ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال ششم - شماره پنجاه و دوم - اردیبهشت 1399)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال ششم - شماره پنجاه و دوم - اردیبهشت 1399)

طلیعه سخن

آثار و پیامدهای تراژدی شیوع ویروس کرونا در جهان، از ابعاد و زوایای مختلف قابل تحلیل و بررسی است، که تغییر ناگهانی فضای زندگی مردم ناشی از حضور طولانی در قرنطینه خانگی، شیوع افسردگی و گوشه نشینی در میان اقشار مختلف مردم و افزایش خودکشی و دیگر کشی، افزایش خشونت خانگی علیه زنان و کودکان در کشورهای مختلف بعد از قرنطینه شدن افراد در خانه ها، افزایش هزینه های روانی ، احساس ناامنی و اختلال ناشی از شایعات منفی در رابطه با اخبار ویروس کرونا، ایجاد گسست های اجتماعی و افزایش فردگرایی و انزوای اجتماعی، تضعیف ارزش های اجتماعی و اختلال در هویت ارتباطی جوامع بشری، ایجاد اضطراب ناشی از بیکاری و مشکلات معیشتی و رکود و تعطیلی اقتصاد جهانی و افزایش آمار طلاق و بحران های اجتماعی از جمله این پیامدهای تلخ و دردناک به شمار می آید.

بی شک در کنار نیمه خالی لیوان کرونا ، نمی توان از برخی نکات مثبت هم چون هم بستگی جهانی مردم و نیایش درمانی و معنویت گرایی به ویژه در غرب، به آسانی عبور کرد، مولّفه ای مهم و راهبردی که نوید بخش تغییرات بنیادین معرفتی در جهان پسا کروناست و آیندۀ تئوریک مدرنیته و پست مدرن را به شدت تهدید می کند.

اهمیت نیایش درمانی اخیر مردم به ویژه در جوامع غرب، وقتی آشکار می شود که بدانیم بنیان های معرفتی این جوامع با نفی اصالت معنا(بخوانید معنویت) بر مدار اصالت غریزه بنا شده است، و فروید با غریزه جنسی و لذت گرایی و مارکس با غریزه گرسنگی پدران مدرنیته به شمار می آیند؛ از این رهگذر، اخلاق، معنویت و خانواده به قهقرا سوق داده شد و با نفی عقل فطری و خدامحور، به عقل خودبنیاد انسان اصالت داده شد و در نهایت به اصالت فرد(لیبرالیسم) و اصالت جامعه(سوسیالیسم) منتهی گردید و اینچنین اصالت دین، خانواده و به تبع آن معنویت جایی در مدرنیسم پیدا نکرد.

از سوی دیگر اوصاع معرفتی پست مدرن نیز تعریف چندانی ندارد و مبانی هیچ انگارانه آن به بهای نابودی معنویت زندگی محور تمام شده است و در این اوضاع وانفسا، بار دیگر این نهاد خانوده، اخلاق و معناگرایی است که در آتش اصالت آزادی مطلق انسان در پسامدرن می سوزد.

با همۀ این تفاسیر شاهدیم رفتار مردم در وضعیت شیوع ویروس کرونا، فرسنگ ها با چارچوب مبدعان فکری مدرنیته و پسا مدرن فاصله گرفته دست رد به سینۀ عقل خود بنیاد(اومانیسم) زده شده و جامعۀ متحیر انسانی، با تمسک به خدا برای رهایی از کرونا تلاش می کند که این مهم در جهان پسا کرونا بسیار معنادار است.

به راستی کشورهای غربی که از بهترین مولفه های نظم و پیشرفت و عقلانیت برخوردارند پس از مواجهه با ویروس کرونا نه تنها در مدیریت بحران در حوزۀ بهداشت و درمان و اقتصاد عاجز و ناتوان شدند، بلکه با سیر صعودی نیایش درمانی در غرب که به نوعی خلوت گزینی مومنانه به سبک جوامع ایمانی است، گذار مردم از مدرنیسم به جامعۀ توحیدی را نظاره کرده و سیطرۀ خود در حوزه های فلسفه، هنر، اخلاق و رسانه از دست رفته می بینند.

این مهم، فرصت طلایی برای جوامع شرقی به ویژه جهان اسلام فراهم ساخته تا با اتکاء بر ارزش های بومی و معرفتی بتواند از بند مدرنیسم رهایی یافته و سلسله جنبان معناگرایی در جهان پسا کرونا لقب گیرند.

در این میان جوامع اسلامی با بهره گیری از ظرفیت های مختلف دینی و اسلامی هم چون آموزه های ماه مبارک رمضان می توانند طلایه دار معنویت در جهان لقب گیرند؛ چرا که حقیقت رمضان، بازگشت فطرت پاک بشری به خدامحوری است، و اینچنین اعتقاد به وحدانيّت خداوند عالي‏ترين نقش را در تحقق سبک زندگی مومنانه و تحقق آرامش درونی به ویژه در حال و هوای شیوع ویروس کرونا در جهان فراهم خواهد کرد.

هم چنین روزه داری در ایام ماه مبارک رمضان، تجلی خدامحوری و نفی هوای نفس به شمار می آید؛ وقتي اصالت خدا مطرح گردد حق از آن خدا خواهد بود نه غير خدا در نتیجه تلاش همگانی مردم برای کسب رضایت الهی و نفی منیّت در بالاترین درجه خود قرار میگیرد در نتیجه تسلیم در برابر حدود الهی و تمکین در برابر خدا و حق واحد، حیات دینی جوامع بشری را به ویژه در جهان پساکرونا بسیار معنادار خواهد نمود.

در مجموع بحران کرونا نشان داد قرنطینه و به نوعی خلوت گزینی از جهاتی خوب است؛ چرا که جهان بر مبنای فطرت به شدت تشنۀ معنویت است و زندگی در بحبوبۀ نظم ماشینی و عقلانیت ابزاری، به سکوتی احتیاج دارد تا سلامت جسمی و روحی انسان در ساحت معنویت شکل گیرد، لذا سحر خیزی، و راز و نیاز و قرائت ادعیه های مختلف در قالب خلوت گزینی های عبادی، متناسب با شرایط بحرانی شیوع اپیدمی کرونا، از ظرفیت عظیم ماه مبارک رمضان در اصلاح نفوس مردم به سمت خیر و نیکی و ایثارگری و همبستگی جهانی و بسط و گسترش محبت در ابعادی جهان شمول، خبر می دهد.

در کنار ظرفیت های ذاتی ماه مبارک رمضان، لزوم تولید محتوای اعتقادی در حوزۀ دین و معنویت در فضای مجازی انکار ناپذیر است؛ چرا که تحقق این مسأله نه تنها به تقویت آرامش بخشی جامعه منتهی خواهد شد؛ بلکه نقش بارز معنویت بر سلامت را به خوبی آشکار خواهد ساخت و از تردید و تشکیک در اعتقادات مردم به حقانیت اسلام و مذهب تشیع به ویژه در بحبوحۀ شیوع اپیدمی کرونا در کشور جلوگیری خواهد کرد.

حلقۀ مفقودۀ تکمیل پروسۀ معنویت و سلامت در ماه مبارک رمضان، تشکیل گروه های اجتماعی کوچک و بزرگ در فضای مجازی است که این مهم با نقش آفرینی گروههای مرجع دینی هم چون طلاب و روحانیون، پیوند ناگسستنی کیفیت زندگی با سلامت جسمی و معنوی،و تزریق امید را در هنگامه جدال با کرونا به منصۀ ظهور می رساند.

--------------------

پیام ها و بیانیه ها

پیام تسلیت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدّظلّه) به مناسبت

رحلت همسر مکرمۀ حضرت آیت الله یزدی(دامت برکاته)

حضور محترم جناب مستطاب آیت الله حاج شیخ محمد یزدی (دامت برکاته)

خبر درگذشت متعلقۀ محترمه (قدس سرها) موجب نهایت تأسف گردید. آن مرحومه مکرمه سالها در کنار شما و پشتیبان تلاشها و مجاهدتهایتان بود. خداوند روح او را با ارواح محمد و آلش(علیهم السلام) محشور گرداند و به جنابعالی و فامیل محترم صبر و اجر فراوان عنایت کند.

پیام تسلیت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدّظلّه) به مناسبت

رحلت حضرت آیت الله حاج سیدجعفر کریمی(قدس سره)

پیام تسلیت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) به مناسبت بسم الله الرحمن الرحیم

رحلت عالم فرزانه آیت الله حاج سیدجعفر کریمی (رحمة الله علیه) موجب نهایت تأسف گردید. این عالم ربانی سالیان دراز با جامعه مدرسین همکاری داشتند و مسئول شورای استفتائات دفتر رهبر انقلاب بودند.

اینجانب این ضایعۀ مولمه را به رهبری بزرگوار، حوزه های علمیه و دوستان و بیت شریف آن عالم والامقام تسلیت عرض می کنم و شادی روح او را از خداوند و صبر و اجر فراوان برای بیت شریفش مسألت دارم.

پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدّظلّه)

در آستانه سال نو

ملت بزرگ ایران؛

در این ایام که، مردم ما در تلاش و تکاپوی تحویل سالی نو و تدارک دید و بازدیدها بودند، بلیه ای عالمگیر، آرامش همگان را سلب نمود. در این شرایط ویژه همه شما عزیزان را به توجه جدی به خطر این بیماری با حفظ خونسردی کامل جلب مینمایم.

از تلاش ایثارگرانه و مجدانه جامعه پزشکی و پرستاری و دیگر تلاشگران عرصه بهداشت و درمان و نیروهای جانبرکف نظامی و انتظامی و همیاریهای مردمی از صمیم قلب تشکر و قدردانی میکنم. از همه ملت عزیز تقاضا دارم نسبت به رعایت تمامی موارد درخواستی از سوی مسئولین بهداشت و درمان، از جمله ماندن در خانه و پرهیز از هرگونه سفر غیر ضروری، دقت ویژه نمایند. از مسئولین محترم نیز میخواهم با تلاشهای بیوقفه و اتخاذ روشهای علمی، مردم کشور را (خاصه در استانهای بهشدت درگیر) یاری کنند.

مردم عزیز ما با توبه به درگاه الهی و طلب عفو و توسلات و دعاهای خود در آستانه سال نو به خصوص در شب جمعه آخر سال، امیدوار به لطف خداوند و عنایات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند.

در پایان، با دعا و تضرع به درگاه ذات اقدس احدیت و توسل به ارواح طیبه حضرات معصومین(علیهم السلام) ، دفع و رفع این بلیه را مسألت مینمایم.

سخنان مهم آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تجلیل از

کادر درمانی و گروه های جهادی و توصیه هایی مهم به مناسبت نیمه شعبان

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در سخنانی مهم به مناسبت نیمه شعبان، توصیه هایی خطاب به آحاد ملت ارائه کردند.

ایشان در ابتدای فرمایشات خود با تبریک در پیش بودن ایام فرخنده میلاد مبارک حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) و ایام نیمه شعبان به عموم مردم، تاکید فرمودند: سزاوار است در شب نیمه شعبان همۀ مردم در خانه های خود دست به دعا بردارند و خدا را به آن حضرت و اجداد طاهرینش قسم دهند و سلامتی هر چه زودتر بیماران و پایان این بلای همه جا گیر را از او بخواهند و مطمئن باشند این دعاها به هدف اجابت نزدیک است.

ایشان ضمن توصیه مجدد عموم مردم به رعایت توصیه های بهداشتی، بار دیگر از تلاش های کادر درمانی، پزشکان و پرستاران در مقابله با بیماری کرونا و نجات مبتلایان تقدیر کرد و فرمودند: بهترین سپاسگزاری از کادر پزشکی و درمانی عمل به توصیه های آنان است. مردم عزیز ما همچنان که تاکنون توصیه های مسؤولان بهداشتی و کادر درمانی را رعایت کرده اند، از این به بعد نیز به این توصیه ها عمل کنند و حتی الامکان از خانه های خود جز به هنگام ضرورت خارج نشوند.

معظم له همچنین تلاش های خالصانه گروه های جهادی مرکب از طلاب و روحانیون جوان، دانشجویان و بسیجیان در همکاری با کادر پزشکی را ستایش کردند.

خاطرنشان می گردد که معظم له هدایایی را به گروه های جهادی مقابله با بیماری کرونا و همچنین خانواده هایی که عزیزان خود را در این راه از دست داده اند، تقدیم نمودند.

--------------------

فتاوا

    حکم روزه در شرایط شیوع بیماری کرونا

    با توجه به سوالات متعدد مخاطبین در مورد حکم روزه در شرایط شیوع بیماری کرونا پاسخ معظم له به شرح ذیل می باشد:

    در صورتی که واقعا روزه گرفتن خوف ضرر داشته باشد (آن هم به تصدیق اطباء حاذق و متدین)، در این صورت می توانند روزه نگیرند. البته مبادا اشخاص این موضوع را بهانه ای برای روزه خواری قرار دهند.

--------------------

یادداشت

خلاصه ای از زندگینامه حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف

به روایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

ماه شعبان يكى از عزيزترين ماه‏ هاى اسلامى و يادآور خاطره‏ هاى بزرگ است كه از همه مهم تر، خاطره ميلاد فرخنده حضرت بقيّةاللَّه مهدى‏ منتظر عليه السلام در پانزدهم ماه است كه فضاى اين ماه را به بوى ولايت عطرآگين ساخته است.

مهدی موعود کیست؟

مهدى عجّل الله تعالی فرجه الشریف، دوازدهمين جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و فرزند امام حسن عسكرى عليه السلام است؛ نامش «محمّد» و كنيه ‏اش «أبو القاسم» است.

ولادت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف

ولادت باسعادت منجى عالم بشريّت، مهدى‏ موعود، امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف در سحرگاه نیمه شعبان در سال ٢٥٥ه ق، در «سرّ من رأى‏» (سامراء)، واقع شد. و آن حضرت از مادرش نرجس تولّد يافت.

«مهدى» هم‏ اكنون‏ زنده‏ است و چون تولّدش به سال ٢٥٥ هجرى بوده هم اكنون بيش از هزار سال از عمر او مى‏ گذرد.

آن حضرت در عين اين كه در حال حيات است از نظرها پنهان مى‏ باشد؛ يعنى، با اين كه از يك زندگى طبيعى برخوردار است، ولى‏ بطور ناشناس در همين جهان زندگى دارد. و مأموريّت دارد به هنگام آمادگى كافى در جهان و عجز و ناتوانى قوانين بشرى از اصلاح وضع دنيا، پرچم عدالت را برافرازد و با استمداد از اصول معنوى و ايمان جهانى آباد و مملوّ از صلح و عدالت را بسازد.

القاب امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف

از جمله القاب آن حضرت، «مهدى» و «صاحب الزّمان» و «قائم» مى‏باشد.

هم چنین يكى از اسامى و نام هاى مقدّس حضرت مهدى عليه السلام، بقية اللّه است. بقيّة اللّه معناى گسترده ‏اى دارد و شامل هر چيزى كه باقى بماند و جنبه الهى داشته باشد مى‏شود، در واقع هر موجود نافع كه از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مايه خير و سعادت گردد «بقيّة اللّه» محسوب مى‏ شود.

حضرت مهدى كه آخرين پيشوا و بزرگترين رهبر انقلابى پس از قيام پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است، يكى از روشن ‏ترين مصاديق «بقيّة اللّه» است. و از همه به‏ اين لقب شايسته ‏تر است، به خصوص كه تنها باقيمانده بعد از پيامبران و امامان است و در روايات متعددى به آن اشاره شده است.

از تولد تا غیبت

يازدهمين پيشواى شيعه، حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام در سال دويست و شصت هجرى قمرى ديده از دنيا بربست و مقام امامت و رهبرى امّت به فرمان خداوند بزرگ به فرزند ارجمند وى حضرت مهدى‏ عجّل الله تعالی فرجه الشریف، موعود جهانيان انتقال يافت. روزى كه امام پدر ارجمند خود را از دست داد، سنّ مبارك او از شش سال تجاوز نمى‏ كرد.

چون دشمنان امام در هر لحظه در كمين او بودند و تصميم گرفته بودند كه به هر قيمتى باشد به زندگى او خاتمه دهند، وى به فرمان خداوند از ديدگان مردم غايب گرديد.

غیبت صغری

آن حضرت داراى دو غيبت بود؛ غيبت صغرى و كوتاه مدت كه حدود ٦٩ سال طول كشيد. و غيبت‏ كبرى‏ كه با پايان يافتن دوران غيبت صغرى آغاز و تا زمان ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت.

غيبت صغرى از سال دويست و شصت كه سال وفات امام عسكرى عليه السلام است، آغاز گرديد و در سال سيصد و بيست و نه كه سال وفات آخرين نماينده اوست پايان يافت.

گفتنی است هر چند امام مهدى عليه السلام آشكارا امامت مردم را به عهده نداشت؛ ولى در همان دوران غيبت صغرى، به وسيله نوّاب خويش، متكفّل هدايت پيروان مكتب اهل بيت بود و مشكلات علمى و فقهى آنان را حل مى‏ كرد. از جمله آنها، مى‏ توان به پاسخ امام عليه السلام به پرسش هاى «اسحاق بن يعقوب» در زمينه ‏هاى‏ گوناگون اشاره كرد و همچنين مى‏ توان از توقيع مفصّلى كه امام عليه السلام در پاسخ به سؤالات نماينده مردم قم، جناب محمّد بن عبد اللَّه بن جعفر حميرى صادر نمود، ياد كرد.

این مسأله نشان می دهد شيعيان خاصّ آن حضرت مى‏ توانستند مسائل مورد نياز خود را به وسيله چهار نماينده خاصّ وى از حضرتش سؤال كنند و پاسخ آنها را بطور كتبى دريافت نمايند. اين جريان تا سال سيصد و بيست و نه‏ هجرى قمرى ادامه داشت و نمايندگان چهارگانه آن حضرت، يكى پس از ديگرى اين مقام و منصب را حفظ نموده و با درگذشت آخرين نماينده وى، نيابت و نمايندگى خصوصى پايان يافت و اداره امور شيعيان و بيان حلال و حرام و رسيدگى به خصومات و اختلافات و كلّيّه شؤون زندگى مردم به فقهاى بزرگ شيعه كه نمايندگان عامّ آن حضرت هستند واگذار گرديد و به نيابت خصوصى كه فردى بطور معيّن نماينده امام گردد، خاتمه داده شد.

علّت اين نامگذارى به غیبت صغری، روشن است؛ زيرا در قسمت اوّل از غيبت، اگر چه شيعيان از شرفيابى به حضور امام عليه السلام محروم بودند، ولى نمايندگان خصوصى امام مى‏ توانستند با او تماس بگيرند و مطالب و وقايع را به عرض امام برسانند و بعلاوه دوران آن نيز كوتاه بود؛ از اين نظر، اين غيبت را «غيبت صغرى» مى‏ گفتند.

نواب خاص حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف چه کسانی بودند؟

امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف در غيبت صغرى به وسيله چهار سفير مخصوص خود با مردم مسلمان در حال تماس بودند و بسيارى از نيازمندى‏ هاى مردم را از طريق نمايندگان خود برطرف مى‏نمودند که مشخّصات آنان به قرار زير است:

١. عُثمان بن سعید عَمْری كه منسوب به قبيله «بنى عمرو بن عامر» است و از يازده سالگى افتخار خدمتگزارى به خاندان رسالت را داشت و از اصحاب و ياران امام هادى و حضرت عسكرى عليهما السلام به شمار مى‏ رفت و وكيل مخصوص امام عسكرى بود. او آنچنان مورد وثوق و اطمينان امام بود كه حضرت عسكرى علیه السلام درباره وى و فرزندش «محمّد بن عثمان» كه پس از درگذشت پدر افتخار نيابت از مهدى را پيدا نمود، چنين فرمود: «عمرى و فرزند او مورد وثوق من هستند؛ هرچه از من براى شما نقل كنند حقيقتى است كه از من‏ شنيده ‏اند و نقل مى ‏نمايند؛ هر دو نفر ثقه و مورد اعتماد من هستند، به سخنان هر دو گوش فرا دهيد و هر دو را اجرا نماييد».

