مباحث خیارات - جلسه 038 - 96/09/13

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

مباحث خیارات - جلسه 038 - 96/09/13

بحث در فرع پنجم از فروع خیار حیوان است و آن اینکه حیوان، آیا عبید و اماء را نیز شامل می شود؟ یعنی آیا در آنها نیز خیار ثلاثة ایام جاری است؟

موضوع: اطلاق حیوان بر عبید و اماء

بحث در فرع پنجم از فروع خیار حیوان است و آن اینکه حیوان، آیا عبید و اماء را نیز شامل می شود؟ یعنی آیا در آنها نیز خیار ثلاثة ایام جاری است؟

مشهور معروف این است که خیار حیوان در مورد آنها جاری می شود و عمده دلیل آن تمسک به روایت علی بن رئاب از امام صادق علیه السلام است:
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَى جَارِيَةً لِمَنِ الْخِيَارُ (بنا بر این راوی می دانست که در ما نحن فیه خیاری وجود دارد و فقط نمی دانست که این خیار مال چه کسی می باشد.) لِلْمُشْتَرِي أَوْ لِلْبَائِعِ أَوْ لَهُمَا كِلَيْهِمَا (صحیح آن کلاهما است) فَقَالَ الْخِيَارُ لِمَنِ اشْتَرَى ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ نَظِرَةً (انتظار می کشد) فَإِذَا مَضَتْ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ فَقَدْ وَجَبَ الشِّرَاءُ الْحَدِيثَ.[1]
بعضی از این روایت تعبیر به صحیحه کرده اند و حال آنکه سند قرب الاسناد محل بحث است ولی چون مشهور به این روایت عمل کرده اند ضعف سند آن جبران می شود. علی بن رئاب ثقه است.
مضافا بر آن گفته شده است که اطلاقات خیار، عبید و اماء را شامل می شود. با این حال امام قدس سره در کتاب البیع می فرماید: لو لم یکن بعض النصوص المصرحه بثبوته فی الرقیق لاشکل الاثبات فیه لکون الانسان فی مقابل الحیوان عرفا.[2]
نقول: معیار سنجش در احادیث و روایات، عرف است و عرف همان گونه که امام قدس سره فرموده است به عبید و اماء، حیوان نمی گوید و لفظ حیوان از آنها منصرف است هرچند در فلسفه و منطق از عبید و اماء به حیوان ناطق تعبیر می کنند.
البته حکمت حکم، عبید و اماء را شامل می شود زیرا عبید و اماء حالاتی دارند که در مجلس معامله آشکار نمی شود و باید لا اقل دو سه روز بگذرد تا مشتری وضع حالات آنها را مشاهده کند. با این کار می توان مذهب مشهور را تقویت کرد.
در اینجا نکته ی دیگری وجود دارد و آن اینکه آیا مدت خیار امه سه روز است یا استبراء رحم؟ از بعضی نقل شده است که معیار، استبراء رحم است و مراد از آن یک مرتبه حائض شدن اوست. همچنین اگر «ممن لا تحیض» است باید چهل و پنج روز صبر کنند تا استبراء رحم شود. زیرا ممکن است شخص مالک با امه آمیزش داشته باشد و حال که فروخته شده است مشتری نمی تواند بلافاصله با او آمیزش داشته باشد. اگر هم باردار باشد باید صبر کند تا وضع حمل کند و تا آن موقع نمی تواند با او آمیزش داشته باشد.
همچنین اگر مالک قبلی بگوید که با او آمیزش نداشته است ممکن است قول او قبول شود مخصوصا که اصل هم عدم آمیزش است.

