد مى فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الاَرْضِ»(2)؛ (اگر اهل شهرها و آباديها ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند بركات آسمان و زمين را بر آنها مى گشوديم). و در جاى ديگر مى فرمايد: «وَ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَاَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقَاً»(3)؛ (اگر آنها [جن و انس] در راه ايمان و اطاعت خدا استقامت ورزند، با آب فراوان آنها را سيراب مى كنيم). و آيات ديگر.
در حديث پر معنايى از حضرت على(عليه السلام) چنين مى فرماید: «كسى نزد امير مؤمنان(عليه السلام) آمد عرض كرد: يا اميرالمؤمنين(عليه السلام)! گناهان فراوان كرده ام، دعا كنيد خدا مرا ببخشد، فرمود: برو استغفار كن. ديگرى آمد عرض كرد: مزارع ما از كم آبى خشك شده، دعا كنيد خدا باران بفرستد، فرمود: برو استغفار كن. سوّمى آمد و عرض كرد: يا اميرالمؤمنين(عليه السلام) فقير و بيچاره ام، دعا كنيد خداوند مرا بى نياز كند، فرمود: برو استغفار كن. چهارمى آمد عرض كرد: يا اميرالمؤمنين(عليه السلام) مال و ثروت فراوان دارم ولى فرزندى ندارم، دعا كنيد خدا مرا فرزندى دهد، فرمود: برو استغفار كن. نفر پنجمى آمد و عرض كرد: يا سيّد الوصيين باغ و بستانِ ما، ميوه اش كم شده، دعا كنيد خداوند بركت دهد و ميوه بيشترى نصيب ما شود، فرمود: برو استغفار كن. ششمين نفر آمد عرض كرد: يا على! در منطقه ما چشمه ها خشك شده و آب چشمه ها و كاريزها فرو رفته، دعا كنيد از اين گرفتاريها نجات يابيم، فرمود: برو استغفار كن.
«ابن عباس» در آن جا حاضر بود، تعجب كرد، عرض كرد: يا اميرالمؤمنين هر كدام از اين شش نفر تقاضايى داشتند، شما همه را يك جواب داديد، امام(عليه السلام) فرمود: پسر عم! مگر كلام خدا را نشنيده اى كه در سوره نوح آيات 10 و 11 و 12 مى فرمايد: «فَقُلْتُ اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إنَّهُ كَانَ غَفّاراً * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدرَاراً * وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَّكُمْ جَنّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَّكُمْ أَنهَاراً».(4)،(5)

Peinevesht:

(1). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 374، باب (في عقوبات المعاصي العاجلة).

TarikheEnteshar: « 1396/02/13 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 8224