با مراقبت ‏هاى شديدى كه حضرت عسكرى نسبت به فرزند خود داشت، كمتر كسى را اجازه مى‏ داد كه از حضرت مهدى علیه السلام ديدن كند؛ وى از افراد مخصوصى بود كه حضرت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف را در دوران حيات حضرت عسكرى علیه السلام در خانه ‏اش كراراً زيارت كرده بود؛ شرح زندگى او در كتاب ‏هاى رجال بطور گسترده بيان شده است‏ و تاريخ دقيق درگذشت وى به دست نيامده است.

٢. محمّد بن عثمان بند سعيد، فرزند اوّلين سفير و خود او دوميّن سفير و وكيل امام زمان عليه السلام است كه زمان امام عسكرى علیه السلام را درك كرده و در حديثى، امام عسكرى علیه السلام وى و پدرش را به بهترين وجهى توثيق نموده است. دوران سفارت او طولانى و گسترده ‏تر بود و همواره نامه‏ هاى شيعيان را به حضور امام مى‏ رسانيد و پاسخ كتبى را به آنان باز مى‏ گردانيد؛ وى در سال ٣٠٤ و يا ٣٠٥ در گذشته است.

٣. حسين بن روح‏ كه در جامعه آن روز جهان شيعه به عقل و درايت اشتهار داشت و از نزديكان محمّد بن عثمان دوّمين سفير امام و راز دار او بود؛ وى‏ موضوع سفارت را به فرمان امام به حسين بن روح واگذار نمود و در سال سيصد و بيست و شش درگذشت.

٤. على بن محمّد سمرى‏ آخرين سفير امام عجّل الله تعالی فرجه الشریف است كه امام در نامه ‏اى به خود او نوشته و دستور داده است كه تو آخرين سفير مخصوص من هستى، ديگر نبايد كسى را به جاى خود معرّفى كنى! وى در نيمه شعبان سال سيصد و بيست و نه درگذشت.

دورۀ غیبت کبری

با درگذشت على بن محمّد سمرى‏ آخرين سفير امام عجّل الله تعالی فرجه الشریف، باب سفارت خصوصى بسته شد و از آن به بعد تا امروز، دوران غيبت كبرى مى‏ باشد و هرگونه ادّعاى نيابت خاصّه از طرف آن حضرت مردود شناخته شده، و مى ‏دانيم در عصر غيبت مهدى (ارواحنا فداه) تداوم خط امامت و ولايت به وسيله نواب عام‏ آن حضرت يعنى علما و فقها صورت مى‏ گيرد.

و علّت اين نامگذارى به « غیبت کبری» روشن است؛ چرا که بر اثر بسته شدن هر نوع تماس‏ هاى خصوصى و طولانى بودن زمان غيبت، نام آن را «غيبت كبرى» نهادند.

دوره حکومت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف

بی شک اگر مردم براى حكومت‏ واحد جهانى‏؛ آن هم برپايه فضيلت و اخلاق و عدل و داد و رعايت حقوق و احكام اسلامى آمادگى پيدا كنند، آن حضرت بطور مسلّم آشكار خواهد شد. و اینچنین سرانجام حكومت‏ جهانى‏ ، به دست با كفايت مهدى عليه السلام برپا مى ‏شود؛ و همه جا پر از عدل و داد مى‏ گردد؛ و مضمون آيه «انَّ الارْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ‏؛ بندگان شايسته ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد»، تحققّ مى‏ يابد.يعنى همان چيزى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و همه امامان معصوم علیهم السلام در صدد آن بودند؛ و شرايط خاص زمان و مكان اجازه وصول به آن را نداد.

البته حكومت‏ جهانى حضرت مهدى‏ عجّل الله تعالی فرجه الشریف در آخر كار، هرگز مانع از حكومت هاى اسلامى در مقياس هاى محدودتر پيش از آن از طرف مستضعفان بر ضد مستكبران نخواهد بود، و هر زمان شرايط آن را فراهم سازند وعده حتمى و مشيت الهى در باره آنها تحقق خواهد يافت و اين پيروزى نصيبشان مى‏شود.

مدت حکومت حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف چند سال است؟

گرچه درباره مدّت حكومت آن حضرت احاديث مختلفى در منابع اسلامى ديده مى‏ شود كه از ٥ يا هفت سال تا ٣٠٩ سال (مقدار توقّف اصحاب كهف در آن غار تاريخى) ذكر شده، كه در واقع ممكن است اشاره به مراحل و دوران هاى آن حكومت باشد (آغاز شكل گرفتن و پياده شدنش پنج يا هفت سال و دوران تكاملش ٤٠ سال و دوران نهائى‏ اش بيش از سيصد سال!)؛ ولى قطع نظر از روايات اسلامى، مسلّم است كه اين آوازه‏ ها و مقدّمات براى يك دوران كوتاه مدّت نيست بلكه قطعاً براى مدّتى است طولانى كه ارزش اين همه تحمّل زحمت و تلاش و كوشش را داشته باشد!

منابع:

١. پاسخ به پرسش هاى مذهبى

٢. حكومت جهانى مهدى عجّل الله تعالی فرجه الشریف

--------------------

یادداشت

جایگاه بهداشت و سلامت در اسلام

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

درست است كه وظيفه دين و آيين، هدايت مردم به راه‏ هاى راست و اعتقاد ها و برنامه ‏هاى اخلاقى است و رسالت انبيا به عنوان طبيبان روحانى درمان انواع بيمارى‏ هاى فكرى و اخلاقى است؛ ولى از آنجا كه طب جسمانى نيز رابطه نزديكى با طب روحانى دارد گاه به سراغ اين امور نيز مى‏ رفتند. به بيان ديگر مسائل مربوط به بهداشت و سلامت جسم رابطه نزديكى با سلامت روح دارد ازاين ‏رو سلامت جسم نيز مورد توجه اسلام بوده است.

اسلام براى نظافت و بهداشت اهميّت فراوانى قائل شده است تا آنجا كه در حديث مشهور پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏ خوانيم: «فَاِنَّ اللهَ تَعالی بَنَی الاِسلامَ عَلَی النِّظافَةِ؛ خداوند (پايه ‏هاى) اسلام را بر نظافت بنا نهاده است» و تا آنجا اهميت دارد كه از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود: «الإسلامُ نظيفٌ فتَنَظَّفُوا، فإنه لا يَدْخُلُ الجنةَ إلا نظيفٌ؛ جز افراد با نظافت و تميز وارد بهشت نمى‏ شوند».

از این رهگذر، در روايات اسلامى و گفتار امامان معصوم عليهم السلام از هر عاملى كه موجب ناپاكى و كثيفى مى‏ شود نهى شده، و به هر امرى كه باعث پاكيزگى‏ و بهداشت مى‏ گردد تأكيد شده است.

در این میان يك رشته دستورات طبى و بهداشتى از معصومين عليهم السلام نقل شده است، همچنين آیاتی از قرآن کریم، پرده از روى مسائل بهداشتى و درمانى بر مى‏ دارد. که در ادامه مورد اشاره قرار می گیرد.

پاكیزگی، به مثابۀ یک ارزش

 در قرآن کریم مى‏ خوانيم: «قُلْ لايَسْتَوِى الْخَبيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ اعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبيْثِ؛ بگو (هيچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نيستند هر چند فزونى ناپاك ها تو را به شگفتى اندازد!».

به هر چيز پاكيزه «طيّب» مى‏ گويند؛ که پاكيزگى‏ ظاهرى را نیز شامل مى‏ شود؛ زيرا طبع آدمى ذاتاً از اشياء ناپاك متنفر است. ممكن است، انسان بر اثر نادانى، اين مواهب پاك را بيالايد، ولى خداوند، در عالم آفرينش آنها را پاك آفريده است.

لذا در قرآن کریم در توصيفى از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مى‏ خوانيم: «وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ؛ پيامبر، طيّبات را براى آنها حلال و خبائث را حرام مى‏ كند».

در اين آيات پاكيزگى‏ به عنوان يك ارزش محسوب شده و ناپاكى، يك ضدّ ارزش به حساب آمده است.

بهداشت لباس

خداوند در قرآن کریم به دنبال مساله توحيد، دومين دستور را درباره پاكيزگى از آلودگي ها قرار داده و می افزاید: «وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ؛ و لباست را پاك كن».

بعضى واژۀ «ثِياب» را به لباس ظاهر تفسير كرده ‏اند؛ چرا كه پاكيزگى‏ لباس ظاهر از مهم ترين نشانه ‏هاى شخصيت، و تربيت و فرهنگ انسان است، مخصوصاً در عصر جاهليت كمتر از آلودگي ها اجتناب مى‏ نمودند و لباس هايى بسيار آلوده داشتند، مخصوصاً معمول بود (همانگونه كه در ميان گرفتاران جاهليت عصر اخير نيز معمول است) دامان لباس را بسيار بلند مى‏ كردند، به گونه ‏اى كه روى زمين مى‏ كشيد، و آلوده مى شد، و اينكه در بعضى از روايات از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود: معنى آيه اين است: «ثيابك فقصر؛ لباست را كوتاه كن» نيز ناظر به همين معنى است.

پيوند بهداشت و عبادات

در قرآن کریم آنچه باعث پاكيزگى‏ جان انسان مى‏ گردد در قالب احكام وضو و غسل و تيمم كه موجب صفاى روح است، تشريح شده است.

از جمله در آیۀ شریفۀ قرآن می خوانیم: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ‏ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى‏ أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ مِنْهُ ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هنگامى كه براى نماز بپاخاستيد صورت و دست ها را تا آرنج بشوئيد و سر و پاها را تا مفصل (يا برآمدگى پشت پا) مسح كنيد و اگر جنب باشيد خود را بشوئيد (غسل كنيد) و اگر بيمار يا مسافر باشيد يا يكى از شما از محل پستى آمده (قضاى حاجت كرده) يا با زنان تماس گرفته باشيد (آميزش جنسى كرده ‏ايد) و آب (براى غسل يا وضو) نيابيد با خاك پاكى تيمم كنيد و از آن بر صورت (پيشانى) و دست ها بكشيد، خداوند نمى‏ خواهد مشكلى براى شما ايجاد كند بلكه مى‏ خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد».

از آن‏جا كه نمازگزار در برخى از مواقع همه بدن را بايد به عنوان «غسل» بشويد و معمولًا در شبانه روز چند بار وضو بگيرد و پيش از غسل و وضو تمام بدن را از هر نوع كثافت و آلودگى پاك سازد؛ ناچار يك فرد تميز و نظيف خواهد بود. از اين نظر نماز به بهداشت‏ و موضوع نظافت كه يك امر حياتى است كمك مى‏ كند.

در روايتى از امام على بن موسى الرضا علیه السلام مي خوانيم: «إِنّما اُمِرَ بِالْوَضُوء وَبُدِأ بهِ لِأَن يَكُون الْعَبدُ طاهِراً إَذا قامَ بَيْنَ يَدَىِ الْجَبّار عِنْدَ مُناجاتِهِ إِيّاه مُطيعاً لَهُ فيما أَمَرَه نَقِيّاً من الأَدْناس والنّجاسَة مَعَ ما فيهِ مِن ذَهابِ الكَسل وَ طَردِ النُّعاسِ وَ تَزْكِيةِ الْفُؤادِ لِلْقِيام بَينَ يَدَىِ الجَبّار؛ براى اين دستور وضو داده شده و آغاز عبادت با آن است كه بندگان هنگامى كه در پيشگاه خدا مى‏ ايستند و با او مناجات مى‏ كنند پاك باشند، و دستورات او را بكار بندند، از آلودگي ها و نجاست ها بر كنار شوند، علاوه بر اين وضو سبب مى‏ شود كه آثار خواب و كسالت از انسان برچيده شود و قلب براى قيام در پيشگاه خدا نور و صفا يابد».

«روزه» يكى ديگر از عبادت های اسلامى است كه «اثرات بهداشتى‏ و درمانى» آن از نظر شستشو و خانه تكانى بدن از موادّ زايد مصرف نشده غذايى كه به طور معمول به صورت چربى‏ هاى مزاحم و اضافه وزن در مى‏آيد و عامل بسيارى از ناراحتى‏ هاى جسمى مى‏ گردد، قابل انكار نيست، و به همين دليل روزه يكى از عوامل مهم پيشگيرى يا درمانى در برابر بسيارى از بيمارى ‏ها محسوب مى ‏گردد.

لذا درباره اثر بهداشتى‏ روزه و تأمين سلامت جسم انسان ‏ها و مصون و محفوظ ماندن از بيمارى ‏هاى گوناگون در حديثى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى‏خوانيم:«صُومُوا تَصِحُّوا؛ روزه بگيريد تا سالم باشيد».

هم چنین قرآن مجيد مى ‏فرمايد: «يَا بَنِى آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ؛ اى فرزندان آدم! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد».

خداوند در اين آيه دستور مى‏ دهد هنگام شركت در مساجد بهترين لباس ‏ها را پوشيده و با مرتب كردن و تميز نمودن خود و رعايت بهداشت و نظافت و آرايش (درونى و بيرونى) گام به مسجد بنهيم.

لذا دربارۀ مسجد قبا در قرآن کریم می خوانیم: «فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ‏؛ گروهى از مردان در آن به عبادت مشغولند كه دوست مى‏ دارند خود را پاكيزه نگه دارند، و خدا پاكيزگان را دوست دارد».

در روايتى كه در تفسير«تبيان» و«مجمع البيان» در ذيل اين آيه از پيامبر صلی الله علیه و آله نقل شده چنين مى‏ خوانيم كه به اهل مسجد قبا فرمود: «ماذا تَفْعَلُونَ فِی طُهْرِکُمْ فَإِنَّ اللّهَ تَعالى قَدْ أَحْسَنَ عَلَیْکُمُ الثَّناءَ، قالُوا نَغْسِلُ أَثَرَ الْغائِطِ؛ شما به هنگام پاك ساختن خود چه كارى انجام مى‏ دهيد كه خداوند اين چنين شما را مدح كرده است؟ گفتند ما اثر مدفوع را با آب مى‏ شوئيم»، رواياتى به همين مضمون از امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام نقل شده است.

ظاهر اطلاق آيه گواهى مى‏ دهد طهارت در اينجا معنى وسيعى دارد كه هر گونه پاكسازى روحانى از آثار شرك و گناه، و جسمانى از آثار آلودگى به كثافات را شامل مى‏ شود.

در مجموع براى اينكه روشن شود هيچگونه سختگيرى در دستورات گذشته در كار نبوده بلكه همه آنها بخاطر مصالح قابل توجهى تشريع شده است، در پايان آيه وضوء و تيمم، آمده است: «ما يُريدُ اللهُ لِيَجعَلَ عَلَيكُم مِن حَرَج وَلَكِن يُريدُ لِيُطَهِّرَكُم‏؛ خداوند اراده نكرده كه بر شما حرج قرار دهد، بلكه اراده كرده تا تطهير كند شما را».

در حقيقت جمله ‏هاى فوق بار ديگر اين واقعيت را تاكيد مى‏ كند كه تمام‏ دستور هاى الهى و برنامه‏ هاى اسلامى بخاطر مردم و براى حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هيچ وجه هدف ديگرى در كار نبوده است، خداوند مى‏ خواهد با اين دستورها هم طهارت معنوى و هم بهداشت و سلامت جسمانى براى مردم فراهم شود.

نقش آب در بهداشت و پاکیزگی

در قرآن کریم، چنين آمده است كه: «وَ أنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءاً طَهُوْراً؛ ما از آسمان آبى پاك و پاك كننده نازل كرديم»

«طهور» صيغه مبالغه از «طهارت» و پاكى است كه هم پاك بودن آب را مى‏ رساند و هم پاك كننده بودن آن را؛ يعنى آب هم ذاتاً پاك است و هم اشياء آلوده را پاك مى ‏كند اما غير از آب، بسيارى از اشياء پاكند، ولى هرگز نمى‏ توانند آلوده ‏اى را پاك كنند.

و به راستى اگر آب خاصّيت پاك كننده نداشت در يك روز تمام زندگى ما و جسم و جان ما آلوده مى‏ شد. حقيقت اين سخن را وقتى درك مى‏ كنيم كه در نقطه ‏اى گرفتار شويم كه آب براى شستشو نباشد، نه تهيه غذا ممكن است، نه پاكيزگى‏ بدن، نه نشاط و طراوتى خواهيم داشت، و نه صحّت و سلامت. درست است كه آب ميكروب ‏ها را نمى‏ كشد؛ ولى چون حلّال بسيار خوبى است؛ انواع ميكروب ‏ها را در خود حل كرده و مى ‏برد، و به همين جهت عامل مؤثّرى براى سلامت و تندرستى است، و از اين گذشته روح انسان را هم از آلودگى‏ ها به وسيله وضو و غسل پاك مى‏ كند.

بى جهت نيست كه در آيه بعد از آن آمده است: «لِنُحِيْىَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً؛ هدف آن است كه به وسيله آن سرزمين مرده را زنده كنيم».

طهارت و پاکیزگی، کلید شناخت و درک حقایق قرآن

قرآن پاك ‏ترين كتاب از مبدأ پاكى و طهارت، بر پاك ‏ترين قلب عالم هستى و از لبان پاك ‏ترين مخلوق الهى، بر عالم وجود عرضه گرديد؛ به همين دليل كسانى مى‏ توانند به اين كتاب نزديك شوند و از آن بهره گيرند كه ظاهر و باطنى پاك و طاهر داشته باشند.

لذا در آيات قرآن کریم می خوانیم كه قرآن را جز پاكان مس نمى ‏كنند، «لا يَمَسُّهُ‏ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ».

اين تعبير هم اشاره به پاكيزگى ظاهرى دارد كه براى تماس با قرآن بايد با طهارت و وضو باشيم، و هم اشاره به اينكه درك مفاهيم و محتواى اين آيات تنها زمانى ميسّر است كه از رذايل اخلاقى پاك باشيم.

بسيارى از مفسران به پيروى از رواياتى كه از امامان معصوم عليهم السّلام وارد شده اين آيه را به عدم جواز مس كتابت قرآن بدون غسل و وضو تفسير كرده ‏اند.

در روايات اهل بيت عليهم السّلام از ابو الحسن امام على بن موسى الرضا علیه السلام نقل شده: «اَلْمُصْحَفُ لاَ تَمَسَّهُ عَلَى غَيْرِ طُهْرٍ وَ لاَ جُنُباً وَ لاَ تَمَسَّ خَيْطَهُ وَ لاَ تُعَلِّقْهُ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ اَلْمُطَهَّرُونَ»؛ قرآن را بدون وضو مس نكن، و نه در حال جنابت، و دست بر خط آن در اين حال مگذار، و آن را حمايل نكن، چرا كه خداوند متعال فرموده: «جز پاكان آن را مس نمى ‏كنند»».

طهارت دهان در تلاوت قرآن

احاديثى از ائمّه عليهم السلام وجود دارد كه از دهان به عنوان «راه قرآن» و «يكى از راه هاى پروردگار» ياد شده است، لذا به لزوم رعایت بهداشت و طهارت دهان‏ توصیه شده است.