مرحوم نراقی در مستند قول به استبراء رحم را از بعضی از قدماء نقل می کند: وخلافا للحلبي وابن زهرة ، فجعلا المدّة في الإماء مدّة الاستبراء ، ومستندهما غير واضح ، سوى الإجماع الذي ادّعاه الثاني ، وهو ممنوع[3]
شیخ در مکاسب نیز می فرماید: و ربما ينسب هذا إلى المقنعة و النهاية و المراسم من جهة حكمهم بضمان البائع لها مدّة الاستبراء. و لم أقف لهم على دليل.[4]
علت اینکه حکم به معیار بودن استبراء را به این چند نفر نسبت داده اند این است که اینها قائل هستند اگر امه در زمان استبراء تلف شود از مال بایع است زیرا قاعده این است که «التلف فی زمن الخیار ممن لا خیار له» بنا بر این بایع خیار ندارد و مشتری در زمان استبراء خیار دارد.
به هر حال در روایت علی بن رئاب فقط به خیار سه روز اشاره شده بود نه استبراء، از این رو این قول مدرکی ندارد.
با این وجود ما سعی کردیم برای این قول مستندی دست و پا کنیم زیرا بعید است که پنج نفر از علمای برجسته بدون مستند چنین سخنی گفته باشند، لابد روایتی نزد آنها بوده که به ما نرسیده است.
همچنین شاید آنها به سراغ حکمت حکم رفته باشند و آن اینکه در حیوان، حالات مخفی در عرض سه روز مشخص می شود ولی در مورد امه اینکه باردار است یا نه در عرض سه روز مشخص نمی شود. اگر باردار باشد مشتری در آن ایام نمی تواند با او نزدیکی کند و چه بسا مشتری همسری ندارد و برایش سخت است صبر کند تا وضعیت امه مشخص شود در نتیجه اگر حائض نشد بتواند معامله را فسخ کند.
ولی در عین حال این یک نوع توجیهی است که مستندی ندارد و صریح روایت ابن رئاب هم خیار سه روز را معیار می داند و مشهور هم به مدت استبراء فتوا نداده اند.

فرع ششم: این فرع مهم است و آن اینکه آیا مراد از سه روز، سه شبانه روز است که در نتیجه شب آخر هم جزء باشد یا مراد سه روز و دو شب است؟ بنا بر این اگر از اول صبح روز اول معامله کند صبح روز سوم تا غروب مهلت تمام می شود یا اینکه روز سوم در شب هم خیار باقی است؟ گاهی ایام تلفیقیه است یعنی از وسط روز یا از وسط شب بیع را انجام داده است آن جا چه باید بگوییم؟
این مسأله هرچند در خیار حیوان مطرح شده است ولی در لا اقل ده مسأله ی دیگر هم همین سؤالات مطرح است:
    1. مثلا سه روز اقل الحیض است آیا سه شبانه روز است یا سه بیاض یوم
    2. ده روز مدت اقل حیض است.
    3. همچنین ده روز مدت نقاء است.
    4. اتمام صلاة هنگام قصد اقامه ی عشره.
    5. سی روز بدون قصد اگر بگذرد نماز تمام است.
    6. در نفاس ده روز معیار است.
    7. عقد موقتی به مقدار پانزده روز انجام شده است.
    8. ایام عده در مواردی که زن «ممن لا تحیض» است چهل و پنج روز است.
    9. اگر کسی نذر کند که فلان عمل مکروه را مثلا پنج روز ترک کند.
    10. خانه ای را ده روزه اجاره کرده است.
در همه ی این موارد باید دیده که مراد شبانه روز است یا فقط روز معیار می باشد.
نقول: در این مسأله چهار صورت وجود دارد:
    • گاه فرد در اول روز در اول طلوع فجر بیع می کند. در اینجا بحث است که آیا شب آخر هم جزء است یا نه.
    • گاه صیغه ی بیع در اول شب اجراء می شود در اینجا خواه ناخواه شب سوم هم جزء است.
    • گاه وسط روز معامله انجام می شود (که غالب معاملات هم در همین موقع است.) بنا بر این اگر ساعت ده معامله انجام شد تا ساعت ده روز سوم خیار باقی است. در این شق هم بحثی نیست.

    • گاه وسط شب معامله انجام می شود مثلا در ساعت ده شب معامله انجام شده است در اینجا باقیمانده ی شب و دو شب وسط هم جزء است و تا صبح روز سوم ادامه دارد.
همین بحث ها در آن ده مسأله ای که بیان کردیم جاری است و مسائلی که این بحث ها در آن راه دارد منحصر به آن ده مورد هم نیست و مثال های دیگری مانند مدت اعتکاف و امثال آن را می توان به آن اضافه کرد.

Peinevesht:
[1] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج18، ص12، ابواب الخیارات، باب7، شماره 23031، ح9، ط آل البیت.
[2] کتاب البیع، الامام الخمینی، ج4، ص175.
[3] مستند الشیعة، محقق نراقی، ج14، ص377.
[4] مکاسب، شیخ انصاری، طبع تراث الشیخ الاعظم، ج5، ص91.
TarikheEnteshar: « 1396/09/11 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 2098