امام صادق عليه السلام مى ‏فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «نَظِّفُوا طريق القرآنِ. قيل: يا رسولَ اللَّهِ وما طَرِيقُ القرآنِ؟ قال: أفواهَكُم. قيل: بِماذا؟ قال: بالسّواكِ‏؛ راه قرآن را پاكيزه سازيد. پرسيدند: اى رسول خدا راه قرآن چيست؟ فرمود: دهان هاى شما. پرسيدند: چگونه پاكيزه كنيم؟ فرمود: با مسواك زدن».

در حديث ديگرى امام رضا عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى‏ كند كه فرمود: «أفواهُكُمْ طَريقٌ مِنْ طُرُقِ رَبِّكُمْ، فَأَحَبُّها إلَى اللَّهِ أطْيَبُها ريحاً، فَطَيِّبُوها بِما قَدَرْتُم عَلَيهِ‏؛ دهان هاى شما راه هاى پروردگارتان است، آن را پاكيزه سازيد».

بهداشت تغذیه

بسيارى از امراض را پزشكان از پرخورى مى‏ دانند، خصوصاً در عصر ما كه تلاش هاى جسمى كم شده و ماشين جايگزين نيروى انسانى شده است، و اين عدم تحرك موجب جمع شدن چربي ها در بدن گرديده و كانونى از عفونت را به همراه مى‏ آورد، بار قلب را اين زوائد سنگين و كار كليه را مشكل و به طور كلى سنگينى و ناتوانى بدن را به همراه دارد.

لذا آیۀ «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا ؛بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد» گرچه بسيار ساده به نظر مى‏ رسد، اما امروز ثابت شده است كه يكى از مهم ترين دستورات بهداشتى همين است.

با توجه به اينكه «لا تُسْرِفُوا» بلافاصله پس از امر به اكل و شرب، آمده است مى تواند ناظر به اين نكته باشد كه پرخورى از مصاديق اسرافى است كه از آن نهى شده است.

در این زمینه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «المِعْدَةُ رأس كلِّ داء و الحِميَةُ رَأسُ كُلُّ دَواء؛ معده اساس هر بيمارى و پرهيز ريشه و سرآمد همه دواها است».

هم چنین در روايت دیگر از آن حضرت مى‏ خوانيم: «إِيَّاكُمْ وَ اَلْبِطْنَةَ فَإِنَّهَا مُفْسِدَةٌ لِلْبَدَنِ وَ مُورِثَةٌ لِلسَّقَم؛ از پرخورى بپرهيزيد كه بدن را فاسد مى‏كند و بيمارى به بار مى‏ آورد».

اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏ فرمايد: «إِيَّاكَ وَ الْبِطْنَةَ فَمَنْ لَزِمَهَا كَثُرَتْ أَسْقَامُهُ‏؛ از پرخورى بپرهيزيد، زيرا هر كس بر آن مداومت نمايد به انواع بيمارى ‏ها دچار شود».

چنان‏كه بر كسى پوشيده نيست كه اعتدال و ميانه‏ روى در خوردن، صحت و سلامتى‏ را به ارمغان مى‏ آورد، لذا در روايت ديگرى از اميرمؤمنان آمده است: «مَنِ اقْتَصَرَ في أكْلِهِ كَثُرَتْ صِحَّتُهُ‏؛ هر كس كه در خوردن ميانه روى كند، تندرستى او دوام مى يابد».

رعایت بهداشت فردی، عامل نشاط و شادابی

در حديثى از امام صادق عليه السلام مسواک زدن به عنوان یکی از اسباب نشاط معرفی شده است.

هم چنین در حديث ديگرى شستن سر با خطمى (گياهى است كه معمولًا از گل آن براى شست‏ و شو استفاده مى‏ كنند) و در احاديث ديگرى، استفاده از داروى حمام‏ و كوتاه كردن موى شارب (اصلاح كردن سر و صورت) از اسباب نشاط شمرده شده است.

نظافت و آراستگى

على بن جعفر عليه السلام مى‏گويد: «عن أخيهِ أبي الحسن عليه السلام: سألتُه عن قصّ الشاربِ، أمِنَ السُّنَّةِ؟ قال: نعم.وقال أميرالمؤمنين عليه السلام: أخْذُ الشاربِ مِن النظافَةِ، وهو مِن السَنَّة؛ از برادرم امام كاظم عليه السلام در مورد كوتاه نمودن شارب پرسيدم كه آيا از سنّت است؟ فرمود: آرى. اميرمؤمنان عليه السلام هم فرمود: كوتاه كردن شارب از نظافت واز سنّت پاك اسلام ‏است».

سخن آخر: (پاکیزه بودن از اخلاق انبیاست)

از جمله شرايطى كه براى انبيا ذكر مى‏ كنند اين است كه صفاتى كه باعث تنفّر است در آنها نباشد. ممكن است در ميان آنها فردى نابينا باشد، مثل يعقوب عليه السلام كه نابينا شد، امّا به بيمارى تنفّرآميز مبتلا نمى ‏شوند، و اين افسانه ‏اى كه درباره حضرت ايّوب عليه السلام نقل شده كه بدنش كرم زد، دروغ است و ساخته افراد خرافى است. بلکه امام رضا عليه السلام مى‏فرمايد: «مِنْ أَخْلاقِ الأنْبياءِ التَّنَظُّف؛پاكيزه بودن از اخلاق انبياست».

مطابق اين حديث، امام عليه السلام يكى از اخلاق انبيا را نظافت معرّفى كرده كه شامل نظافت ظاهرى و باطنى مى‏شود، يعنى آنها هم نظافت اخلاقى و هم نظافت ظاهرى داشتند.

از اينجا مى‏ فهميم كه چرا پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به عطريّات و وسايل خوش بو اهمّيت مى‏ داد، و مقيّد به نظافت و پاکیزگی بود، مسواك مى‏ زد، و زمانى كه مى‏ خواست از خانه خارج شود، خود را در ظرف آب نگاه مى‏ كرد.

در حقیقت اين يكى از اصول مشترك در زندگى همه امامان معصوم عليهم السلام بوده كه علاوه بر آراستگى باطن و روح و روان، ظاهرى زيبا، پاكيزه و آراسته داشته ‏اند.

بعضى خيال مى‏ كنند همين مقدار كه انسان ايمان محكم، و باطنى پاك داشته باشد كافى است، و ظاهر و شكل و قيافه، هرگونه باشد عيبى ندارد، چنين خيالى از نظر اسلام خيال باطل مى‏ باشد، بلكه به عكس بخشى از برنامه ‏ها و دستورهاى اسلام مربوط به نظافت، زيبايى و آراستگى ظاهر، مثل قيافه و لباس و رنگ و بو است.

منابع:

١. تفسیر نمونه

٢. گفتار معصومین (علیهم السلام)

--------------------
پرونده ویژه

گزیده بیانات آیت الله العظمی مکارم شیرازی

در سال ١٣٩٨

فروردین

اختلاس و احتکار بهدلیل تزلزل پایه های ایمان است/ مقابل صحنه های فساد سکوت نکنیم. (۱ فروردين ۱۳۹۸)

تروریستخواندن سپاه کار بیعقلان است؛ سپاه محبوبیت خود را با این چیز ها از دست نمی دهد. (۲۱ فروردين ۱۳۹۸)

متأسفانه دولت عزمی در ساماندهی فضای مجازی نداشته وفرهنگ نسبت به آن بیتوجه است. (۲۲ فروردين ۱۳۹۸)

برطرف کردن مشکلات سیل خوزستان نیازمند مشارکت عموم ملت است. (۲۳ فروردين ۱۳۹۸)

ارزش های اخلاقی در دنیای غرب فدای دلار و یورو شده است. (۲۴ فروردين ۱۳۹۸)

حضور میلیون ها زائر در مشهد ظرفیت بزرگی برای فعالیت های فرهنگی است. (۲۶ فروردين ۱۳۹۸)

حوزه ها از افراط و تفریط پرهیز کنند؛ از نظام حمایت کرده و میکنیم. (۳۱ فروردين ۱۳۹۸)

اردیبهشت

تاکید سپاه بر مسائل دینی رمز پیشرفت این ارگان نظامی است. ( ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸)

کارگروهی برای کاهش پرونده های قضایی ایجاد کنید/ در دین اسلام اصل بر اعسار است نه ایسار. (۴ ارديبهشت ۱۳۹۸).

حقیقت این است که بخش اعظمی از پولی که توسط مسابقات تلویزیونی از مردم گرفته می شود به جیب عوامل برگزاری و پشت پرده های آن می رود که قطعاً تمام این مبالغ حرام است. سبک و شکل این مسابقات بختآزمایی و قمار است، تمام مراجع تقلید نسبت به حرام بودن این شکل از بختآزمایی ها حکم و فتوای تحریم صادر کرده اند، در کشوری که مدعی نظام اسلامی است نباید به این راحتی مال حرام جابهجا شود. (۴ ارديبهشت ۱۳۹۸)

چند نفر از مسلمان بهویژه شیعیان خالص در عربستان بدون هیچ محاکمه و دلیل خاصی بهدست رژیم آلسعود بهطرز بیرحمانه به شهادت رسیده اند که این گوشه ای از جنایت این رژیم منحوس ضدبشری است. (۷ ارديبهشت ۱۳۹۸)

مسئولان باید در برابر فاسدان و شروران بدطینت مراقبت بیشتری داشته باشند تا در آینده شاهد بروز چنین اتفاقاتی(شهادت طلبه همدانی) نباشیم. (۹ ارديبهشت ۱۳۹۸)

داد مردم از گرانی و تورم بلند شده است / رئیس قوه قضائیه با قاچاق و سوءاستفاده های ارزی برخورد کند. (۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸)

بخش قابل توجهی از این تخلفات درشت با همدستی و زد و بند بعضی دستگاه ها صورت میگیرد/ وقوع این تخلفات کلان سبب بدبینی مردم میشود. (۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۸)

جای تاسف است که نسبت به موضوع مهم فضای مجازی که آمارها نیز به صورت وحشتناك بالا رفتن جرائم آن را خبر ميدهد، بیتفاوتي وجود دارد. (۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸)

بخت آزمایی برنامه صداوسیما آشکار بود/ از یک میلیارد تومان پول مردم،۵۰میلیون جایزه می دادند و ۹۵۰ میلیون برای خودشان بر می داشتند. (۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸)

خرداد

پخش سرودهای مبتذل در مدارس پذیرفتنی نیست، عده ای می خواهند زمینه اجرای سند ننگین ۲۰۳۰ را عادیسازی کنند. (۶ خرداد ۱۳۹۸)

نباید اجازه دهیم آمریکایی ها خواستههای نامشروعشان را بر ما دیکته کنند. (۷ خرداد ۱۳۹۸)

اسرائیل رژیمی غاصب است و سعی در پنجه اندازی به دیگر نقاط ممالک اسلامی هم دارد؛ اینها اگر دستشان برسد تمام کشورهای منطقه را زیر سیطره خود قرار می دهند که نمونه بارز آن بلندی های جولان است. (۸ خرداد ۱۳۹۸)

اشتباهات رسمالخط عثمان طه اصلاح شود. (۹ خرداد ۱۳۹۸)

نسل های جدید آماده بیرون انداختن اسرائیل از سرزمین های اشغالی هستند. (۱۰ خرداد ۱۳۹۸)

عربستان باید حجاج ما را کاملاً محترم بشمارد ما هم باید مقدسات آن ها را کاملاً محترم بشماریم. (۲۴ خرداد ۱۳۹۸)

تمام امکانات برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی و اجتماعی خوزستان بسیج شود. (۲۷ خرداد ۱۳۹۸)

مذاکره مجدد با آمریکا که به هیچ تعهدی پایبند نبوده، منطقی و عقلانی نیست / در برابر تحریم ها باید مقاومت کرد. (۲۸ خرداد ۱۳۹۸)

تیر

احدی هرگز نخواهد توانست قبله اول را با معامله های قرن و موارد دیگر بفروشد. (۴ تير ۱۳۹۸)

آیتالله حسینی شاهرودی در کنار ترویج معارف اهل بیت(ع) با تمام وجود از اسلام و مکتب ائمه(ع) دفاع کرد. (۱۷ تير ۱۳۹۸ )

شکایت مهریه با تمام اصلاحات مؤثری که در درمان آن شده هنوز عده ای را گرفتار ساخته است. (۲۵ تیر ۱۳۹۸)

مسئولان شهر مشهد با کمک آستان قدس تا آنجا که ممکن است باید بکوشند از مظاهر فساد و فقر بکاهند. (۳۰ تير ۱۳۹۸)

مرداد

برادران عزیز! اینگونه درگیری ها هرگز نتیجه ای جز روشن شدن آتش فتنه و اختلاف در میان مردم ندارد. به همۀ شما احترام میگذاریم و متواضعانه تقاضا دارم این باب را بهکلی مسدود کنید و به آبروی روحانیت و نظام کمک فرمایید. (۲۸ مرداد ۱۳۹۸)

مشکلات دستگاه قضایی، یکی پس از دیگری در حال حل شدن است. (۶ مرداد ۱۳۹۸)

جوانان باشجاعت تابوی تشریفات ازدواج را بشکنند. (۱۲ مرداد ۱۳۹۸)

مسلمین جهان باید کشمیر را که اکثریتش مسلمان هستند را فراموش نکنند و برادران اسلامى خود را از زیر فشار هندوستان نجات دهند. (۲۸ مرداد ۱۳۹۸)

غدیر مهم ترین موضوع تاریخ اسلام است. (۲۹ مرداد ۱۳۹۸)

قم خاستگاه انقلاب است/ دولت به قم و حوزه بدهکاری دارد. (۳۱ مرداد ۱۳۹۸)

شهریور

شرکت رئیس جمهور در بعضی از مجالس سبب ناراحتی می شود، به ایشان سفارش کنید نسبت به حضور در این گونه مراسمات احتیاط داشته باشند چرا که عکس و فیلم آن در فضای مجازی پخش و منتشر می شود. (٩ شهريور ١٣٩٨)

نفوذى ها می خواهند عاشورا را مخدوش کنند ، مسأله قمهزنى باید براى همیشه به فراموشى سپرده شود. (۱۷ شهريور ۱۳۹۸)

دشمن همه تلاش خود را برای اختلافافکنی بین شیعیان و اهل سنت بهکار گرفته است. (۲۴ شهريور ۱۳۹۸)

مسئولان کمیته امداد در فعالیت های خود نوآوری داشته باشند. (۲۷ شهريور ۱۳۹۸)

مهر

ساخت سریال «شمس تبریزی» شرعاً جایز نیست، این کار سبب ترویج فرقه صوفیه می شود. (۲ مهر ۱۳۹۸)

مراقب ورود نفوذی ها در آموزش و پرورش باشید، افراد نفوذی هرکجا باشند اصل برنامه ها و طرح ها را دچار مشکل میکنند که باید هوشیار و مراقب ورود آنان بود. (۴ مهر ۱۳۹۸)

حسودان سعی در آلوده کردن اربعین به خرافات دارند؛ همگان نسبت به نفوذ ها هوشیار باشند. (٦ مهر ۱۳۹۸)

آبان

آتش تکفیری ها برای جهان اسلام خطرناک است، تفکر وهابی جزو عقاید اهلسنت نیست. (۱۲ آبان ۱۳۹۸)

مبارزه با فساد در دستگاه های حکومتی به ویژه فساد های کلان یک اصل مهم برای حل مشکلات اقتصادی است، ممکن است در اطراف آن برخی حواشی پیدا شود که مطلوب نباشد، نباید بزرگ نمایی کرد و اصل موضوع را تحت الشعاع قرار داد. (۲۵ آبان ۱۳۹۸)

گرانی بنزین آن هم در حدّ سه برابر و آن هم در وقت نامناسب و بدون ذکر دلیل، یک شوک مهم بر افکار عمومی وارد کرد و اسباب بعضی نارضایتی ها گردید. (٢٧آبان ١٣٩٨)

روز قم تعلق به همه مردم داشته و باید همه دستگاه ها و نهاد ها برای گرامیداشت این روز اقدام کنند. تلاش کنید اقدام ها را در خصوص انتخاب قم بهعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انجام دهید تا حق قم بهتر ادا شود. (۲۹ آبان ۱۳۹۸)

آذر

روحانیت نقش مهمی در حفظ سلامت و بهداشت جسمانی و روانی جامعه دارند. (۶ آذر ۱۳۹۸)

تمام علوم انسانی باید همدوش با فقه پیش برود، حل مشکلات کشور در گرو وحدت حوزه و دانشگاه است. (١٠ آذر ١٣٩٨)

رسانه ها نقش مهمی در آگاهیرسانی به مردم دارند و باید پیامد ها و خطرات اعتیاد را بازگو کنند. ( ۱۹ آذر ۱۳۹۸)

پایان عمر وهابیت نزدیک است. ( ۲۸ آذر ۱۳۹۸)

دی

برخلاف آنچه دشمنان ما تبلیغ میکنند رابطه مراجع، بزرگان، علمای شیعه و حوزه های علمیه با قرآن آنقدر نزدیک بوده و هست که جدایی آن ها از هم ممکن نیست .(٥ دی ۱۳۹۸)

شیخ زکزاکی شهید زنده جهان اسلام است. (٨ دی ١٣٩٨)

ریشه تکفیری ها به آرامی و در آینده ای نزدیک برچیده خواهد شد. (۱۰ دی ۱۳۹۸)

آمریکایی ها با شهادت سپهبد سلیمانی قبر خود را کندند و انتقام شدیدی در انتظار آن هاست. (١٣ دی ١٣٩٨)

سردار سلیمانی دو سه سال قبل به دیدار ما آمده بود و بعد از اتمام صحبت به آقایان گفت که بیرون بروید؛ وقتی همراهان بیرون رفتند، کفن خود را بیرون آورد و گفت این کفن را امضا کنید. این نشان می دهد که اولاً شهید سلیمانی از همان زمان به فکر رفتن بود و ثانیاً نمی خواست مردم بفهمند که او این کفن را آورده است؛ این اخلاص واقعا قابلملاحظه و ستودنی است. (٢٢ دی ١٣٩٨)

اختلافافکنی و توهین به مقدسات مذاهب هیچ دستاوردی ندارد. (۲۶ دی ۱۳۹۸)

در مقابل هنجارشکنان باید با قاطعیت ایستادگی کرد. (۲۶ دی ۱۳۹۸)

تقریب مذاهب، عامل خنثیسازی نقشه های شوم دشمنان است. (۲۸ دی ۱۳۹۸)

بهمن

ایران هراسی و شیعه ستیزی حربه معاندان و مستکبران است، رسانه های جبهه استکبار همواره تلاش میکنند واقعیتی وارونه از جمهوری اسلامی ایران ارائه کنند. (۴ بهمن ۱۳۹۸)

غرب زن را ابزاری برای مطامع دنیوی و هوسرانی خود قرار داده است. (۱۰ بهمن ۱۳۹۸)

طرح ننگین معامله قرن محکوم به شکست است، شما چکاره هستید که فلسطینی ها را به رسمیت بشناسید، این فلسطینی ها هستند که باید برای شما تعیین تکلیف کنند. (۱۴ بهمن ۱۳۹۸)

حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن مشت محکمی بر دهان دشمنان است. (۲۲ بهمن ۱۳۹۸(

اگر درباره انتخابات چیزی میگوییم به این معنا نبوده که چشممان را بر هم گذاشته ایم، می دانیم که مردم در فشار شدید هستند، ما میگوییم درباره انتخابات انسان باید عقلش را حاکم کند اگر انتخابات پرشور باشد آمریکا ناراحت میشود. (۲۹ بهمن ۱۳۹۸)

اسفند

معاشرت ها و حضور در مراکز عمومی صحیح نیست. (٣ اسفند ١٣٩٨)

سهلانگاری در انتقال بیماری واگیر به دیگران موجب ضمان و دیه شرعی است. (۱۱ اسفند ۱۳۹۸)

از همه ملت عزیز تقاضا دارم نسبت به رعایت تمام موارد درخواستی از سوی مسئولان بهداشت و درمان، از جمله ماندن در خانه و پرهیز از هرگونه سفر غیرضروری، دقت ویژه کنند. (۲۸ اسفند ۱۳۹۸)

--------------------

پرونده ویژه

بازخوانی دغدغه های آیت الله العظمی مکارم شیرازی

دربارۀ آسیب های اجتماعی در سال ١٣٩٨

بازخوانی دغدغه های آیت الله العظمی مکارم شیرازی دربارۀ آسیب های اجتماعی در سال ١٣٩٨

آسیب های اجتماعی یکی از مهم ترین معضلات جامعه امروزی ما به حساب می آید؛ چرا که روند آسیب ها، مسائل و تهدید های اجتماعی در کشور به خصوص چالش اعتیاد، طلاق، کاهش آمار ازدواج، خشونت ها و آسیب های روحی و روانی نوجوانان و جوانان حاصل از آسیب های فضای مجازی و سیطرۀ سبک زندگی غربی به ویژه آسیب های سند ٢٠٣٠، پدیدۀ شوم حاشیه نشینی در کشور و دیگر ناهنجاری های اجتماعی رو به رشد بوده، به گونه ای که دغدغه ها و نگرانی مسئولان کشور و متولیان و سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی کشور را موجب شده است. بدون شک نقش فرد و نیز نقش ساختار های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در بروز و شیوع مسائل و نابسامانی های اجتماعی مهم بوده و نیازمند کنکاش و بررسی دارد.

نظر به وسیع بودن ابعاد آسیب های اجتماعی و گسترش روزافزون آن و با توجه به اینکه آسیب های اجتماعی مستقیماً در عملکرد فرد و جامعه اثر می گذارد و صرف نظر از ضرر و زیان های اقتصادی، بهداشت جسمی و روانی، فرد و جامعه را نیز به مخاطره می افکند، لذا در این نگاشته دغدغه های آیت الله العظمی مکارم شیرازی دربارۀ آسیب های اجتماعی در سال ١٣٩٨، مورد واکاوی قرار گرفته که به مخاطبان ارائه می شود.

سایه شوم تجملات بر سر ازدواج!

حقیقت این است که طبیعت ازدواج جوانان، طبیعت سهل و آسان است، سنگینی های ازدواج امروز که گاه افراد توانا را ناتوان می سازد، ساخته و پرداختۀ اوهام و خیالات و تشریفات بیمعناست.

مسابقه در بالا بودن مهریه و تشریفات سنگین جهیزیه و مراسم کمرشکن جشن عقد و عروسی با آن اختلاط های پرگناه چیزی نیست که در ذات ازدواج جوانان نهفته باشد؛ همه اموری است که با دست خودمان آن را فراهم می سازیم و هیچ دلیل منطقی برای آن وجود ندارد بلکه مفاسد سنگینش روزبهروز آشکارتر می شود.

خوب است جوانانی که ازدواج نکرده اند سری به پرونده های ازدواج جوانان دیگر بزنند که چه گرفتاری ها با دست خودشان فراهم کردند، مهریه سنگینی که گاه بهزودی به اجرا گذاشته می شود و نتیجۀ آن یا زندان است و یا اقساط سنگین؛ تشریفات ازدواجی که گاه سال ها ادای دین آن مشکل است. من از همۀ جوانان تقاضا می کنم که شجاعت به خرج دهند و این تابوی مراسم و تشریفات سنگین را بشکنند و با واقعبینی مسئلۀ ازدواج را شروع کنند و به گرفتاری های بعد از آن بیندیشند. (١٢ مرداد ١٣٩٨)

اشتغال و مسکن، دو مانع اصلی ازدواج جوانان

چنین نیست که چشممان بر حقایق بسته باشد، می دانیم که مردم در فشار شدید هستند، برخی از این گرفتاری ها غوغا می کند، از جمله نبودن کسب وکار برای جوانان، و محدودیت برای مسکن که ازدواج جوانان را به شدت با چالش مواجه کرده است. بسیاری از این مشکلات به دلیل عدم مدیریت صحیح است، اگر مسئولان درست و صحیح مدیریت می کردند به یقین بسیاری از این مشکلات نبود. (۲۹ بهمن ۱۳۹۸)

نابسامانی بهداشت روان در ایران

یکی از قلمروهای اساسی در عرصه طب و درمان؛ بهداشت و سلامت روانی است که نارسایی آن چه بسا از بیماری های جسم هم می تواند زیان بارتر و درمان آن سخت تر باشد بلکه گاه به بیماری های دشوار جسمانی منتهی می شود. منشأ بسیاری از این روان پریشی ها و نابسامانیهای روانی در جامعه،حاصل فقدان امنیت روانی است. (٦ آذر ١٣٩٨)

مواد مخدر، سرچشمه بزهکاری های اجتماعی

سرچشمه بسیاری از جنایات و بزه های اجتماعی مواد مخدر است و دشمن تلاش دارد بهوسیله ترویج فرهنگ مواد مخدر، نیروی فعال جامعه را به نابودی بکشاند. متأسفانه افراد زیادی در مبارزه با مواد مخدر به شهادت رسیده اند و برخی نیز مجروح شده اند. (۱۹ آذر ۱۳۹۸)

خطر فروپاشی اخلاق در مدارس

شرایط اخلاقی امروز بسیار پیچیده است و مسائل اخلاقی در خطر است، مسئله ای که اخیراً در برخی از مدارس تهران واقع شده و عده ای از دانشآموزان در مدارس سرودی رکیک را همخوانی می کردند، بنده با شنیدن این خبر تأسف خوردم چرا که این سرود بسیار سخیف بود. (٢١ اردیبهشت ١٣٩٨)

مردم در سیطره دسیسه سبک زندگی غربی

 با ترویج و توسعه فرهنگ غرب در بین مردم، امروز مشاهده می شود که همسایگان از حال یکدیگر بیخبر بوده و مانند دو غریبه از کنار یکدیگر عبور می کنند و حتی گاهی مواقع همدیگر را نمی شناسند. (٦خرداد ١٣٩٨)

حاشیه نشینی چالش فراروی شهر مشهد

مناطق حاشیه ای شهر مشهد از جنبه های مختلف دچار مشکلات بغرنجی است. (۲۷ خرداد ۱۳۹۸)

در این بین نباید از دو موضوع غفلت کرد و آن اینکه اگر با مظاهر فساد از جمله مسئله بدحجابی و بیحجابی و همچنین مظاهر فقر حتی در حواشی مشهد مبارزه نشود خاطره خوبی برای زائر نخواهد داشت. (۳۰ تير ۱۳۹۸)

لذا توجه به حاشیه شهر را هم در برنامه داشته باشید و در جهت فعالیت فرهنگی در آن مناطق تلاش کنید. ( ٢٦ فروردين ۱۳۹۸)

باید مسئولان شهر با کمک آستان قدس تا آنجا که ممکن است از مظاهر فساد و فقر بکاهند و آن ها را به حداقل برسانند. (۳۰ تير ۱۳۹۸)

البته فعالیت های محرومیتزدایی را که انجام می دهید رسانه ای کنید تا همه بدانند دستگاه امام رضا(ع) واقعا در حال خدمت به مردم است. (۲۶ فروردين ۱۳۹۸)

خطر عادی سازی سند٢٠٣٠ در مدارس

بی شک پخش سرودهای مبتذل و وادار کردن دختران معصوم کشور به رقاصی و آوازخوانی در کشوری که داعیهدار اسلام است به هیچ عنوان پذیرفتنی نبوده و نیست، عده ای با عناوین جذاب می خواهند زمینه اجرای سند ننگین و استعماری ٢٠٣٠ را در آموزش وپرورش عادی سازی کنند. (٦خرداد ١٣٩٨)

طلاق جدی ترین معضل اجتماعی کشور

مسأله متلاشی شدن خانواده ها از طریق طلاق از اهم آسیب های اجتماعی کشور است. (٢٥تیر ١٣٩٨)

خطر نفوذ به سیستم آموزشی کشور

دشمن برنامه های خطرناکی برای نفوذ در بدنه آموزش و پرورش طراحی کرده است؛ اگر نفوذی ها در این وزارتخانه که مسئولیت تربیت نسل های آینده کشور را بر عهده دارد وارد شوند، آموزش و پرورش به اهداف عالیه خود نمی رسد. (٤ مهر ١٣٩٨)

آمار وحشتناک جرائم در فضای مجازی

فضای مجازی بلای مجازی شده و آماری به بنده ارائه شده و طبق آن کلاهبرداری ها ٢٠٠ تا ٣٠٠ درصد و مسائل و مشکلات فرهنگی و اخلاقی ٧٠ درصد نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است.

جای تأسف است که نسبت به این موضوع مهم که آمارها، بهصورت وحشتناک بالا رفتن جرائم فضای مجازی را خبر می دهد، بیتفاوتی وجود دارد. (٢١اردیبهشت ١٣٩٨)

بی تردید فضای مجازی از نخستین مسئله های کشور است که اگر برطرف نشود آینده تاریک خواهد بود؛ امیدواریم مسئولان این آمار و ارقام وحشتناک را ببینند و توجه کنند در فضای مجازی چهخبر است و چه اتفاقاتی رخ می دهد. (۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸)

آسیب های فضای مجازی در کمین کودکان

بسیاری از فساد های فضای مجازی قابلبیان نیست، دسترسی آزاد و راحت کودکان به این منبع فساد نگرانکننده است. (٢٢ فروردین ١٣٩٨)

نسبت به نوجوانان و فرزندان خود باید هوشیار و حساس باشیم، اگر کوچک ترین غفلتی در رابطه با نسل آینده شود، فضای مسموم مجازی و دیگر مسائل و معضلات اجتماعی آن ها را با خود برده و در خود غرق خواهد کرد. (٦ خرداد ١٣٩٨)

پدیدۀ شوم بی توجهی دولت به فضای مجازی

متأسفانه دولت عزمی در ساماندهی فضای مجازی نداشته و نسبت به آن بیتوجه است. (٢٢ فروردین ١٣٩٨)

بیتفاوتی مسئولان نسبت به فضای مجازی مایه تأسف است. (۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸)

ناهنجاری های اجتماعي زيبنده شهر قم نيست

آمارهای گرایش به آسیب های اجتماعی در قم نسبت به سایر شهرها پایین تر است، چون اعتقادات دینی در پیشگیری از آسیب های اجتماعی نقش مهمی دارند. (۱۹ آذر ۱۳۹۸)

لیکن هرگونه ناهنجاری اجتماعی و اخلاقی، زیبنده جایگاه ویژه و ممتاز دینی و فرهنگی شهر مقدس قم نیست، مشکلات اجتماعی و ناهنجاری های اخلاقی حتی کم آن هم برای قم زیاد است، در مقابل هنجارشکنان باید با قاطعیت ایستاد. (۲۶ دی ۱۳۹۸)

اندر مصائب زندانیان مهریه

شکایت مهریه، با تمام اصلاحات مؤثری که در درمان آن شده هنوز عده ای را گرفتار ساخته است. (۲۵ تير ۱۳۹۸)

در مورد کسانی که مهریه آن ها تقسیط می شود سابقاً می گفتند تا قسط آخر پرداخت نشود، تمکین زوجه لازم نیست در حالی که گاه ده ها سال طول می کشید تا قسط آخر پرداخت شود. من عرض کردم از نظر حکم شرع باید با پرداخت قسط اول زوجه تمکین کند. خوشبختانه حکم دادگاه ها تغییر پیدا کرده و همینگونه عمل می شود. (٦ مرداد ١٣٩٨)

سبک زندگی مدرن و افزایش آمار طلاق

آموزش های غربی که ریشه در لذت جویی بی حد و حصر و افسار گسیخته دارد، سخت خانواده ها را نشانه رفته است . آنان پس از قداست زدایی از خانواده و پیوند مقدس زناشویی و تکریم زوجین در میان خود و ریشه کنی اساس خانواده در جامعه غربی، تلاش دارند با برنامه ها و تبلیغات گسترده، اغواگر و مبتذل و همچنین به وسلیه فضای مجازی رها شده ، این پدیده زشت را میان کشورهای اسلامی رواج دهند. عزیزان بدانند به هر مقدار که فرهنگ غربی در سبک زندگی و معاشرت ها میان شما رسوخ کند، به همان اندازه ، استحکام خانواده ها آسیب می بیند و آمار خشونت ، خیانت ، طلاق های عاطفی و قانونی گسترش خواهد یافت. (٢٥ آبان ١٣٩٨)

حجاب زنان و تهاجم غرب

امروزه مسئله حجاب از یک موضوع صرفاً مذهبی فراتر رفته و به مسئله سیاسی تبدیل شده است، دشمنان و معاندان تمام همت خود را برای شکستن این سد بهکار گرفته اند و معتقدند اگر بتوانند مسئله حجاب را بشکنند به نظام ضربه وارد کرده اند. (۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸)

حجاب زنان مورد تهاجم شدید از سوی مفسدان قرار دارند. (٢٥ تیر ١٣٩٨)

با توجه به سرمایهگذاری همهجانبه دشمن در این زمینه، رفتار و واکنش ما نیز باید برای تقویت مقوله حجاب و عفاف در جامعه قوی باشد. (۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸)

آسیبشناسی فرار مغزها

بی شک انتقاد منطقی سبب گرهگشایی از آسیب های اجتماعی می شود. از جمله انتقادات می توان به عدم توجه مسئولان و دستگاه های اجرایی کشور به استعداد های کشور اشاره کرد که بسیار تأسف انگیز است؛ حال آنکه نباید اجازه داد استعداد های پرورشیافته در کشور در کشورهای دیگر مورداستفاده قرار گیرد و باید از این ظرفیت ها بهصورت صحیح استفاده شود.

تربیت دانشجویان متدین و اخلاقمدار باید مورد توجه وزارت علوم و آموزش عالی کشور باشد، پایبندی دانشجویان به مسائل اخلاقی سبب ماندن آنان در کشور و حل مشکلات می شود. (۲۸ خرداد ۱۳۹۸)

نهادینه کردن فرهنگ قماربازی در رسانه ملی!

شکل برخی از مسابقات تلویزیونی حرام و در حکم قمار است، فرض کنید یک دستگاهی پیدا شود و سؤالاتی از مردم بپرسد و به افرادی که جواب صحیح می دهند جایز بدهد، آیا این کار درست و صحیح است؟ صرفاً اگر جوایز این قیل مسابقات از جیب برگزارکنندگان هزینه شده و تحت عنوان ترویج مسائل علمی و آموزشی باشد اشکالی ندارد.

متأسفانه برخی از سؤالات مذهبی که در این قبیل مسابقات مطرح می شود نیز نامعقول است اگر پول مسابقات تلویزیونی از مردم گرفته شده و درصدی از آن به برندگان داده شود این پول و جایزه حرام مطلق است.

حقیقت این است که بخش اعظمی از پولی که توسط مسابقات تلویزیونی از مردم گرفته می شود به جیب عوامل برگزاری و پشت پرده های آن می رود که قطعاً تمام این مبالغ حرام است.

بی تردید سبک و شکل این مسابقات بختآزمایی و قمار است، تمام مراجع تقلید نسبت به حرام بودن این شکل از بختآزمایی ها حکم و فتوای تحریم صادر کرده اند، در کشوری که مدعی نظام اسلامی است نباید به این راحتی مال حرام جابهجا شود.

البته برخی در توجیه این مسابقات می گویند برندگان به جوایز آن نیاز داشته و به آن محتاج هستند اما سخن این است که مشکلات مردم باید از راه های مشروع و حلال برطرف شود نه اینکه پول های هنگفتی از مردم گرفته شده و بخش کوچکی از آن را به برنده ها بدهند و قسمت هنگفت آن به جیب عوامل سیما برود.

منطق ما اسلام و خط ما تشیع علوی است ما نمی توانیم خطوط قرمز را شکسته و حلال و حرام الهی را با هم بیامیزیم، عوامل این مسابقات اگر واقعاً به فکر ترویج علم در کشور هستند پول مسابقات را از جیب خودشان به برندگان بدهند. (٤ اردیبهشت ١٣٩٨)

با این تفاسیر این کار (مسابقه برنده باش) قمار است و کسانی که شرکت می کنند مالک آن جوایز نمی شوند. (٣ اردیبهشت ١٣٩٨)

البته در بختآزمایی اخیر در تلویزیون، به علت انحراف آشکاری که در آن بود، خوشبختانه جلوی آن گرفته شد. (٢١ اردیبهشت ١٣٩٨)

سخن آخر: (حکایت تلخ سهل انگاری ها در مبارزه با  ویروس کرونا)

در خاتمه باید تأکید کرد در صورتی که سهلانگاری در انتقال بیماری واگیر به دیگران، سبب ابتلای به بیماری خطرناک منتهی به مرگ می شود دیه تعلق می گیرد و آن کس که باعث شده باید دیه را بپردازد و اگر فقط هزینه درمانی سنگینی دارد آن را باید بپردازد. (١١ اسفند ١٣٩٨)

لذا از همه ملت عزیز تقاضا دارم نسبت به رعایت تمام موارد درخواستی از سوی مسئولان بهداشت و درمان، از جمله ماندن در خانه و پرهیز از هرگونه سفر غیرضروری، دقت ویژه کنند. (۲۸ اسفند ۱۳۹۸)

--------------------

پرونده ویژه

چالش های جهان اسلام در سال ١٣٩٨

از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

تحقق آینده ای الهام بخش، تحکیم الگوی مردم سالاری دینی در جوامع اسلامی، توسعۀ کارآمدی، نوگرایی و پویایی فکری و اجتماعی، و در نهایت همگرایی امت اسلامی، ضرورت بررسی چالش های منطقه ای و بینالمللی در جهان اسلام را دو چندان می سازد.

اهمیت این مسأله وقتی آشکار می شود که بدانیم موانع پیشروی جهان اسلام، ارمغان دخالت استعمار و قدرت های سلطهگر در جوامع اسلامی است که بر بحران ها و تهدید های پیش روی مسلمانان افزوده است، لذا پیشبینی احتمالات منتج به چالش های سیاسی در جهان اسلام و شناسایی عمده ترین چالش های پیشروی امت اسلامی نخستینگام در ترسیم آینده ای مطلوب است تا بر اساس تدوین راهبرد های کارآمد و مدیریت مؤثر، چالش ها به فرصت تبدیل شود.

بر این اساس نگاه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) به مسائل و چالش هاي جهان اسلام در سال ٩٨ از بُعد نظری و عملی، مورد واکاوی قرار گرفته که تحقق این مهم، چگونگي اوضاع جهان اسلام را برای مخاطب تبیین کرده و تحولات پیش روی کشور های اسلامی را در فرآیند کنونی و آینده جهان اسلام ترسیم کرده است.

ترور سردار حاج قاسم سلیمانی

شهادت بسیار دردناک سردار بزرگ اسلام و فرمانده بینظیر و شجاع همه را تکان داد. او مردی بزرگ و کمنظیر و بسیار آگاه بود که نام او در تاریخ اسلام و جهان بهعنوان سرداری بزرگ، باقی خواهد ماند و راهش پر رهرو.

جنایتکاران آمریکایی با این عمل وحشیانه قبر خود را کندند و انتقام شدیدی در انتظار آن هاست.

اینجانب این ضایعۀ بسیار اسف انگیز و شهادت دوستان او بهویژه سردار ابومهدی المهندس را به همۀ رهروان حق و تمام رزمندگان اسلام و آزادی خواهان جهان و علاقهمندان او در سراسر دنیا و نیز به بیت شریف آن ها تبریک و تسلیت عرض می کنم و یقین دارم که علاقهمندان به او، راه او را با قدرت و قوت بیشتری ادامه خواهند داد. (۱۳ دی ۱۳۹۸)

سردار سلیمانی منادی وحدت بوده و شر داعش را از مسلمانان کم کرده، آمریکا هم او را به همین دلیل به شهادت رسانیده است. (۲ بهمن ۱۳۹۸)

طرح «معامله قرن»

طرح ننگین معامله قرن، محکوم به شکست است، در این طرح ننگین از فلسطینی ها خواستهشده که به تمامی بند ها پایبند باشند و در انتها تصریحشده که اگر اینها را بپذیرید ما شما را به رسمیت می شناسیم.شما چکاره هستید که فلسطینی ها را به رسمیت بشناسید، این فلسطینی ها هستند که باید برای شما تعیین تکلیف کنند. (۱۴ بهمن ۱۳۹۸)

امروزه امت اسلامی با چالش های بزرگ تر و توطئه های سخت تر روبهرو است، در گذشته قهرمانان امت مقاوم اسلامی، زیباترین تصاویر و نمونههای جانفشانی را در جبههها به نمایش گذاشته و در دفاع از اسلام، امت و مقدسات آن به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

امّا امروز مقابله و مواجه سیاسی است که نسبت به مقابله نظامی امتیازات بیشتری دارد. به گونه ای که اندیشه سازشگر و منافق، معامله ذلیلانه خود برای فروش فلسطین و قبله اول مسلمانان را آغاز کرده اند که باید با قدرت و اراده محکم جلوی آن بایستیم.

دولت آمریکا بعد از شکست های صهیونیست ها در جنگ های نظامی در غزه و لبنان سعی دارد مسئله فلسطین را حذف کند و از طریق مزدوران خود از پادشاهان و امرای عرب در منطقه به اشغالگری قدس و مسجدالاقصی مشروعیت ببخشد امّا با توجه به اینکه پیروزی از آن مستضعفین است، مقاومت و مردان آن این توطئه را سرنگون خواهند کرد همچنان که پیشتر سرنگون کردند.

تاکید می کنیم که حقّ بازگشت ملت فلسطین به وطن خود یک حق قانونی است که علاوه بر قوانین بینالمللی تمامی قوانین انسانی از آن حمایت می کنند و هیچ قدرتی در جهان و نه مزدوران آن نمی توانند این حق را لغو کنند. موافقت مزدوران با از بین بردن حق بازگشت ملت فلسطین نه تنها خلاف حقوق بشر بلکه مخالف تعالیم اسلام است. (۴ تير ۱۳۹۸)

تلاش آمریکا برای اختلاف افکنی در امت اسلامی

مستکبران و دشمنان، نخستین گروه طرفدار افتراق و اختلاف به شمار می آیند، این گروه منافع خود را در این می بیند که بین ملل اسلامی تفرقه و اختلاف ایجاد کند.

استکبار جهانی در راستای تفرقه افکنی بین ملل اسلامی سرمایهگذاری های فراوانی می کنند، چرا که مستکبران اسلام را مانع بزرگی برای اهداف شیطانی خود میدانند، ازاینرو دست به اختلافافکنی میان ملل اسلامی میپردازند.

منادیان اختلاف در جهان اسلام، دومین گروه تفرقه افکن محسوب می شوند، نادانی وبی سوادی ویژگی بارز این گروه است، درحالیکه استفاده های این گروه اختلاف افکن را مستکبران و دشمنان اسلام می برند.

گروه سوم عده قلیلی هستند که به تصور آن ها اگر به مقدسات مذاهب اسلامی توهین کنند، کار درستی انجام داده اند، درحالیکه باید جداً از اهانت به مقدسات اسلامی پرهیز کرد و در راستای وحدت بخشی به جهان اسلام قدم برداشت. (۲۶ دی ۱۳۹۸)

آمریکایی ها اسلام را مانع نقشه ها و اهداف شوم خود می دانند، آن ها می خواهند با تفرقه افکنی مسلمانان را به جان هم بیندازند و هیچگاه نمی توان به آن ها اعتماد کرد. (۱۴ بهمن ۱۳۹۸)

دشمن همه تلاش خود را برای بر هم زدن وحدت مسلمانان و اختلافافکنی بین شیعیان و اهل سنت بهکار گرفته است، در کنار هم بودن مسلمانان و پیروان اهلبیت(ع) تأثیر زیادی دارد. (۲۳ شهريور ۱۳۹۸)

ناآرامی های عراق و لبنان

دشمنان در رأس آن آمریکا، برای جدایی و تفرقه بین دو کشو و دو ملت ایران و عراق تلاش می کنند، لذا هوشیاری مسؤولان و دولتمردان دو کشور نسبت به فتنه های دشمنان و معاندان ضروری است.

امیدواریم آینده عراق از جمیع جهات بهتر از امروز باشد، در واقع آنچه سبب ناراحتی و نگرانی مردم عراق می شود اسباب نگرانی ما نیز هست و در مقابل هر آنچه شما را شاد می کند ما نیز از آن شاد می شویم. (۲۸ شهریور ۱۳۹۸)

امروزه خطر تکفیری ها بزرگ ترین خطر جهان اسلام بوده و در برخی از کشور ها همچون سوریه، یمن و لبنان آتش جنگی روشن کرده اند که دامن مسلمان را گرفته است.

هم چنین تکفیری ها در ناآرامی های اخیر عراق آتشی روشن کرده اند که دامن شیعه و سنی را گرفته که این وضعیت برای جهان اسلام خطرناک است. (۱۲ آبان ۱۳۹۸)

فرمان ترامپ در به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر جولان

بهرسمیت شناختن اشغال جولان بهوسیله اسرائیل، از سوی رئیسجمهور آمریکا؛ برخلاف تمام موازین بینالمللی است، درست مثلاینکه کسی خانه همسایه را بدون هیچ مدرک حقوقی اشغال کند و جزء خانه خود گرداند.

البته این تصمیم کاملاً احمقانه، موردقبول هیچ یک از دولت های جهان واقع نخواهد شد و در ضمن پرده از روی نیات پلید آمریکا و اسرائیل برداشت و نشان داد آن ها هر کشوری را بتوانند اشغال کنند، جزء خود قرار می دهند.

البته آن ها هرگز موفق نخواهند شد به نیت پلید خود جامه عمل بپوشانند ولی زنگ خطری برای همه مسلمین بلکه همه مردم آزاده جهان است. وقت آن رسیده که دولت های اسلامی دستبهدست هم داده و شرّ اسرائیل غاصب را نهتنها از جولان بلکه از فلسطین اشغالی کوتاه کنند و بدانند خداوند یار و یاور آن ها است. (۳ فروردين ۱۳۹۸)

اسرائیل رژیمی غاصب است و سعی در پنجه اندازی به ممالک اسلامی دارد؛ اینها اگر دستشان برسد تمام کشورهای منطقه را زیر سیطره خود قرار می دهند که نمونه بارز آن بلندی های جولان است.

اگر عده ای خیال کنند آنها به سرزمین های اشغالی قانع هستند سخت در اشتباه هستند، آنها با بهرهگیری از عمال خود یعنی داعش می خواستند بر سوریه و عراق مسلط شوند اما با مقاومت جانانه محور های مقاومت راه به جایی نبردند و شکست خوردند. (۸ خرداد ۱۳۹۸)

کشتار مسلمانان کشمیر

کشمیر منطقه بسیار سرسبزى است که جاذبه هاى گردشگرى فراوان دارد و به همین دلیل مورد علاقه هند و پاکستان است. سال ها کشمیر به دو ایالت تقسیم شده. ایالتى که در اختیار پاکستان و ایالتى در اختیار هندوستان است و فراموش نکنیم که اکثریت مردم کشمیر مسلمان هستند.

گویا اخیراً هند به این فکر افتاده است که بر تمام کشمیر غلبه کند و این منطقه حساس و پرجاذبه را در اختیار بگیرد. ایکاش از طریق دیپلماتیک وارد مىشد ولى زورگویى را ترجیح داده و با لشکر عظیمى که به آنجا اعزام داشته، عدّه زیادى را به خاک و خون کشیده یا بازداشت کرده است. حل مسئله کشمیر از طریق دیپلماتیک ممکن است. اینجاست که مسلمین جهان باید این منطقه از جهان که اکثریتش مسلمان هستند را فراموش نکنند و برادران اسلامى خود را از زیر فشار هندوستان نجات دهند. چرا که بىتفاوتى در این راه در پیشگاه خدا مسؤولیت فراوان دارد.

البته و صد البته امیدى به مراکز جهانى نیست، آن ها از اینکه مسلمانان و هندوها به دست یکدیگر کشته شوند سود مىبرند. مسلمین باید احساس مسئولیت کنند والا در پیشگاه خدا پاسخى ندارند. (۲۸ مرداد ۱۳۹۸)

اعدام ٣٧ نفر در عربستان در سایۀ سکوت مجامع بین المللی

اخیراً قتل در عربستان کنار جنبه های مذهبی، جنبه های سیاسی هم پیداکرده است و هرکسی را که احتمال مخالفت با این رژیم منحوس را بدهند بهقتل می رسانند.

از جمله چند نفر از مسلمانان به ویژه شیعیان خالص در عربستان بدون هیچ محاکمه و دلیل خاصی بهدست رژیم آل سعود بهطرز بیرحمانه به شهادت رسیدهاند که این گوشه ای از جنایت این رژیم منحوس ضدبشری است.

در این میان سکوت محافل بینالمللی در برابر این جنایات تأسف برانگیز است، چرا که اگر یک نفر از اینان در ایران بود دادشان در می آمد ولی در برابر قتل ٣٧ نفر سکوت عجیبی گرفته اند و صدایی از آنان درنمیآید.

شکی نیست که عربستان به مانند گاوی شیرده برای آمریکاییان است؛ اگر گاو شیرده و بامنفعتی لگدی هم بزند نباید کاری کرده و باید حفظش کرد چراکه منفعتش بیشتر است.

آمریکاییان نیز بهعنوان بردگان پول های کثیف چشمان خود را در برابر این جنایت بسته اند و حتی توجیه هم می کنند و می گویند «این رژیم تشخیص داد و این افراد مستحق اعدام بوده اند». (۷ اردیبهشت ۱۳۹۸)

تروریستی خواندن سپاه پاسداران از سوی آمریکا

تمام مشکلات دنیا بهواسطه سردمداران بیعقل است، این موضعگیری که رئیس جمهوری آمریکا درباره سپاه گرفت غیرمنتظره نبود، ضرباتی که در سوریه، عراق و جنگ تحمیلی هشتساله از سپاه خوردند سبب گرفتن این موضع شده و کار این ها کار بیعقلان است.

این نهایت بیعقلی است که فکر کنیم هر کاری می توانیم انجام دهیم، سپاه محبوبیت خود را با این چیزها از دست نمی دهد، سپاه منطقه را از سلطه اسرائیل و آمریکا حفظ کرده، بنابراین محبوبیت سپاه نهتنها کم نشده بلکه بیشتر میشود. (۲۱ فروردين ۱۳۹۸)

دولتمردان آمریکا عادتشان هست که چشم خود را می بندند و خودشان را به حماقت می زنند و مسائل روشن را نادیده می گیرند.

لذا اقدام آمریکا در قرار دادن نام سپاه در لیست گروه های تروریستی در دنیا مورد توجه قرار نگرفت؛ عمل سپاه معرف این نهاد است و احتیاجی نیست که آنها قبول کنند یا نه؟

بابت حملات و هجمه های آمریکایی ها علیه سپاه، جای نگرانی نیست، چراکه بعد از این اقدام نابخردانه توجه و اقبال عموم مردم به سپاه بیشتر شد. (۳ اردیبهشت ۱۳۹۸)

تشدید تحریم های آمریکا علیه ایران

رییس جمهور آمریکا گرفتار یک مشت اوهام و خیالات است، سرمایه رییس جمهور آمریکا چیزی جز دروغ نیست و در خود آمریکا نیز به این مساله اذعان کرده اند.

او به خیال خام خود تصور کرده است که با فشار و تحریم می تواند ایران را پای میز مذاکره بنشاند، در حالی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب شما اصلاً قابل اعتماد نیستید.

تحریم، سلاح انسان های ضعیف است و رییس جمهور آمریکا مذاکره ای که سال ها برای آن زحمت کشیده شده بود و علاوه بر کشورهای اروپایی و آمریکا، به تصویب شورای امنیت نیز رسیده بود را یکجانبه زیرپا گذاشت و از توافق برجام خارج شد.

مذاکره با کشوری که به هیچ تعهدی پایبند نبوده درست نیست و نباید مذاکره مجدد کرد. آمریکا جز تحریم هیچ اقدام دیگری نمی تواند انجام دهد که این موضوع هم با مقاومت حل خواهد شد. (۲۸ خرداد ۱۳۹۸)

آمریکا سخت ترین تحریم ها را علیه ایران اجرا کرده به خیال این که ایران فروپاشی خواهد کرد، ولی این گونه نشده و این همان معنای مقاومت است. همین مسئله را باید در کشور های اسلامی دیگر اجرا کرد. (۲ بهمن ۱۳۹۸)

کارشکنی دولت نیجریه در روند درمان شیخ زکزاکی

شیخ ابراهیم زکزاکی، این عالم وارسته و مردمی، شخصیتی قهرمان و مبارز است که شش فرزند خود را تقدیم اسلام کرده است.

نقش شیخ زکزاکی در گرایش مردم نیجریه به سمت اسلام و مکتب اهلبیت(علیهم السلام) و همچنین جنایات و ظلم هایی که در حق وی شده، در تاریخ اسلام کم سابقه است.

در این میان وضعیت بسیار اسفناک جسمی شیخ زکزاکی و همسرش، بسیار نگران کننده است، ظلمی نیست که در حق شیخ و خانواده اش نکرده باشند، متأسفانه سازمان های بینالمللی هم در این خصوص بیتفاوتاند.

ما این ظلمها و جنایت در حق شیخ زکزاکی و خانواده ایشان را محکوم می کنیم و دولت نیجریه را در قبال آن مسئول می دانیم.

ما از اندیشمندان و صاحبنظران جهان اسلام می خواهیم نسبت به این موضوع اعتراض کنند، دولت نیجریه نیز باید در این خصوص مسئولانه عمل کند و به ظلم علیه شیخ زکراکی پایان دهد. چرا که ایشان علیه حکومت نیجریه قیام و حرکتی نکرده است، گناه او این است که نفوذ مردمی زیادی دارد و مردم ایشان را دوست دارند.

شیخ زکزاکی در حقیقت شهید زنده جهان اسلام است، امیدواریم صدای شخصیت ها به گوش رهبران نیجریه برسد و آن ها موافقت کنند که شیخ زکزاکی به یکی از کشور اسلامی منتقل و روند درمان او پیگیری شود.

در خاتمه دولت و دستگاه دیپلماسی ایران اسلامی و رسانه ها را به فعالیت بیشتر وجدی تر در پیگیری وضعیت شیخ ابراهیم زکزاکی توصیه می کنیم، باید در این زمینه اعتراض و پیگیری های لازم صورت گیرد تا شیخ زکزاکی از این وضعیت دشوار و بغرنج خلاصی پیدا کند. (۸ دی ۱۳۹۸)

--------------------

مصاحبه

قلمرو معارف قرآن و ارزش فهم ما از قرآن

تهیه و تحقیق: معاونت پژوهش پایگاه اینترنتی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

چکیده:

از موضوعاتی که قرنها است ذهن و اندیشهی متفکران بزرگ اعم از حکیمان، متکلمان، جامعهشناسان و ... را به خود مشغول داشته این است که پیام دین چیست؟ و دربرگیرندهی چه ابعادی از زندگی انسان است؟ آیا وحی صرفاً ترسیم کننده ارتباط انسان با خدا و عالم اعلی است؟ یا اینکه هدف نبوت پاسخگویی به تمام مشکلات علمی و فکری انسان و تنظیم جنبههای گوناگون حیات فردی و جمعی در همهی زمینههای مورد نیاز برای دنیا و آخرت است؟ و روی هر یک از این فروض چگونه میتوان این محتوا و پیام را فهمید و ارزش برداشتهای دینی ما تا چه حد برخوردار از اعتبار است؟

قلمرو معارف قرآن و ارزش فهم ما از قرآن

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ نشریه معرفت، تابستان ١٣٧٢، شماره ٥.

اشاره

از موضوعاتی که قرنها است ذهن و اندیشهی متفکران بزرگ اعم از حکیمان، متکلمان، جامعهشناسان و ... را به خود مشغول داشته این است که پیام دین چیست؟ و دربرگیرندهی چه ابعادی از زندگی انسان است؟ آیا وحی صرفاً ترسیم کننده ارتباط انسان با خدا و عالم اعلی است؟ یا اینکه هدف نبوت پاسخگویی به تمام مشکلات علمی و فکری انسان و تنظیم جنبههای گوناگون حیات فردی و جمعی در همهی زمینههای مورد نیاز برای دنیا و آخرت است؟ و روی هر یک از این فروض چگونه میتوان این محتوا و پیام را فهمید و ارزش برداشتهای دینی ما تا چه حد برخوردار از اعتبار است؟

قرآن کریم که آخرین پیام وحیانی آفریدگار عالم و سند جاودانه الهی برای سعادت و نیکبختی همه انسانها در همیشهی تاریخ است، در این باره دیدگاه خاصی را ارائه میدهد. برای بحث و بررسی پیرامون ایدهی والای قرآن کریم در این زمینه، به خدمت تنی چند از اندیشمندان اسلامی که سالیانی از عمر شریف خود را در خدمت قرآن گذراندهاند رفتهایم تا از برداشتها و اندیشههای آنان بهره برگیریم. این گفتگوها گرچه کوتاه است و خالی از کمبود نمیباشد لکن امیدواریم که بتواند زمینه را برای طرح اینگونه مباحث در محافل علمی بیش از پیش فراهم سازد و محل مدّاقه متفکران اسلامی قرار گیرد.

معرفت

معرفت: با تشکر از حضرتعالی که لطف فرمودید و فرصتی را در اختیار مجله معرفت قرار دادید، همانطوری که مستحضر هستید، این مجله به علوم انسانی و اسلامی میپردازد و محور مقالات و بحثهایش این دسته از علوم است؛ یکی از این محورها سلسله بحثها و مقالاتی است که تحت عنوان مباحث قرآنی و تفسیر مطرح میشود؛ که به همین منظور خدمت شما رسیدیم تا پیرامون برخی از سؤالاتی که در ارتباط با قرآن مطرح است از محضرتان استفاده کنیم. این سؤالها دارای دو موضوع محوری است که هم دارای نقاط مبهم است و نیازمند توضیح و تبیین است و هم از موضوعاتی است که با مسائل روز جامعه انقلابی و اسلامی ما به ویژه محققان در باب قرآن و استفاده از آن ارتباط دارد.

موضوع نخست، «جامعیت قرآن» است و در آیات به آن اشاره شده است؛ مثل آیه شریفه «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ» (نحل، ٨٩) و در روایات نیز آمده است که قرآن همه چیز را در بر دارد. حال مراد از جامعیت قرآن چیست؟ چه مسائلی را قرآن دربر دارد؟ و چگونه آنها را بیان کرده است؟ آیا ظاهر قرآن همه چیز را دربر دارد یا باطن آن؟ و موضوع سومی مطرح میباشد؛ و آن این است که چه کسانی میتوانند به معارف و مفاهیم گسترده قرآنی دست یابند؟ از محضرتان تقاضا میکنیم که این سه مسأله را در وصف جامعیت قرآن تا حدی توضیح دهید.

آیة الله مکارم: با تشکر از زحمات برادران عزیز و تشکر از مجله معرفت که این بحثها را مطرح کرده است و جای چنین مجلهای مخصوصاً در زمینه علوم اسلامی خالی بود و خوب شد که بحمدالله شروع شد. امیدواریم که جایگاه مطلوب را در تمام جهات برای خودش پیدا کند.

در مورد سؤالاتی که فرمودند باید دید به طور کلی هدف نزول قرآن چه بوده؟ تا معنی «تبیاناً لکلّ شیء» معلوم شود. با توجه به اینکه هدف از نزول قرآن هدایت بشر و سعادت بشر و تکامل انسان میباشد، قطعاً قرآن به تعبیری که خودش دارد آمده تا یک حیات ثانوی به مردم دهد و دعوت میکند به اینکه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اِسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما يُحْييکُمْ» (انفال، ٢٤) این دعوت «استجیبوا لله و للرسول» جامعیت کاملی نسبت به اهداف قرآن دارد و مایه حیات بشری است «وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ * لِّيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا ...» (یس، ٦٩) در واقع برای انذار کسانی که زنده هستند یک حیات ثانوی در زمینه هدایت میدهد. بنابراین «تبیان کل شیء» میتواند تمام اموری باشد که به نحوی در هدایت و سعادت بشر مؤثر خواهد بود. و این درست شبیه به این است که به طور مثال از یک داروخانهای سؤال کنیم که چی داری؟ اگر بگوید: همه چیز دارم؛ یعنی تمام داروهای نجات بخش در اینجا هست. لذا نباید از او انتظار داشت که مثلاً ابزار خانه را هم داشته باشد. «همه چیز دارم» به معنای همه داروهای نجات بخش است. یا اگر یک کتابخانه بزرگی باشد ما بگوییم آقا چی داری؟ می گوید: همه چیز دارم معنایش این است که تمام کتابهایی مورد نیاز تمام رشتهها را دارم. طبعاً «تبیان کل شیء» قرآن هم به معنی تمام چیزهایی است که در مسیر اهداف قرآن قرار دارد.

اما برای چگونگی استخراج اینها از قرآن باید توجه داشت که: آنچه مربوط به هدایت انسان است در وا قع دو بخش است، یک بخش از آنها مسائلی است که به اصطلاح «روزمره» است، اینها در ظواهر قرآن است که همه میتوانند استفاده کنند؛ ولی یک سلسله مسائل اضافی هم که «لطائف و اسرار» است آنها را لازم نکرده همه بتوانند استفاده کنند. باز آنها هم دو بخش میشود: بخشی است که با سرپنجه علم تفسیر و دقت نظر و غور و اندیشه زیاد برای علما و بزرگان و مفسران معلوم میشود و بخشی است که از طریق اندیشه استفاده نمیشود بلکه احتیاج دارد که یک افاضات معنوی و روحانی باشد، انسان باید علمش را از خداوند الهام بگیرد تا از قرآن استفاده کند و شاید آن تفسیر «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه، ٧٩) اشاره به این باشد که نه تنها مسّ الفاظ قرآن، مسّ معانی قرآن هم برای غیر مطهرین نمیشود، کسانی باید تهذیب نفس کنند و در سایه تهذیب نفوس یک اسراری از قرآن را کشف کنند. در این قسمت یک بخش نهایی باقی میماند که حتی ارباب نفوس تهذیب شده هم به آن نمیرسند فقط انحصار به معصومین(علیهم السلام) دارد. پیغمبر و ائمه معصومین(علیهم السلام) و کسانی مانند حضرت زهرا(سلام الله علیها) اینها هستند که میتوانند به آن دست یابند.

به این ترتیب بخشهای مختلف مفاهیم قرآنی: آنهایی که در ظاهر هست؛ آنهایی که در باطن و آنهایی که انحصار به معصومین(علیهم السلام) دارد که هر کدام از آنها البته شرح و تفسیر مخصوص به خود دارد.

معرفت: با توجه به اینکه معلوم شد قرآن معارفی را دربر دارد که طبق بیانات قرآن با هدایت انسانها ارتباط دارد؛ آیا مسائلی که در علوم انسانی -به اصطلاح امروزین آن- مطرح است، مانند جامعه شناسی، روانشناسی و نظایر آن، آیا این گونه مسائل نقشی در هدایت ندارند؟ و یا اینکه نه، اینها هم قطعاً نقش در هدایت بشر دارند و نتیجه بگیریم که در زمینه مسائل علوم انسانی نیز قرآن دیدگاههایی دارد و ما برای رشد این علوم لازم است که به سراغ بینشهای قرآنی برویم و به تعبیری علوم انسانی، اسلامی هم میتوانیم داشته باشیم.

آیة الله مکارم: علومی که امروزه مورد توجه انسان است و در دانشگاهها نیز تدریس میشود، آن بخش از آن که ارتباط نزدیکی با هدایت بشر دارد، طبعاً باید اینها را در قرآن جستجو کرد. به طور مثال «حقوق» بخشی از علوم انسانی است که ریشه قرآنی دارد؛ ریشهی حقوق اسلامی در قرآن است. یا بخشی دیگر که به حقوق بشر برمیگردد؛ مسلم ریشهی اینها در قرآن است. مسائلی که به اصطلاح جنبه روانشناسی و روانکاوی دارد آن هم قسمت زیادش که در ارتباط با هدایت انسان و کمالات وی است، در قرآن هست. البته ما ادّعا نمیکنیم که قرآن یک کتاب روانشناسی یا یک کتاب حقوقی است؛ نه، ولی ریشههای این مسائل حتماً در قرآن هست، چون بنا شد که «تبیان کل شیء» باشد. حداقل تمام آنچه که مربوط به هدایت انسان هست، در قرآن وجود دارد.

این را هم میدانیم همانطور که پیداست، علوم انساني، علومی است که به نحوی به انسان مربوط میشود؛ یا به تعبیری دیگر با سعادت انسانها ارتباط دارد؛ این را نمیشود انکار کرد. حتی علوم غیر انسانی را هم (ولو الزامی نیست) میشود در قرآن جستجو کرد و قرآن وارد آن بحثها هم شده است؛ منتها نه به عنوان نفس آن علوم، بلکه به عنوان آیات خلقت و آیات آفرینش، مسائل مربوط به جنین شناسی، ستاره شناسی، هیأت، زمین شناسی، گیاه شناسی یک سلسله از مسائل مختلف به عنوان اینکه آیات آفرینش هستند و نشانههای وجود حقاند و به تعبیری دیگر «کلمة الله» هستند. اینها هم بالاخره یک ارتباطی پیدا میکنند و لذا در این قسمت هم اشاراتی به این علوم در قرآن شده است، اما نسبت به مسائل علوم انسانی تنها اشارت نیست بلکه بالاتر از اشارت است، اصول و ریشههای آنها را ما باید در قرآن مجید جستجو کنیم والاّ آن تفسیری که درباره «تبیان کل شیء» گفتیم مبنی بر اینکه «هرآنچه مربوط به سعادت بشر است در قرآن هست» را باید قبول نکنیم. با توجه به پذیرش آن تفسیر (که حتماً قابلیت هم دارند) ریشههای این علوم را باید در قرآن جستجو کرد.

معرفت: با توجه به مسائلی که فرمودید، دیدگاههایی که احیاناً در مورد کل دین و از جمله قرآن، به عنوان یک متن دینی مطرح است که دین فقط با ارزشها کار دارد و آن را در بایدها و نبایدها خلاصه میکنند؛ یا میگویند: دین فقط ارتباط انسان با خدا را میخواهد مطرح کند لذا به دنیا و زندگی دنیا و قوانین حاکم بر جوامع انسانی نظری ندارد این دیدگاه در واقع دیدگاهی مخالف بینش قرآنی است؛ چراکه ما میبینیم که قرآن و دین به مسائل عینی زندگی اجتماعی و فردی بشر پرداخته است. حال این سؤال مطرح است که چه تفاوتی است بین بیانات قرآن درباره این علوم و بیانی که دانشمندان این علوم نسبت به مسائل آن دارند؟ اشاره فرمودید که قرآن به عنوان «آیه» آنها را مطرح میکند؛ اگر توضیح بیشتری بفرمایید که آن موقع که قرآن یک مسأله علوم انسانی را مطرح میکند چه تفاوتی با آنجایی دارد که یک دانمشند در یک کتابی یا در یک فرمول علمی آن مسأله را مطرح میکند و چرا قرآن به این شکل مطرح کرده است؟

آیة الله مکارم: اولاً یک نکتهای را باید در باب رابطه بین «هستها و واقعیتها» با «بایدها و نبایدها» عرض کنم. اینکه در بعضی از کلمات دیده میشود که اینها ارتباطی با هم ندارند، به عقیده من از بزرگترین اشتباهات است. همیشه باید و نباید نتیجه یک سلسله از واقعیتها است و جداسازی اینها از هم یک بینش غیرتوحیدی و شرکآلود است. عالم هستی کلش یک واحد به هم پیوسته است؛ حتی آن مسائل احکامی هم به نحوی با هم پیوند و ارتباط دارند؛ ببینید قرآن چقدر تعبیر جالبی دارد، میفرماید: «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ» (مائده، ٩٠) این «باید» را درست به رجس و عمل شیطانی بودن پیوند میدهد. یک واقعیتی است که خمر و میسر و امثال ذلک اینها ایجاد بیماری جسمی و روحی در جامعه میکند. بیماری واقعی، چه جسمانی و چه اخلاقی، این را پایه قرار میدهد و میفرماید: «فاجتنبوه» یعنی درست آن باید را با این واقعیت پیوند میدهد. در جاهای دیگر هم همینطور است، مثلاً میفرماید: «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ» (بقره، ١٧٨) اول حیات جامعه را در نظر میگیرد، که یک واقعیت است، بعد میگوید این قصاص را باید انجام داد. و همینطور مسائل دیگری که ما داریم از بایدها و نبایدهای اسلامی و ارتباط اینها با واقعیتها نمیشود اینها را از هم جدا کرد.

بنابراین، این مسأله در جای خودش مسلم است و آنهایی که میگویند یک مجموعه واقعیتهاست و سلسله دیگر بایدها و نبایدهاست و به اصطلاح ایدئولوژی هست و جدا از آن واقعیت است، اینها یک اشتباه خیلی بزرگی است و با بینش توحیدی سازگار نیست. و این به عقیده من شرک است و سرچشمه این است که دین را از جامعه و به طور کلی از زندگی بشر جدا کنند.

و اما این علوم و طرح آن در قرآن، همانطور که قبلاً عرض کردم، مسلم یک تفاوتی بین طرح این علوم در قرآن و طرح آن در علوم کلاسیک وجود دارد. در مسائل کلاسیک وقتی علم را مطرح میکنند نوعاً بریده از اهداف است. مثلاً تاریخ را به عنوان «یک سلسله واقعیتهایی که در خارج از زندگی بشر واقع شده» بررسی میکنند و آن را از هدف جدا میکنند یا علم نجوم و هیأت را بدون اینکه اهداف را پست سر آن در نظر بگیرند مطرح میسازند؛ اما قرآن همه جا روی هدف تکیه میکند و بنابراین دقیقاً مسائل علوم را در مسیر همان هدف ترتیب میدهد. و در علوم انسانی یا حتی علوم غیر انسانی، که قرآن به عنوان آیات آنها را مطرح میکند، در همه جا از دیدگاه هدف به آن نگاه میکند. ما در تفسیر «پیام قرآن» تفسیر نجومی آیات خلقت که در قرآن جمع شده، اینها را وقتی جمعآوری میکردیم خیلی زیاد با این آیات، که نشانههای توحید در عالم هستی، در جسم انسان، در روح انسان، در آسمان، در زمین، گیاهان، درختان و ... ما بیست دسته آیه را در این زمینهها دستهبندی کردیم و شرح دادیم و تفسیر نمودیم. میبینیم همه اینها یا غالب اینها با تعبیر «ان فی ذلک لایات» و «من آیاته» مثلاً: «وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ» (روم، ٢٣) همراه است.

بنابراین، دیدگاه قرآن در طرح این مسائل دیدگاهی است که از دریچه هدف به آنها نگاه میکند. همیشه مسأله علمی را با نتیجهگیری در هدایت انسانی با هم گره میزند. این دو با هم گره خورده در قرآن دیده میشود و به همین دلیل خیلی هم مؤثر است. وقتی من از دیدگاه هدف نگاه میکنم به یک مسأله علمی و هدف هم برایم یک هدف جالبی باشد، طبعاً مرا بیشتر تشویق میکند که آن مسأله علمی را یاد بگیرم. چون هدف را به آن گره زده و جلوی چشم من میگذارد، من هم علاقمند به آن هدف میشوم. هر انسانی علاقمند به خودش است اگر به هیچ چیز هم علاقه نداشته باشد، به خودش علاقه دارد و به سعادت خودش علاقه دارد وقتی یک اموری به سعادت انسان گره بخورد طبعاً برای اینکه خودش را دوست دارد به آن امور هم علاقمند میشود.

معرفت: آخرین سؤالی که مطرح است این است که: مرحوم شهید صدر (قدس سره) در بحثهای اقتصادی میفرمایند که ما از ارزشهای اسلامی تا حدی، نه صد در صد، میتوانیم به هستها برسیم تا حدی به این هستهای زیربنایی و متکای آن ارزشها میتوانیم برسیم و بر همین اساس میفرمایند: ما علم اقتصاد را ولو در روایات و آیات صریحاً نیابیم و اگر آیات در باب قوانین اقتصادی چیزی نگفته باشد باز ما میتوانیم از این ارزشها تا حدودی آنها را تشخیص دهیم و بفهمیم. مثلاً فلان مسأله اقتصادی اسلام، فلان دیدگاه علم اقتصاد را قبول ندارد چون اگر آن را نپذیریم دیگر نمیتوانیم این ارزش را بر آن بار کنیم. اگر حضرتعالی در این زمینه هم توضیح بفرمایید که ما تا چه حد میتوانیم از این ارزشها استفاده کنیم و به مسائل علمی دست یابیم؟ این هم مکمل بحثهایی است که فرمودید.

آیة الله مکارم: این مسأله بر میگردد به اینکه: یک پیوند ناگسستنی میان ارزشها و بایدها و نبایدها با هستها وجود دارد، و نمیشود اینها را از هم تفکیک کرد. اگر دو چیز با هم پیوند و ارتباط داشته باشند، مثلاً یکی علت و دیگری معلول باشد یا متلازمین باشند، طبعاً اگر یکی از این دو را پیدا کردیم به نحوی دومی را هم میتوانیم پیدا کنیم؛ منتهی گاهی یک علم تفصیلی پیدا میکنیم و گاهی هم یک علم اجمالی؛ که خود علم اجمالی یک سلسله مراتب دارد، تا چه اندازه برای ما اجمالی باشد؟ دلیلش هم با خودش است، «قضایا قیاساتها معها» و چون فرض کردیم، اینها با هم گره خوردهاند یک حلقهی زنجیر که به دستمان آمد طبعاً سایر حلقهها هم در دستمان به یک نحوی هست. گاهی به طور آشکار است و گاهی وضوح کامل نیست.

بنابر اینکه ما از احکام اقتصادی اسلام، بتوانیم مسائل علمی را کشف کنیم چیز عجیبی نیست، منتهی تا چه اندازه میتوانیم کشف کنیم؟ در اینجا باید برگردیم به اینکه یک سلسله اصول کلی داریم و یک جزئیاتی هم داریم. ما در مسأله مصالح و مفاسد به اینجا رسیدیم که مصالح و مفاسد احکام شرع را به صورت کلی همه را (بدون استثنا) میتوانیم بفهمیم. مثلاً ما عبادت را، حالا ندانیم چرا نماز صبح دو رکعت است؟! یا سه رکعت بودن نماز مغرب چه تأثیری دارد؟! ولی پیوند اصل نماز را با تربیت انسان خیلی به وضوح درک میکنیم. یا مثلاً حج را ـ که هفت دور طواف از چپ به راست گردیدن نه از راست به چپ گردیدن به چه علت است؟ ـ این جزئیات را ندانیم، اصل حج را ما میتوانیم بفهمیم چه اثری دارد و چرا تشریع شده است. در عبادات، در مسائل سیاست اسلامی، در حدود و دیات همینطور است؛ مثلاً در حدود اگر ما صد تازیانه را ندانیم با صد و یک و یا نود و نه چقدر فرق دارد؟ و آیا مصلحت در عدد صد است یا صد و یک؟ ولی اصل مجازات را برای مجرم نمیتوانیم انکار کنیم، حدود و تعزیرات همهاش قابل تفسیر عقلی نیست؛ تمام مسائل اسلامی از نظر اصول کلی آن ـ چه بحثهای اقتصادی، چه سیاسی، چه مسائل حالات شخصیه چه، عبادات ـ همه چنین است. بنابراین در مسائل اقتصادی هم این نظریه کاملاً قابل قبول است که ما میتوانیم از مسائل اقتصادی آن خطوط اصلی اقتصاد اسلام را پیدا کنیم و گاه ممکن است جزئیات را نیز پیدا کنیم ولی نسبت به اصول کلی ما تردید نداریم که میشود ـ به خاطر آنکه اقتصاد با آن اصول کلی به هم گره خوردهاند ـ اینها را پیدا کرد.

معرفت: با تشکر، وارد موضوعات محور دوم میشویم، اولین سؤال این است که برای فهم معارف و مفاهیم بلند قرآنی چه شرایطی لازم است؟ البته ممکن است یک بحث مفصلی را بطلبد ولی به طور اجمال در حد کلیاتش بفرمایید چه شرایطی لازم است و این گرایش که به اخباریین نسبت میدهند آیا درست است که معتقدند: قرآن را فقط اهل بیت میفهمند و دیگران نمیتوانند ادعا کنند که ما قرآن را فهمیدهایم یا فهم آن حجت است؟ این دیدگاه تا چه حد صحیح است؟ و اگر دیگران میتوانند بفهمند چه شرایطی را به صورت کلی باید دارا باشند اعم از شرایط معنوی و شرایط علمی تا بتوانند به فهم قرآن نائل آیند؟

آیة الله مکارم: همانطور که عرض کردم آیات قرآن و مفاهیمی که در قرآن بیان شده اینها را باید دستهبندی و سلسلهبندی کرد، آنچه که مربوط به اولیات زندگی بشر است اینها را قرآن به لسان عربی مبین بیان کرده است. اشتباه اخباریها هم به خاطر این است که تقسیم بندی به مفاهیم قرآنی نکردهاند، لذا یک جا را با جای دیگر اشتباه کردند که باید عرض کنم جایش هست که باید درب خانه معصومین(علیهم السلام) باید رفت چون خود قرآن این مسأله را بیان میکند.

روز اول که قرآن نازل شد کسی خود پیغمبر(صلی الله علیه واله وسلم) را قبول نداشت چه رسد که به وسیله قرآن هدایت شود. اینکه دور لازم میآید ـ اول پیغمبر(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام) را قبول بکند بعد از آن چیزی بفهمد ـ در حالی که به وسیله قرآن باید پیغمبر(صلی الله علیه واله وسلم) را قبول کرد این حرف یک حرف بسیار ضعیفی است بعلاوه همانطور که میدانید قرآن برای ما حتی برای شناخت احادیث و کلمات معصومین(علیهم السلام) که به ما رسیده است محور است. اینها که غالبش خبر واحد است و به ما گفتهاند که صحت و سقم اینها را باید با قرآن سنجید. ما دو دسته روایات داریم، یک دسته روایت داریم که میفرمایند: متعارضین را به قرآن عرضه کنید، یک سلسله روایات هم داریم میفرمایند: هر حدیث ولو متعارضین هم نباشد، باید به قرآن عرضه شود. کتاب الله معیار شناخت سنت است نمیتوانیم قضیه را به عکس کنیم.

بنابراین بخشی از آیات است که آنچه مربوط به اولیات زندگی بشر و هدایت انسان است اینها به لسان عربی مبین بیان شده است، آنها را همه میتوانند درک کنند و حتی ما معتقدیم که کفار هم آن بخش را درک میکردند در حالی که اینها معنویتی هم نداشتند و اگر اینها درک نمیکردند که حجت برای آنها تمام نمیشد. در صورتی که میتوانند با اینها اتمام حجت شود و آنها با همه آلودگیهایشان میتوانند این بخش از قرآن را درک کنند. بعد یک بخشهای بالاتری هم هست که دقایق اسرار قرآنی است و برای فهم آنها احتیاج است به اینکه مفسر به علوم انسانی نظیر: علم لغت، علم معانی بیان، و یک سلسله بحثهایی از علم اصول و مباحث الفاظ که دخالت زیادی در علم تفسیر که انسان به وسیله اینها بتواند حقایق قرآن را درک بکند و ... مجهز باشد.

بخش دیگری از حقایق قرآن فراتر از اینها است، مفاهیم قرآنی برخی قسمتهایش هست که یک مفسر عالیقدر از نظر علمی هم ممکن است به آن نرسد برای اینکه آنها احتیاج به تهذیب نفس دارند. بنابراین برای آنها شرایط بالاتر از بخشهای پیشین است. بخش دیگری نیز هست که جزو اسرار است که جز معصومین(علیهم السلام) نمیفهمند و ما باید آنها را از روایات همان بخش استفاده کنیم که نتیجه این میشود که ما باید این بخشهای چهارگانه را از هم جدا کنیم. بخشی که حتی کفار آلوده هم میفهمند، بخشی است که در پرتو علم و دانش رسمی به اصطلاح علوم رسمی انسان میتواند با سرپنجه علم آن را کشف کند و مفاهیمی است که جز در سایه تقوی نمیشود به آن رسید، دل باید آیینه پاکی بشود که آنها و مصداق آنها پرتو افکن بشود و بالاخره بخشی هست که «بطون قرآن» است و یک دریای عظیمی است که در اختیار معصمومین(علیهم السلام) است و ما باید از آنان استفاده کنیم.

معرفت: سؤال بعدی که مطرح میشود این است که علوم بشری چه رابطهای با فهم قرآن دارد؟ همانطور که فرمودید یک سلسله از علوم برای فهم قرآن لازم است اجمالاً فرمودید: صرف و نحو و معانی و بیان و تفسیر و اصول. علوم دیگری که امروزه به عنوان علوم جدید مطرح هست مانند جامعه شناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و زبان شناسی چه نقشی دارند؟ بعضی ادعا کردهاند که اگر اینها را کسی نداند فهمشان از منابع دینی -حتی در فقه هم چون نیاز به اینها دارد- دچار نقصان و بیاعتباری میشود به طور کلی بفرمایید که علوم بشری چه مقدار در فهم قرآن نقش دارند؟ و اگر فهم قرآن را کسی وابسته به این علوم بشری کند، با توجه به تحول این علوم آیا فهم قرآن هم به مرور زمان متحول میشود؟ یا آنکه این علوم یا نقشی ندارند یا اگر هم نقشی دارند لازمهاش این نیست که فهم ما از قرآن متحول شود.

آیة الله مکارم: ما میدانیم علوم بشری همهاش یکسان نیست؛ بلکه بعضی از مسائل علمی دارای ثباتاند و ما میدانیم تحولی در آنها پیدا نخواهد شد، ممکن است تکامل پیدا کند اما تحول به معنی اینکه عوض بشود نفی و اثبات بشود نه. فرض کنید در علوم مربوط به آسمانها اینکه منظومه شمسی در این فضای بیکران غوطهور هستند و آن افلاک که این منظومه در دل فلک بلورین جای داشته باشند نفی شده و دیدگاه نوین کیهان شناسی جای آن نشسته آنها جزو مسائل مسلم است. حرکت زمین به دور خورشید (حرکت انتقالی) آنچه در هیئت و زمینشناسی و امثال ایتها در این قسمت ثابت شده اینها یک مسائلی نیست که دگرگون شود اینها جزو مسائل مسلم و به یک تعبیر جزو بدیهیات علم است.

در علوم اسلامی هم از این قبیل مسائل وجود دارد ما معتقد نیستیم که همه اینها عوض میشود دو دو تا چهارتا یک روزی ممکن است در ریاضیات ثابت بشود پنج تا؟ اینها یک حرفهای باطل و بیاساس است که اگر انسان دنبالش برود سر از سوفیسم در میآورد. و اما یک سلسله مباحث نظری است یا یک سلسله فرضیات است که اینها دائماً در دگرگونی و تحولاند. آنچه میشود گفت بیتأثیر در فهم معنای قرآنی و در فهم مسائل فقهی نیست، همان مسلّمات است. البته در مسائل فقهی باید موضوعات مسائل را از خود احکام جدا کرد؛ اینکه میگویند ارتباط دارد، ارتباط به یک مسائل کارشناسی موضوعی فقهی دارد نه فهم احکام.

از سوی دیگر ما قائل هستیم به اینکه با قرائن حالیه و مقالیه و قرائن خارجیه و عقلیه و حسیه کلمات را باید تفسیر کرد. ما چطور میگوییم «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» (فتح، ١٠) به معنی عضو مخصوص نیست، چرا؟ چون قرینه عقلی داریم. گاهی یک جا قرینه حسی داریم، قرینه داخلی داریم، قرینه خارجی داریم، ما میتوانیم آن مسائل قطعی و مسلم علم را به عنوان قرائن خارجیه در کنار آنها بگذاریم و به وسیله آنها آن مفاهیم تازه را از آیات استفاده بکنیم. آنها به عنوان قرینه برای ما قابل قبول اند و تحول و دگرگونی در آنها ممکن نیست.

معرفت: با تشکر از فرصتی که در اختیار مجله قرار دادید. انشاء الله در فرصتهای بعدی هم بتوانیم از محضرتان استفاده کنیم و بتوانیم این دیدگاهها را که برای جامعه ما هدایتگر و روشنگر است و شبهات را تا حدّ زیادی حل میکند به دست آورده و در اختیار جامعه اسلامی به ویژه محققان و دانشپژوهان قرار دهیم.

آیة الله مکارم: با تشکر متقابل از شما ان شاء الله موفق و مؤید باشید. ما هم از خدا میخواهیم شما بتوانید این برنامهای را که شروع کردهاید و الان یک نهال نوی است این را دقیقاً با همتتان آبیاری کنید و یک درخت پربار بلکه یک باغ پرباری بشود و انشاء الله ما همه استفاده کنیم و همانطور که عرض کردم جای یک چنین مجلهای در حوزه خالی بود و حالا که شروع شده باید تقویتش کرد چون هم برای داخل حوزه و برای تقویت طلاب و فضلاء خوب است و هم برای پاسخگویی به شبهات خوب است. امیدواریم برای بعضی از افرادی که واقعاً در اشتباهند یا افراد مغرضی که میخواهند مسائل اسلامی را زیر سؤال ببرند بتواند پاسخگوی خوبی باشد. انشاء الله.

--------------------

معرفی کتاب

سیری در کتاب «به یاد معلم»

اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی)

روز معلم فرصتي است براي برانگيختن افكار عمومي و وجدان دینی و ملي در حرمت نهادن به مقام استاد و معلم و بازآفريني نقش بنيادين و پايدار «تعليم و تربيت» در كشور؛ لذا چنانچه جامعه بر مدار منزلت همه جانبه «معلم» قرار گيرد و «آموزش» شأن واقعي خود را در توسعه بيابد، سرمايه هاي فرهنگي، اجتماعي، انساني و حتي مادي كشور مضاعف مي شود و تحقق تمدن سازی نوین اسلامی ، چشم اندازي قابل دسترسي مي يابد.

در این بین جایگاه معلم به ویژه در فرهنگ اسلام بسیار والا و ارزشمند است به نحوی که در سخنان بسیاری از بزرگان دین، مقام معلمی با مقام انبیای الهی سنجیده شده است.

از این رهگذر کتاب ارزشمند «به یاد معلم» از جمله آثار فاخر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی در پاسداشت علم و علم آموزی است که شرح و تفسیر احادیث مرتبط با علم آموزی و مقام معلّم با بیان سلیس و روان و در عین حال عمیق و موشکافانه معظم له به زیور طبع آراسته شده است.

«به یاد معلم» در یک نگاه

کتاب«به یاد معلم» علاوه بر نگرشی کلی به مکتب تعلیم و تربیت اسلامی، به جایگاه معلم و رسالت معلم از منظر آیات وحیانی قرآن کریم و احادیث پرداخته شده است و رسالت یک معلم قرآنی را همان رسالت خداوند و رسالت رسولان الهی در هدایت، سرپرستی و خروج از ظلمات به سوی نور و رشد و کمال بخشی انسان به قرب حضرت بر شمرده است.

اهمیت و ابعاد علم و دانش و بایسته های تعلیم و تربیت در آموزه های اسلامی از جمله مباحثی است که در این اثر مورد توجه قرار گرفته است؛ لذا در ابتدای کتاب، به بحث در مورد وجوب کسب علم برای همگان و نیز ضرورت تفقه در دین پرداخته شده و اهمیت و برکات معلم بودن و نیز طلب علم و دانش از دیدگاه آیات و روایات، مورد تاکید قرار گرفته است.

معظم له در همین زمینه به آداب تعلیم و تربیت، برتری عالم بر عابد، معرفی اقسام مردم در زمینه فراگیری علم و دانش، اجر و ثواب تعلیم دادن، نورانیت علم، وظایف عالم در نشر علم خویش، ضرورت توام کردن علم و معنویت، بیان ویژگی های علم سودمند، اهمیت و ارزش تبلیغ علم، بررسی نظام ارزشی اسلام در مورد توأم کردن علم و تقوا، بررسی موانع کسب علم مفید، نسبت بین علم و یقین، معیار قبولی اعمال، بیان جایگاه دانشمندان حقیقی نزد خدا در روز قیامت و آفات علم بدون عمل اشاره کرده و توضیحاتی در مورد هر یک از آن ها ارایه کرده است.

ساختار کلی اثر

کتاب مشتمل بر چهل حدیث ارزشمند از حضرات معصومین: در مورد «علم وعالم» است و از عناوینی همچون: «وجوب طلب علم، اوج کمال، تفقه در دین، یا معلم باشید یا شاگرد، برتری عالم بر عابد، مردم بر سه دسته اند، اهمیت فوق العاده علم آموزی، اجر تعلیم دادن، فضیلت علم و عالم و متعلم، فراگیری عمل کردن و نشر علم، نورانیت علم، حقوق دانشمندان و عالمان» جمع آوری شده که هر مبحث شامل موضوعات مختلفی است.

از دیگر عناوین این کتاب می توان به: «تسبیح همه موجودات برای طالب علم، بخشنده ترین بخشندگان، رهبری علم و دانش، موعظه های بی اثر، اخلاص، علم سودمند، عالمان و حاکمان، ارزش فوق العاده نشر علم و تبلیغ، سلاح قلم و بیان، پرسش کلید علم و دانایی، مطالب بسیار مهم، دو چیز عجیب، معلم الخیر» اشاره کرد.

موضوعاتی از قبیل «نظام ارزشی اسلام، نیازمندی هر جامعه ای به سه چیز، شدیدترین عذاب ها، مهم تر از علم، عجب مانع تحصیل علم، ارکان سه گانه، شریف ترین حسب ها، تعلیم و تعلم الزامی است، علم و یقین، همه چیز در پرتو اندیشه، معیار قبولی اعمال، در پرسیدن خجالت نکشید، حیای عالمانه و جاهلانه، جایگاه دانشمندان، عالم بی عمل» از دیگر عناوین مهمی است که در این کتاب به چشم می خورد.

گزارش محتوایی اثر

علم آموزی؛ کمال نهایی انسان

مولف در فرازهای ابتدایی اثر با بهره گیری از مستندات نقلی و عقلی، با عناوینی هم چون«کمال چیست؟کمال دین چیست؟ اوج کمال»، علم آموزی و فهم عمیق دین و احکام اسلامی را به عنوان مفهوم عینی کمال مطرح کرده است.

مولف در بخشی از کتاب در تبیین مفهوم کمال اینگونه می نویسد:« «کمال مساوی با وجود است» بنابراین، هر وجودی والاتر، قوی تر و گسترده تر باشد کمال آن بیشتر است. لذا نقصان در عدم است. جهل نقصان است چون عدم علم است. ناتوانی نقصان است چون عدم قدرت است و ما انسان ها برای تکامل آفریده شده ایم.

علم ؛ مهم ترین مولفه خودکفایی

از جمله مسائل مهم در اثر می توان به نگاه مولّف به ميزان تأثير علم در افزايش شاخص هاي خودكفايي اشاره نمود؛ معظم له جنگ امروز دنیا را یک جنگ علمی می داند و خودکفایی علمی را موجب اقتدار دانسته است؛ به تعبیر معظم له چنانچه ما در حوزه های مختلف علمی به جایگاهی برسیم که بتوانیم در بخش های مختلف خودکفا شویم دیگر نگرانِ تحریم ها نیز نخواهیم بود.

هم چنین در نگاه معظم له هرچقدر ما بتوانیم در حوزه های علمی پیشرفت کنیم و علوم ما به لحاظ عملی و عملیاتی شدن نه شعاری، غنی شود قطعاً به نقطه ای خواهیم رسید که نه تنها بی نیاز از دیگران شویم، بلکه چندین کشور قدرتمند نیز به ما وابسته شوند.

نویسنده در فرازی از اثر با عنوان «وابستگی علمی به بیگانگان ممنوع» اینگونه می نویسد:« اگر در مسایل علمی به خودکفایی نرسیم، مجبوریم دست نیاز به سوی خارجی ها دراز کنیم، یعنی یکی از بلاهایی که ملّت ایران پس از مشروطه مبتلی به آن شد...آری در کتاب جامعه شناسی وارداتی تنها یک صفحه درباره دین بحث شده و آن یک صفحه هم چیزی جز اضلال و گمراهی نبود، در حالی که مباحث دینی جامعه شناسی وسیع و گسترده است. امّا اگر از نظر علمی خودکفا باشیم و خودمان کتاب جامعه شناسی بنویسم به چنین مشکلاتی برخورد نخواهیم کرد».

تفاوت علم و باور

از جمله مسائل مهم در این کتاب می توان به تبیین تفاوت علم و باور اشاره کرد؛ مولّف در بیان فرق بین «علم» و «باور» اینگونه می نویسد؛ علم همان آگاهی است؛ چه قلب و جان انسان آن را بپذیرد و چه نپذیرد. ولی هر گاه انسان نسبت به چیزی علم پیدا کرد و دل و جانش نیز آن آگاهی را پذیرفت و در برابر آن تسلیم شد، به آن «باور» می گویند.

نقش معلم در تکامل جامعه

سرنوشت جوامع بشری مرهون سعی و تلاش آموزگاران و معلمان است؛ از این رهگذر معلمان رسالت بزرگ هدایت انسانها به سوی تکامل و خوشبختی را بر عهده دارند.

لذا مولّف در وهلۀ نخست سیر تکاملی انسان را در آفرینش مورد نظر قرار داده و در ادامه و در ترسیم مقام و منزلت معلم اینگونه می نویسد: همانگونه که یک انسان، تکامل روحی و جسمی و بیماری روحی و جسمی دارد جامعه نیز چنین است...در این بین اگر معلّم ها نبودند تکاملی در جامعه بشریّت رخ نمی داد. بنابراین معلّم ها گردانندگان چرخ های تکامل هستند. اگر چنین عالمانی نبودند انسان ها درجا می زدند چون هر کس که چیزی می آموخت به دیگری منتقل نمی کرد و با خود از دنیا می برد.

هنر دانش آموزی و پرسشگری

اهمیت علم آموزی و پرسش گری از جمله دغدغه های راهبردی معظم له در کتاب«به یاد معلم» است که در عناوینی هم چون « پرسش کلید علم و دانایی»،« پرسش گری، افتخار مسلمانان است»،« سؤال و جواب حتّی در میدان جنگ» ،« فلسفه سؤال» و« پرسیدن عیب نیست» به مخاطبان ارائه شده است.

در واقع مولّف در این اثر با رویکرد تربیت اسلامی، ضرورت علم آموزی و دانش پژوهی را مورد توجه قرار داده است. لذا پرسشگری را از منظر آموزه های اسلامی مورد بررسی و تبیین قرار داده و اشارت های آن را در راستای ارتقای مولفه های تربیتی جامعه مورد توجه قرار داده است.

نویسندۀ اثر به مسلمانان سفارش کرده که «در پرسیدن خجالت نکشند» و «عُجب مانع تحصیل علم نشود»، معظم له به تک تک طالبان علم توصیه کرده که «یا معلم باشند یا شاگرد» و از این نکته که «پرسش کلید علم و دانایی» است غافل نشوند، تا «به اوج کمال» برسند.

در بخشی از کتاب می خوانیم:« متأسّفانه بعضی خیال می کنند پرسیدن عیب است، در حالی که سؤال کردن کلید علم است و انسان نباید در هیچ زمانی از دوران عمرش خود را بی نیاز از سؤال کردن بداند. در اهمیّت سؤال همین بس که خداوند متعال بسیاری از معارف قرآن را در قالب سؤال مطرح کرده است».« شرم احمقانه، خجالت از پرسش در مورد مجهولات است. انسان باید در سؤال کردن شجاع و دلیر باشد وشرم و خجالت را کنار بگذارد و نه تنها خود در مورد موضوعات مورد سؤال پرسشگر باشد، که دیگران را هم تشویق به این کار کند».

معلم نیکی ها

نویسنده اثر در تشریح مقام و منزلت معلم به مفهوم حقیقی «معلم الخیر» پرداخته است؛ و در بیان ویژگی های آنان می نویسد:« معلمان خیر کسانی هستند که نیکی ها و خوبی ها را به مردم تعلیم می دهند».

از نگاه معظم له چون «خیر» معنای وسیعی دارد لذا شامل تمام علومی که منشأ خیر و برکتی است می شود. لذا این تعبیر؛ علوم دینی، علوم طبیعی، پزشکی، ریاضی انسانی و هر علمی که باعث آبادی جامعه شود را در بر می گیرد.

خاطره ای از مقام علمی شهید مطهری رحمه الله علیه

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در فراز پایانی اثر با عنوان «یادی از شهید مطهّری رحمه الله» خاطره ای را به مناسبت روز شهادت آیه الله مطهری رحمه الله و روز معلّم نقل کرده و اینچنین می نویسد:«من با ایشان دوستی و ارتباط داشتم و او را می شناختم و این شناخت در دوران ٤٥ روزه زندان در سال ٤٢ به حدّ کمال رسید. انسان ها را در دو جا خوب می توان شناخت: «یکی در سفر و بهتر از آن در زندان.»

رژیم منحوس پهلوی ٥٣ نفر از علما و خطبای تهران را در آن ایّام دستگیر و در محیط کوچکی زندانی کرد؛ اطاقی که کمتر از هفتاد متر بود و سهم هر زندانی یک متر و نیم می شد! زندگی در چنان مکانی با آن محدودیّت ها کار آسانی نبود. برخی که ظرفیّت کمتری داشتند اظهار ناراحتی و حتّی گاه فزع می کردند؛ هر چند سخن خلافی نمی گفتند. امّا شهید مطهری از کسانی بود که روحیّه بسیار قوی داشت و در مباحث علمی که مطرح می شد شرکت فعّال داشت و نظرات خوبی ارایه می کرد.

بهترین هدیه روز معلم

در مجموع باید اذعان نمود؛ مطالعۀ کتاب«به یاد معلم» به معلمان قوّت قلب، و به دانش آموزان انگیزه بیشتر می دهد ، و تأمل در آن برای هر خواننده منصفی ؛ اهمیّت فوق العاده علم و دانش از نظر اسلام را آشکار می سازد. و هدیه مناسب وارزشمندی برای «روز معلّم» محسوب می شود.

گفتنی است اين اثر نفیس نخستین بار در سال ١٣٩٣ در قطع رقعی و به کوشش ابوالقاسم علیان نژادی دامغانی از سوی انتشارات امام علی بن ابی طالب علیه السلام به رشتۀ تحریر در آمده که تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.

--------------------

معارف اسلامی

«انتظار» اعتقادی اسلامی یا تفکّری وارداتی؟

پرسش:

آیا «ظهور مصلح بزرگ» اعتقادی اسلامی است یا تفکّری وارداتی؟

پاسخ اجمالی:

متون معروف اسلامى نشان مى دهد كه اميد و انتظار صلح و عدالت جهانى در پرتو قيام يك مرد انقلابی، موضوعی است كه در متن تعالیم پيامبر(ص) قرار داشته است. این روايات چنان است كه هيچ محقّق اسلامى، نمى تواند «تواتر» آن را انكار كند. تاكنون كتاب هاى زيادى از طرف دانشمندان شيعه و اهل تسنّن در اين زمينه نوشته شده و نويسندگان آنها متّفقا صحّت احاديث مربوط به مصلح جهانى را پذيرفته اند، و تنها افراد بسيار معدودى مانند «ابن خلدون» و «احمد امين مصرى» در صدور اين اخبار از پيامبر(ص) ترديد كرده اند. بنابراين عقيده به «ظهور مصلح بزرگ» اعتقادي اسلامي است و نمي توان آن را تفكّري وارداتي دانست.

پاسخ تفصیلی:

می دانیم كه مسئله انتظار ظهور يك حكومت بزرگ جهانى كه صلح و امنيت و آرامش و عدالت و پاكى را در همه دنيا گسترش دهد، عكس العمل عوامل سخت اجتماعى و ناكامي ها نيست؛ بلكه ريشه عميقى در اصيل ترين ابعاد روح انسانى دارد؛ و به تعبير ديگر، اين انتظار از درون فطرت و روان آدمى مى جوشد و از ذات انسان سرچشمه مى گيرد. اكنون موقع بررسى اين مسئله است كه آيا اعتقاد به چنين ظهورى يك فكر وارداتى است كه از عقايد اقوام ديگر مايه گرفته و به محيط هاى اسلامى نفوذ كرده است، يا يك واقعيت تاريخى است كه همانند ساير تعليمات اصيل اسلامى از شخص پيامبر(صلی الله عليه و آله) گرفته شده است؟ آيا پاسخ اين سؤال را بايد از مستشرقانى ـ كه به اصطلاح اگر بخواهيم اعمالشان را حمل بر صحّت كنيم و آنها را متعصّب و مُغرض ندانيم، لااقل بايد بگوييم اطلاعات آنها در زمينه مسائل اسلامى (غالباً) بسيار سطحى و نارسا است ـ بشنويم؟

بدبختى اينجا است كه پيروان يك مكتب براى شناخت مكتب خود دست به دامان كارشناسان خارجى شوند ـ و آنچه خود دارند از بيگانه تمنّا كنند و از گمشدگانِ لب دريا، سراغ گوهرهايى را گيرند كه صدفش از دسترس آنها بيرون است! به كمك طلبيدن «گيورگيو» دانشمند اروپايى براى از نوشناختن پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و «جرج جرداق مسيحى لبنانى»، براى شناخت مكتب انسان ساز امام على(علیه السلام)، و «سليمان كتانى مسيحى» براى شناسايى بانوى نمونه اسلام فاطمه زهرا(سلام الله علیها) دخت گرامى پيامبر(ص)، مانند استمداد از «مارگلى يوت» براى فهم مسائل مربوط به «مهدي(عجل الله تعالی فرجه)» همه يك نوع انحراف از مسير صحيح تحقيق، و زمينه چينى و كوشش براى «اسلام وارداتى» است.

نمى گوييم بايد آنقدر خشك بود كه نقل قول مستشرقان را (حتى به منظور تأييد)، كفر و ضلالت پنداشت؛ بلكه مى گوييم نبايد آنقدر غرب زده بود كه اساس و پايه شناخت عقايد و تعليمات اسلامى را بر گفته هاى ديگران گذارد. اگر ما در مسائل مربوط به تكنولوژى از كارشناسان آنها ـ متأسفانه ـ كمك مى گيريم دليل اين نيست كه در شناخت آنچه مربوط به ما و مخصوص ماست نيز از آنها مدد بخواهيم. به ويژه اينكه مى بينيم اسلام شناسى آنها ـ مانند همه چيز ديگرشان كه تنها با معيارهاى مادّى سنجيده مى شود ـ سر از يك «اسلام ماترياليستى» بيرون خواهد آورد كه ارزش اصول و فروع آن تنها در چهارچوب معيارهاى مادى و زندگى اقتصادى و پيوندهاى آب و نان اجتماعى دور خواهد زد؛ اسلامى مسخ شده و رنگ باخته و واژگونه؛ اسلامى تنها در خدمت آب و نان، چونان كه مقلّدين بى قيد و شرط آنها نيز تبليغ مى كنند.

به هر حال، مطالعه متون معروف اسلامى نشان مى دهد كه اميد و انتظار صلح و عدالت جهانى در پرتو قيام يك مرد انقلابى ـ با برنامه ها و بينش هاى انقلابى ـ چيزى است كه در متن تعليمات پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) قرار داشته است. روايات مربوط به قيام مهدى(عجل الله تعالی فرجه) چنان است كه هيچ محقّق اسلامى، پيرو هر يك از گروهها و مذاهب اسلامى باشد نمى تواند «تواتر» آن را انكار كند. تاكنون كتاب هاى زيادى از طرف دانشمندان شيعه و اهل تسنّن در اين زمينه نوشته شده و نويسندگانِ آنها متّفقا صحّت احاديث مربوط به مصلح جهانى يعنى «مهدي(عج)» را پذيرفته اند، تنها افراد بسيار معدودى مانند «ابن خلدون» و «احمد امين مصرى» در صدور اين اخبار از پيامبر(ص) ترديد كرده اند، و قرائنى در دست داريم كه انگيزه آنها در اين كار ضعف اخبار نبوده؛ بلكه فكر مى كردند روايات مربوط به «مهدى(عج)» مشتمل بر مسائلى است كه به سادگى نمى توان آنها را باور كرد، يا به خاطر اينكه احاديث درست از نادرست را نتوانسته اند جدا كنند يا تفسير احاديث را به درستى درنيافته اند.

در هر صورت، لازم است قبل از هر چيز سؤال و جوابى را كه از طرف «رابطة العالم الاسلامى» ـ كه زير نفوذ افراطى ترين جناح هاى اسلامى (يعنى وهابيان) قرار دارد ـ نشر يافته، از نظر خوانندگان عزيز بگذرانيم تا روشن شود مسئله انتظار يك مصلح بزرگ در ميان مسلمانان، قولى است كه جملگى برآنند و به عقيده ما مدارك لازم در اين رساله كوتاه آنچنان جمع آورى شده كه هيچكس را ياراى انكار آن نيست و اگر وهابيان سختگير در برابر آن تسليم شده اند نيز به همين دليل است (ما نخست ترجمه قسمت حساس اين رساله را نقل كرده، سپس تمام متن عربى آن را براى آنها كه مى خواهند مطالعه بيشتر كنند مى آوريم).

مدارك زنده بر ظهور مهدي(عجل الله تعالی فرجه)

مدّتى قبل شخصى به نام «ابومحمد» از «كنيا» سؤالى درباره ظهور «مهدي منتظر» از «رابطة العالم الاسلامى» كه از متنفذترين مراكز مذهبى حجاز و مكّه است كرده است. دبير كل «رابطه» محمد صالح القزاز، در پاسخى كه براى او فرستاده است ضمن تصريح به اينكه «ابن تيميه» مؤسس مذهب وهابيان نيز احاديث مربوط به ظهور مهدي را پذيرفته، متن رساله كوتاهى را كه پنج تن از علماى معروف حجاز در اين زمينه تهيه كرده اند را براى او ارسال داشته است.

در اين رساله پس از ذكر نام حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) و محل ظهور او يعنى مكّه، چنين مى خوانيم: «... به هنگام ظهور فساد در جهان و انتشار كفر و ستم، خداوند به وسيله او [مهدي] جهان را پر از عدل و داد مى كند همانگونه كه از ظلم و ستم پر شده است ... او آخرين «خلفاى راشدين دوازده گانه» است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) خبر از آنها در كتب صحاح داده است. احاديث مربوط به مهدي را بسيارى از صحابى پيامبر(ص) نقل كرده اند، از جمله: «عثمان بن عفّان»؛ «على بن ابي طالب»؛ «طلحة بن عبيدالله»؛ «عبدالرحمان بن عوف»؛ «عبدالله بن عباس»؛ «عمار ياسر»؛ «عبدالله بن مسعود»؛ «ابوسعيد خدرى»؛ «ثوبان»؛ «قره بن اساس مزنى»؛ «عبدالله بن حارث»؛ «ابوهريره»؛ «حذيفة بن يمان»؛ «جابر بن عبدالله»؛ «ابو امامه»؛ «جابر بن ماجد»؛ «عبدالله بن عمر»؛ «انس بن مالك»؛ «عمران بن حصين» و «امّ سلمه». اينها بيست نفر از كسانى هستند كه روايات مهدي(عج) را نقل كرده اند و غير از آنها افراد زياد ديگرى نيز وجود دارند. سخنان فراوانى نيز از خود صحابه نقل شده كه در آن بحث از ظهور مهدي(عج) شده كه آنها را نيز مى توان در رديف روايات پيامبر(ص) قرار داد؛ زيرا اين مسئله، از مسائلى نيست كه با اجتهاد بتوان چيزى پيرامون آن گفت (بنابراين آنها نيز مطلب را از پيامبر(ص) شنيده اند).

سپس اضافه مى كند: هم احاديث بالا كه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده و هم شهادت و گواهى صحابه كه در اينجا در حكم حديث است، در بسيارى از كتب معروف اسلامى و متون اصلى حديث پيامبر(ص) اعم از «سنن» و «معاجم» و «مسانيد» آمده است از جمله: «سنن ابوداود»؛ «سنن ترمذى»؛ «سنن ابن ماجه»؛ «ابن عمر الدانى»؛ «مسند احمد»؛ «ابن يعلى»؛ و «بزاز»؛ و «صحيح حاكم» و «معاجم طبرانى (كبير و متوسط)» و «رويانى»؛ و «دار قطنى» و «ابونعيم» در «اخبار المهدي»؛ و «خطيب» در «تاريخ بغداد»؛ و «ابن عساكر» در «تاريخ دمشق» و غير اينها. بعد اضافه مى كند: بعضى از دانشمندان اسلامى در اين زمينه كتاب هاى مخصوصى تأليف كرده اند از جمله: «ابونعيم» در «اخبار المهدي»؛ «ابن حجر هيثمى» در «القول المختصر فى علامات المهدي المنتظر»؛ «شوكانى» در «التوضيح فى تواتر ما جاء فى المنتظر و الدجال و المسيح»؛ «ادريس عراقى مغربى» در «المهدي»؛ «ابوالعباس بن عبدالمؤمن المغربى» در كتاب «الوهم المكنون فى الرد على ابن خلدون»؛ و آخرين كسى كه در اين زمينه بحث مشروحى نگاشته مدير دانشگاه اسلامى مدينه است كه در چندين شماره مجله دانشگاه مزبور بحث كرده است.

عدهاى از بزرگان و دانشمندان اسلام از قديم و جديد نيز در نوشته هاى خود تصريح كرده اند كه احاديث در زمينه مهدي(عجل الله تعالی فرجه) در سر حدِّ تواتر است (و به هيچ وجه قابل انكار نيست) از جمله: «السخاوى» در كتاب «فتح المغيث»؛ «محمد بن احمد السفاوينى» در «شرح العقيده»؛ «ابوالحسن الابرى» در «مناقب الشافعى»؛ «ابن تيميه» در كتاب «فتاوايش»؛ «سيوطى» در «الحاوى»؛ «ادريس عراقى» در تأليفى كه در زمينه مهدي(عج) دارد؛ «شوكانى» در كتاب «التوضيح فى تواتر ما جاء فى المنتظر ...»؛ «محمد جعفر كنانى» در «نظم المتناثر»؛ «ابوالعباس بن عبدالمؤمن» در «الوهم المكنون ...».

در پايان بحث مى گويد: [تنها] ابن خلدون است كه خواسته احاديث مربوط به مهدي را با حديث بى اساس و مجعولى كه مى گويد «لامهدي الّا عيسى»؛ (مهدى جز عيسى نيست) مورد ايراد قرار دهد، ولى بزرگان پيشوايان و دانشمندان اسلام گفتار او را رد كرده اند، بخصوص «ابن عبدالمؤمن» كه در رد گفتار او كتاب ويژه اى نوشته است كه از ٣٠ سال قبل در شرق و غرب انتشار يافته. حُفّاظ احاديث و بزرگانِ دانشمندانِ حديث نيز تصريح كرده اند كه احاديث مهدي مشتمل بر احاديث «صحيح» و «حسن» است و مجموع آن متواتر مى باشد. بنابراين، اعتقاد به ظهور مهدي [بر هر مسلمانى] واجب است و اين جزء عقايد اهل سنّت و جماعت محسوب مى شود و جز افرادِ نادان و بي خبر يا بدعت گذار آن را انكار نمى كنند. به عقيده ما بحث فوق آنچنان روشن است كه نياز به هيچ گونه توضيح اضافى ندارد؛ با اين حال آيا آنها كه مى گويند عقيده به ظهور مهدي(عجل الله تعالی فرجه) يك فكر وارداتى است در اشتباه بزرگى نيستند؟!(١)

پی نوشت:

(١). برگرفته از کتاب: مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ٧ الی ١٠.

--------------------

احکام شرعی

١. وظیفه زن و فرزند در پرداخت کفاره

زن و فرزندی که درآمدی ندارند کفاره ی روزه هایی که نگرفته اند بر عهده ی کیست؟

پرداخت کفاره، بر عهده خودشان است؛ هر زمان توانستند می پردازند و اگر توانایی نداشتند استغفار نمایند و کفاره ساقط می شود.

٢.کفاره ی بطلان عمدی روزه

اگر فردی روزه ی ماه رمضان را عمدا باطل نماید، کفاره ی آن چیست؟

كفّاره روزه يكى از سه چيز است: آزاد كردن يك بنده، يا دو ماه روزه گرفتن، يا شصت فقير را سير كردن (و اگر به هر كدام يك «مُد» كه تقريباً ٧٥٠ گرم است گندم يا جو يا مانند آنها بدهد كافى است). و در زمان ما كه بنده آزاد كردن موضوع ندارد در ميان دو چيز ديگر مخيّر است و به جاى گندم مى ‏تواند مقدار نانى بدهد كه گندم آن به اندازه يك «مُد» است.

٣. مسئول پرداخت کفاره ی زن باردار و شیرده

کفاره زنی که به واسطه شیردادن یا باردار بودن نتوانسته روزه بگیرد، برعهده کیست؟

در صورتي که روزه گرفتن براي خود مادر ضرر داشته پرداخت کفاره آن نيز بر عهده خودش مي باشد اما اگر براي بچه ضرر داشته بنابراحتياط واجب بر عهده شوهر است.

٤. وظیفه شخص در صورت ناتوانی در پرداخت کفاره عمد

چنانچه فردی بر او کفاره عمد واجب شده باشد، اما توانایی به انجام آن نداشته باشد، وظیفه اش چیست؟

هرگاه هيچ يك از اين سه كار ممكن نشود هر چند «مُد» كه مى ‏تواند به فقرا اطعام كند و اگر نتواند بايد ١٨ روز روزه بگيرد و اگر نتواند هر چند روز كه مى‏ تواند به جا آورد و اگر نتواند استغفار كند و همين اندازه كه در قلب بگويد: «استغفراللَّه» كافى است و واجب نيست بعداً كه قدرت پيدا كرد كفّاره رابدهد.

٥. عدم وجوب کفاره تأخیر برای زنان باردار و شیرده

آیا زنان باردار و شیرده که عذر آنها به خاطر ضرر داشتن روزه برای بچه تا سال بعد ادامه دارد ، باید علاوه بر قضا و کفاره روزه های بارداری و شیردهی، کفاره تاخیر نیز بپردازند؟

در فرض سؤال، باید قضا کنند و یک کفاره بپردازند و کفاره تاخیر ندارد.

٦. کیفیّت استغفار در کفاره روزه

آیا باید استغفاری که به جای کفاره ی روزه می باشد به نیت استففار از ترک روزه باشد یا استغفارهای متفرقه بدون نیت نیز کفایت می کند؟ آیا استغفار برای کسی که از روی عذر شرعی روزه نگرفته است لازم است؟

١- باید به نیت ترک روزه استغفار کند ٢- استغفار لازم نیست.

٧. ملاک قیمت کفّاره ی روزه بر اساس شهر پرداخت کفاره

برای پرداخت کفّاره معیار قیمت شهرى است که در آن زندگى مى کنیم یا معیار شهری است که کفاره در آن پرداخت می شود؟

ملاک قیمت شهرى است که کفّاره در آن پرداخت مى شود و مقدار آن ٧٥٠ گرم است ولى قیمت آن را مى توانید به شخص مستحق بدهید بشرط این که اطمینان داشته باشید مصرف نان مى کند.

٨.کفایت ماکارونی به عنوان طعام

آیا در کفاره می توان به جای نان، ماکارونی داد؟

با توجه به اینکه غذای یک نفر را می توان با آن تامین کرد مانعی ندارد.

٩.لزوم داشتن نیت به هنگام پرداخت کفاره

پس از شناسایی خانواده ای بی بضاعت، مبلغی به ایشان پرداخت شده، آیا فرد پرداخت کننده می تواند این مبلغ را به عنوان کفاره روزه منظور نماید؟

باید هنگام پرداخت کفّاره نیّت نمایند و در صورتیکه همان زمان نیّت کفاره داشته است و کفاره هم بر او لازم شده می تواند نیّت نماید و الاّ باید اعاده نماید.

١٠. حکم پرداخت برنج به عنوان کفاره

آیا برنج به تنهایی به عنوان کفاره کفایت می کند؟

برنج به تنهایی کافی است.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1399/02/06 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 2774